به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان،خطکشی مشخصی برای سنجش عملکرد خود در مسیر مدیریت و فعالیت انقلابی و جهادی تعیین کرده بود. در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به اصل قرآن و اهل بیت(ع) پایبند بود و تبحر در آموزههای قرآن سبب شد که حتی در ردههای بالای مدیریتی گمراه نشود و به بیراهه نرود؛ هرچه را که خلاف این اعتقادات خود و ولایتپذیری میدید کنار زد و به مبارزه با جریانهای انحرافی رویآورد.
مبارزه با جریانات انحرافی که آغاز آن با خروج از انجمن حجتیه شکل گرفت و سپس با مبارزه با رژیم طاغوت ادامه یافت. مرحوم علی اکبر پرورش امروزه در سه کلیدواژه اساسی به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «یاور صدیق انقلاب» شناخته میشود که هرکدام از این کلمات در پس خود مکتب درسی و آموزشی برای مدعیان انقلابی دارد. به مناسبت هفتمین سالگرد این انسان فرهیخته گفتوگویی را با حجت الاسلام احمد سالک با این سوال آغاز کردیم که اگر مرحوم استاد پرورش در شرایط فعلی زندهبودند، در چه جایگاهی ایستاده بودند؟
حجتالاسلام سالک سابقه بسیاری از همراهی و نزدیکی با مرحوم پرورش دارد که حتی یکدیگر را برادر خود خطاب میکردند و در برههای از زمان در یک ساختمان دو طبقهای زندگی میکردند. وی صحبتهای خود را با مقدمهای از سه ویژگی اصلی مرحوم پرورش آغاز میکند که با استفاده از آنها جایگاه ایشان مشخص میشود و ادامه میدهد: ابتدا باید گفت که شخصیت توحیدی مرحوم پرورش آمیختهای از ارزشهای دینی، انسانی و الهی بود. به عبارتی صاحب تواضع، اخلاق کریمه، عرفان و معرفت دینی و چهرهای که در منظر محرومین همانند آنها بود.
«در مقابل ظلم و کفر جهانی یک ظلم ستیز واقعی و از نظر اعتقادی مفسر آیات و روایات اهل بیت (ع) و یک شخصیت با بصیرت و بینا نسبت به محیط پیرامون خود بود؛ همچنین اهل تحجد و نماز شب و گریههای فراوان در دل شب و در محضر خدا».
نماینده اسبق اصفهان در مجلس شورای اسلامی مرحوم پرورش را در سمت معلمی اینگونه توصیف کرد: اگرچه سمت معلمی را برای خود افتخار میدانست و پیرامون این حرفه بسیار صحبت داشت، اما باید تاکید کرد که یک معلم قدرتمند در تربیت کادر و نیروی انقلابی در ابعاد علمی، آموزشی و معنوی و روحانی بود.
حرکت با معیار ولایتپذیری
ویژگی شخصیتی دوم مرحوم پرورش را مبارزاتی عنوان کرد که در طول عمرشان با رژیم طاغوتی شاه مبارزه کرد و به زندان افتاد و در منزل آیتالله خادمی از جمله سخنرانان بزرگ آن زمان بود که منجر به اتفاق 5 رمضان شد. در مسیر مبارزات برای خود شاخصه و معیار داشت. با معیار ولایتپذیری حرکت کرد و عشق عظیمی به امام خمینی(ره) و امام خامنهای داشت. خود را مطیع میدانست.
«در مسئولیتهای مختلف فعال بود. به وقت حضور در انجمن حجتیه متوجه شد که این انجمن پشتوانه مبارزاتی ندارد و خارج شد و همین امرخسارتی برای انجمن به حساب میآمد. به حزب جمهوری اسلامی ملحق شد و با مرحوم شهید بهشتی انس عمیقی داشت»
حجت الاسلام سالک شخصیت سوم مرحوم پرورش را در حکومت و در نظام مقدس جمهوری اسلامی بیان میکند: در مسئولیتهای رده بالای کشور حضور داشت؛ در مجلس اول خبرگان قانون اساسی؛ نماینده حضرت امام(ره) در کنار مقام معظم رهبری بود. نائب رئیس مجلس شورای اسلامی و در زمان ریاست جمهوری شهید رجایی در سمت وزیر آموزش و پرورش کشور بود.
«بنابراین با سه شخصیت مرحوم پرورش روبرو هستیم که اهل عرفان، معرفت شناس و رند و آگاه به مسائل زمان مانند حاج اسماعیل دولابی و آیت الله بهائدینی که اتفاقا آنها را به خوبی میشناخت. دوم آموزشی، معلمی و کادرسازی بود و سوم شخصیت مبارزاتی مرحوم با جریانات انحرافی مانند مهدی هاشمی، بنی صدر و دیگران».
وی پاسخ به سوال اینکه اگر مرحوم پرورش در زمان فعلی زنده بودند؛ کجا ایستاده بودند؟ را با دو وجه توضیح داد: یکی نگاه نظام به چنین شخصیتهایی است و دیگری نگاه خودشان به امکانات و ظرفیتهایی که دارند. باید مسئولان نظام برای چنین شخصیتهایی که ذخیره انقلاب اسلامی هستند جایگاه رفیعی را در نظر میگرفتند برای نمونه در مجمع تشخیص مصلحت نظام، حتی بهتر از کسانی که آنجا هستند، بودند. اما اگر به اختیار استاد پرورش بود، علاقهمند بودند که به تربیت نیرو بپردازند.
نماینده اسبق مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به اینکه با توجه به عدم انسجام ساختاری و فکری آموزش و پرورش در آن زمان و اتفاق نظر بیشتر صاحبنظران به این امر، مرحوم پرورش در سمت وزیر آموزش و پرورش چه دیدگاهی نسبت به آموزش و پرورش داشتند و چگونه به اصلاح آن میپرداختند؟گفت: «پاسخ آن سخت است؛ دلیل آن هم این است که شرایط زمانی و مکانی و موقعیت افراد و وزرا متفاوت خواهد بود. اما خود ایشان به دلیل اینکه معلمی کرده بود و از پایین به بالا به مقام وزارت رسیده بود به خوبی میتوانست مسائل و مشکلات را بشناسد و حل کند؛ آنچیزی که مطرح بود در آن زمان، نقش اثرگذاری دینی و تربیتی بردانشآموز وآیندهسازان کشور بود و لازمه آن توجه به منابع پولی و مالی است. شرایط آن زمان با توجه به وضعیت جنگ و جبهه با زمانه فعلی تفاوت دارد، فضای مجازی نبود. امروزه فضای مجازی قلبها و ذهن های دانشآموز را تسخیر کرده است. شوخی ندارد. به ناکجا آباد میبرد. اگر امروز بودند بیتردید برای مقابله با آثار مخرب فضای مجازی دست به حرکت پرقدرت زیرساختی میزدند که بتوانند به نیروسازی و کادرسازی برسند. »
علت بر معلول مقدم بود
وی در خصوص برخورد مرحوم پرورش با گروههای ضدولایت و ضدانقلاب گفت: در اصل باید دانست که فلسفه وجودی تشکیل انجمن حجتیه چه بود؟ مسئله وجودی آن مقابله با بهائیت بود. منشا بهائیت چه بود، پشتیبانی اسرائیل. در واقع اسرائیل تلاش میکند فرهنگ بهائیت را در ایران توسعه دهد.
ساواک معتقد بود برای کار کردن باید مانند انجمن باشند. یعنی گوشهای بنشینید، داد بزنید، صحبت کنید و کتابشان را نقد کنید. اما از حکومت و شاه حرفی نزنید. بنابراین ما این رویه را قبول نداشتیم و مرحوم پرورش معتقد بود باید با اصل قضیهای که وابسته به اسرائیل است، مبارزه کرد بنابراین موضعگیری کرد.
حجت الاسلام سالک ادامه داد: باید به دنبال عامل اسرائیل میرفتیم که در واقع مبارزه با علت معنا پیدا میکرد و نه معلول. بنابراین جریانهای بهایئت معلول بودند و علت، بانیان این مسئله در کشور را که شاه بود. این تفاوت فکری را میرساند؛ هویدا رسما اعلام کرد که بهایی است و دست آنها را در کشور باز کرد.
سالک افزود: پرورش در مسیر مبارزه با عوامل اصلی توسعه دهنده فرهنگ منحوس بهایئت در کشور بود و این همان راهی بود که انتخاب کرد. البته سختیهای آنها را تحمل کردیم و زندانهای ایران را دور زدیم.
وی در پاسخ به این سوال که حضور مرحوم پرورش در حزب موتلفه و جمهوری اسلامی بیشتر به معنای تربیت مدیران جوان بود و یا صرفا فعالیت سیاسی خاطرنشان کرد: ساختار حزب و مرام نامه احزاب به اعضا تکالیفی میدهد و عموما احزاب فعالیتهای سیاسی و حکومتی دارند.احزاب برای جذب عضو میان جوانان میروند و اعضای خود را تکثیر میکنند. بصیرت سیاسی را ارتقا میدهد.
حجت الاسلام سالک معتقد است که اصولا در کشور ما حزب تقویت نمیشود. قرآن مردم و مسلمانان را تکه نمیکند و تاکید بر وحدت دارد. حزب در قرآن دو گونه حزب الله و حزب شیطان است وکسانی را که ولایت خدا و رسول الله(ص) و ولایت فقیه را می پذیرند اینها حزب اللهاند و غالب هستند.
مدیریت در مسیر خدا غرور و تکبر و حقوقهای نجومی به همراه ندارد، بلکه خدمت به دین و مردم مطرح است و استاد پرورش در این مسیر است.
وی در ادامه گفت: مرحوم پرورش اگر در شرایط فعلی زنده بودند، در مقابل مدیرانی که تسلیم تحریمهای آمریکایی شدند میایستاد و مقابله میکرد. زیرا معتقد بود که فقط باید از خدا ترسید نه اربابهای دنیا. در سفرهای خارجی نقش مدافع ملی توسط وزیر مطرح است که میتواند سازشکارانه حرف بزند و یا میتواند با قدرت و دفاع حرف بزند و البته مرحوم پرورش در قالب قدرت و دفاع حاضر میشد.
نماینده اسبق مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی خاطر نشان میکند: زندگی مرحوم پرورش یک سبک زندگی بومی ایرانی و اسلامی بود. از این رو باید بر سبک زندگی مدیران متمرکز شد که اگر اصلاح شود زیرمجموعه در هر وزارت خانهای درست میشود. قدرت شناخت افراد در آقای پرورش بسیار قوی بود و با شناخت افراد آنها را برای مسئولیت انتخاب میکرد.
وی در پایان با روخوانی از دست نوشته مرحوم پرورش در ابتدای جلد هدیه تفسیرالقرآن مرحوم پرورش در تاریخ 63/2/27، حسن ختام صحبتهای خود قرار داد که نوشته بودند: برادر بزرگوار جناب حجت الاسلام سالک...
آنجا که زیباترین و پرارج ترین هدیههای الهی به انسان کلام آسمانی است؛ بدین جهت والاترین هدایا را باید هدیه نمود. زندگی بی دوست جان فرسودن است. مرگ حاضر غائب از حق بودن است؛ برادرم امیدوارم که پیوسته جان شما و همه ما ظرف معارف و انوار این کتاب عظیم باشد. برادر شما سید علی اکبر پرورش
گفتوگو از ریحانه شهبازی
انتهای پیام/169/ش