عزیزالله نوری امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در همدان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهید آیتالله مدنی به بیان چند خاطره از شهید پرداخت و اظهار کرد: بنده سال ۵۷ در همدان و پایگاه نوژه زندگی میکردم در همان سال در ادامه اعتراضات مردمی، در پایگاه نوژه هم یک روز اعتصاب غذا داشتیم که خبر آن پخش و همین منجر به راهپیمایی در پایگاه شد.
وی ادامه داد: فرمانده پایگاه با هماهنگی برخی دیگر، این موضوع را اعلام کردند؛ کسانی که در این قضیه دست داشتند خودشان دستگیر و خانواده آنها باید پایگاه را تخلیه کنند.
این سرهنگ بازنشسته نیروی هوایی ارتش بیان کرد: من که از این موضوع خبردار شدم در پایگاه ماندم و نتوانستم بیرون بیایم چون ممنوع بود، ساعت ۸:۳۰ شب بود که با یکی از همکارانم به منزل آیتالله مدنی که در کوچه روحانی ساکن بودند، رفتیم.
وی عنوان کرد: منزل ایشان دو اتاق داشت که یکی اتاق تجمع افرادی که مراجعه میکردند و یک اتاق کوچکتر که اتاق خود آیتالله بود که تلفن هم داشت، من که با همکارم وارد شدم چون با لباس نیروی هوایی بودیم، احترام کردند و ما هم عرض ادب کردیم.
نوری تصریح کرد: سر صحبت را باز کردم و گفتم «آقا! من در پایگاه بودم و وضعیت این چنین است دوستان ما را دستگیر کردند و خانوادههای آنها را هم از پایگاه بیرون کردهاند، ما آمدهایم که تدبیری بیاندیشید».
وی گفت: آیتالله مدنی به فکر فرو رفتند، بعد تلفن خود را برداشتند و به فرمانده پایگاه زنگ زدند و با قاطعیت گفتند «اگر مویی از سر پرسنل انقلابی کم شود، شما با ما و مردم همدان طرف هستید» که این کار باعث شد مردم کبودراهنگ مقابل پایگاه تجمع کردند و منجر شد رژیم پیگیر این قضیه نباشد.
این مبارز انقلابی با تاکید بر اینکه آیتالله مدنی شخصیت مجاهدی داشتند افزود: اگر آیتالله مدنی در دوران انقلاب در همدان نبودند، باید شاهد ریختن خون بیگناهان زیادی توسط رژیم شاهنشاهی بودیم.
وی با اشاره به اینکه شهیدمدنی به نوعی انقلاب را مدیریت کردند و در تظاهرات راهنمای خوبی بودند گفت: در میدان مرکزی شهر همدان، مجسمه شاه ملعون نصب شده بود که مردم میخواستند آن را پایین بیاورند اما مقابل آن توپ و تانک چیده بودند، اما آیتالله مدنی شبانه با فرمانده پادگان قهرمان صحبت کردند که تانکها را جمع کنند و راحت مردم مجسمه را پایین آوردند.
نوری اضافه کرد: نیروهای مسلح کرمانشاه هم که برای کمک و پشتیبانی کودتا به تهران میرفتند، وقتی موضوع به گوش آیتالله مدنی رسید، با کمک مردم جاده را بستند و سد معبری شد برای حضور نیروهای اعزامی از کرمانشاه، آنها را خلع سلاح کردند و جلوی یک کودتای بزرگ را گرفتند.
به گزارش فارس، شهیدمدنی در سال ۱۲۹۳ در روستای دهخوارقان آذرشهر آذربایجانشرقی دیده به جهان گشود، وی مبارزه خود را علیه رژیم پهلوی در شهر قم آغاز کرد و به دلیل همین تحرکات به آذرشهر تبعید شد. در آذرشهر در اولین اقدام با فرقه ضاله بهائیت به مبارزه برخاست و مردم را به برچیدن کارخانه مشروبسازی این شهر دعوت کرد.
به دلیل ادامه مبارزات، مجبور به ترک شهر شد و به نجف اشرف عزیمت کرد. پس از تبعید امام خمینی، همواره در کنار ایشان بود و بارها و بارها به ایران آمد و در شهرهای مختلف پیامآور ادامه مبارزه شد، به همین دلیل شدیداً تحت نظر ساواک بود.
سال ۱۳۵۱ به خرمآباد رفت و با سمت نماینده و وکیل تامالاختیار امام در مبارزه، به فعالیت پرداخت. ساواک که از نفوذ او در بین مردم میترسید با نوشتن شبنامه و نامههای توهینآمیز سعی در ترور شخصیت این عالم مبارز داشت که با هوشیاری مردم و علما این طرح ناکام ماند.
در سال ۱۳۵۴ وی را به نورآباد ممسنی تبعید کردند ولی سخنرانیها و افشاگریها و محبوبیتاش در بین مردم باعث شد از آنجا به گنبد کاووس تبعید شود اما از آنجا که در هر جا پا میگذاشت آنجا را به کانون مبارزه بدل میکرد ساواک او را به بندر کنگان و سپس به مهاباد تبعید کرد.
در تمام این شهرها، مردم را به تقلید از حضرت امامخمینی(ره) دعوت کرده و رساله ایشان را با تمام محدودیتهای موجود بین مردم پخش میکرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماینده مردم همدان در مجلس خبرگان قانون اساسی برگزیده و پس از شهادت اولین شهید محراب شهید قاضی طباطبایی، امام جمعه تبریز، از طرف امام(ره) نماینده ولیفقیه و امام جمعه تبریز شدند.
در آن ایام در خنثیکردن فتنههای حزب خلق در تبریز نقش بسزایی داشته و با حضور خود در جبههها و شرکت در مراسم دعا و نیایش مشوقی برای رزمندگان بودند، سرانجام این مجاهد انقلابی ۲۰ شهریور سال ۱۳۶۰ در حال اقامه نماز جمعه تبریز به دست منافقین کوردل به شهادت رسید.
انتهای پیام/۸۹۰۰۳/