به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، اهالی شهران در مسیر حرکت خودروهای حمل بنزین زندگی میکنند. خطر انفجار و آتشسوزی زیاد است چون کامیونهای بزرگ نفتکش، پشت سر هم از شیب خیابانهای باریک و شلوغ و پیچ در پیچ پایین میآیند تا بار بنزین خود را به پمپ بنزینهای غرب تهران برسانند.
بارها اتفاق افتاده که کامیون نفتکش واژگون شده و سوخت روی آسفالت و درون جوی آب جاری شده است. هر بار یک تهسیگار یا یک جرقه، میتواند محله را به آتش بکشد. خردادماه سال۹۵ هم که آتشسوزی و انفجار لوله گاز در این محدوده حسابی همه را شوکه کرد؛ انفجاری که با اختلال شبکه تلفن همراه در غرب تهران همراه شد و زنگ خطر دیگری بود برای کل تهران که اگر حادثه مهیبی رخ دهد، بحرانهای غیرمنتظرهای به وقوع میپیوندد.
البته برخی وجود انبار نفت و مخازن سوخت در این نقطه شهر را حیاتی میدانند و معتقدند که نقش اساسی آن در مواقع بحرانی مثل زلزله نمایان میشود. با این حال، بارها نسبت به خطرات این انبار هشدار داده شده و برخی احتمال رخداد حادثهای مشابه انفجار انبار مواد شیمیایی سال گذشته در بندر بیروت لبنان را برای آن متصور هستند.
اهالی شهران شمالی به دیدن تانکرهای نفتکش عادت کردهاند اما هراس از حادثه احتمالی، همیشه در ذهن آنها وجود دارد و هر چند سال که میخواهند آن را فراموش کنند، دوباره تانکری واژگون میشود یا تصادف میکند یا راه را میبندد و باز همه بهخاطر میآورند که آپارتمانهایشان درست کنار مسیر انتقال بنزین است.
امیر قاسمی، یکی از اهالی محله شهرانشمالی میگوید: «زمانی که انبار نفت در این نقطه ساخته شد، اینجا خارج از شهر و محل مناسبی برای توزیع سوخت بود اما بعدا خانهسازیهای متعدد که مجوز و سند هم داشتند، باعث شد که اطراف انبار نفت تبدیل به بافت مسکونی کامل شود. بعضی تعاونیهای سازمانها هم در نزدیکی انبار نفت ساختوساز کردند.»
زمانی گفته میشد که احتمال آتشسوزی و انفجار در خود انبار نفت وجود دارد و ابعاد آن ممکن است تا جنتآباد و کن هم برسد. این شایعه با ایمنسازی مخازن بزرگ انبار نفت رفع شده بود. بعد از انفجار بزرگ بیروت دوباره احتمال انفجار به میان آمد ولی چیزی که باعث نگرانی اهالی میشود، نه آتشسوزی مخازن عظیم انبار بلکه حوادثی است که امکان دارد در اثر تردد تانکرهای نفتکش رخ دهد.
از پستی و بلندیهای شهران در شمال منطقه5 شهرداری تهران، برمیآید که در گذشته محل عبور جریانهای آب بوده است و اطرافش پوشیده از باغها نه محل ساخت آپارتمانهای چندطبقه. هنوز هم تعدادی از این باغها باقیماندهاند. بعضی تبدیل به سفرهخانه شدهاند و روی در بعضی هم نوشته است «ورود ممنوع، ملک خصوصی». اینطرف و آنطرف میشود نفتکشهایی را دید که حرکت میکنند یا پارک کردهاند. نفتکشها فرسوده و دودزا نیستند و اغلب ظاهر تمیزی دارند. در هنگام تعطیلات جمعیت زیادی به این محله مراجعه میکنند. بعضی سراغ باغهای نزدیک میروند و بقیه از سمت میدان سوم شهران سربالایی را به سمت کوهسار میروند و گاهی راهبندان درست میشود.
کامیون نفتکش 30هزار لیتری به آرامی پایین میآید. راننده میخواهد احتیاط کند و در پیچ خیابان یا دورزدن دور فلکهها یا شیب تقاطعها کامیون را کنترل کند. زیر پل عابر سرعتگیر بزرگ آسفالتی، همه خودروها را تکان میدهد. پهنای دور میدان برای سواریها هم کم است چه برسد به تانکرها. یک تصادف شدید میتواند خیابانهای اطراف را کاملا مسدود کند و راهی برای امدادرسانی باقی نگذارد.
حسین یعقوبی که ساکن شهرانشمالی است، میگوید: «خدا به ما رحم کرده که تا حالا واژگونی تانکرهای نفتکش باعث آتشسوزی نشده است. چند سال قبل یکی از این واژگونیها درست ظهر و زمانی که خیابان شلوغ بود و مدرسهها هم تعطیل شده بودند، اتفاق افتاد.»
او میافزاید: «تمام مسیری که نفتکشها طی میکنند، خطرناک است و فلکه دوم تنها یکی از این نقاط است. من در مدتی که در این محله ساکن بودهام، بارها صحنه واژگونی تانکرها را دیدهام.»
اگر چند دقیقه در فاصله میان فلکه اول و دوم شهران بایستید، چندبار میتوانید کامیونهای نفتکش را ببینید.
سال پیش، یکی از اعضای دوره پنجم شورای شهر انبار نفت محله شهران را بهدلیل ذخایر زیاد و قرارگرفتن روی گسل زلزله بسیار خطرناک توصیف و انفجار آن را با انفجار بندر بیروت مقایسه کرده بود. مجید فراهانی این را هم گفته بود که هر روز حدود 300تانکر 30هزار لیتری حمل سوخت از ابرمخازن این انبار نفت بارگیری میکنند و از وسط بافت مسکونی و خیابانها و کوچههای شهران میگذرند و نهایتا وارد بزرگراه میشوند، پس به تعداد همه آنها احتمال حادثه وجود دارد. از طرف دیگر انبار نفت نزدیک نیمقرن قبل ساخته شده و لولهکشیهایی که از زیرزمین بنزین یا سوختهای دیگر را به آن میآورد هم نیم قرن قدمت دارند و ممکن است فرسوده شده باشند.
در بقیه محلههای شهر به ازای هر چند خودرو شخصی یک تاکسی هم حرکت میکند. در شهران همین نسبت برای کامیونهای نفتکش وجود دارد. در این پیچ و تاب مسیر و دور زدن میدانها و توقف در چهارراههاست که احتمال واژگونی زیاد میشود. جایی بین مدرسه، رستوران، بانک فروشگاه، زمین بازی، تعمیرگاه خودرو، داروخانه، شیرینی فروشی و...
هومن طاهری، دبیر شورایاری محله شهران شمالی است. او میگوید: «در شرایط فعلی امکان جابهجاکردن انبار نفت با این ابعاد وجود ندارد. ایمنسازی مخازن بزرگ آن هم در گذشته انجام شده است. اصلیترین مطالبه اهالی شهران درباره تردد تانکرهاست. علاوه بر مشکلات ترافیکی که به این دلیل ایجاد میشود، مواردی از واژگونی باعث نگرانی شهروندان شده است.»
او درباره رفتوآمد کامیونهای نفتکش تأکید میکند: «معمولا تانکرها وقتی از سمت شمال به جنوب میآیند پر از سوخت و درنتیجه سنگینتر هستند که باعث میشود راننده دائما برای کاهش سرعت از ترمز استفاده کند. تا موقعی که تانکرها از محله بیرون میروند و به خروجی بزرگراههای همت و باکری میرسند همین شرایط ادامه دارد.»
طاهری با اشاره به امکان ایجاد مسیر جایگزین میگوید: «میتوان با ایجاد پل از سمت شرقی انبار نفت یک مسیر دسترسی به بزرگراه باکری ایجاد کرد. در اینباره 3طرح پیشنهاد و یکی تأیید شد. این پل طراحی شده میتواند در چهارچوب شبکه معابر تهران مشکل محله را رفع کند اما درباره هزینه ساخت آن و اینکه مجری طرح شهرداری یا وزارت نفت است، اختلافهایی وجود دارد.»
دبیر کارگروه عمران، حملونقل و ترافیک منطقه5 تأکید میکند: «حتی اگر به جای احتمال وقوع حادثه، هزینه ترافیک، آسفالت و استهلاک کامیونها را محاسبه کنیم میبینیم که ساخت مسیر جایگزین، در طولانیمدت توجیه اقتصادی خواهد داشت.» یکی دیگر از کارکنان شهرداری نیز نقل میکند که امسال در دهه محرم شاهد حرکت یک کامیون نفتکش در بزرگراه آبشناسان بودم که بنزین از آن چکه میکرد. خوشبختانه راننده متوجه شد و خروجی بنزین را بست اما همین مثال نشان میدهد که چقدر احتمال وقوع حادثه زیاد است.
اهالی میگویند خیابان شهران زمستانها دو شکل متفاوت دارد. پایینتر از تقاطع نیما یوشیج آسفالت تمیز است اما بالاتر از آن یخ میزند و تایر ماشینها سر میخورد. تقاطع نیما یوشیج، مرز بین شهران شلوغ و شهران خلوت است. یک طرف آن سازمان برق و طرف دیگر یک مدرسه بزرگ قرار دارد. زمستان که میشود تانکرها در مسیر بالا به پایین دائم روی ترمز میزنند تا شتاب نگیرند.
وقتی خیابان شهران را تا آخر به سمت شمال بروید به دروازه انبار نفت میرسید. در سمت راست جاده خاکی کوچکی به سمت شرق میرود. یک سمت دیوارهای بتن پیشساخته انبار نفت است و یک طرف باغهای بدون دیوار، با درختهای خرمالو، گردو و انجیر. در انتهای این جاده خاکی باریک، ضلع شرقی انبار نفت به چشم میخورد با یک دکل نگهبانی مشرف به کانال بتنی کمعرض که اندکی آب و لجن دارد. احتمالا این دره کوچک باقیمانده مسیر یک رودخانه قدیمی است.
درون محوطه انبار نفت چندین مخزن بزرگ سفیدرنگ قرار دارد که بنزین یا سوختهای دیگر از آنها به نفتکشها منتقل میشود. بخشی از اراضی شرقی درون محوطه هم تبدیل به فضای سبز و زمین فوتبال با کاربریهای رفاهی شده است.
روی کانال پل بتنی ساخته شده است. جاده و محیط اطراف آن خاکی با بوتههای خار و زبالههای پراکنده است. با اصلاح اختلاف ارتفاعها، آسفالت ، زیرسازی و باز کردن یک در ورودی و خروجی بزرگ در دیوار شرقی انبار، میشود مسیر مستقلی به سمت بزرگراه ایجاد کرد. حجم خاکبرداری و بتنریزی قابل توجه است اما این مسیر چند صد متر پایینتر به بزرگراه میرسد که از یک طرف به باکری و از طرف دیگر به ستاری دسترسی دارد.
در بیشتر ایام سال، حجم بنزینی که از انبار منطقه خارج میشود بسیار زیاد است. اگر روزی حادثهای در شهران رخ دهد و کسانی جان خود را از دست دهند چهکسی مسئولیت آن را میپذیرد؟