گروه بینالملل خبرگزاری فارس – مهدی پورصفا: آخرین هواپیمای آمریکایی این هفته از فرودگاه کابل به سمت پایگاه «العدید» در قطر حرکت کرد تا پایانی بر 20 سال حضور نظامی این کشور در افغانستان باشد. کمتر کسی میداند که پایان این حضور نظامی در افغانستان به کجا میانجامد.
خروج آخرین نظامی آمریکایی از خاک افغانستان
هنوز نظام حاکمیتی طالبان بر افغانستان قوام پیدا نکرده و روشن نیست نقش هرکدام از کشورهای همسایه افغانستان در شکل دادن به آینده این کشور تا چه اندازه مؤثر است. با این حال و بدون در نظر گرفتن رویدادهای آینده یک مساله کاملاً روشن و غیرقابل تردید است. خروج از افغانستان به جای عملیات خروج آبرومندانه تبدیل به یک شکست راهبردی برای دولت بایدن شد؛ شکستی که برای همه تداعی کننده فرار آمریکاییها از سایگون در سال 1975 بود.
شکستی که از هماکنون میتوان نتایج آن را در فضای داخلی آمریکا هم رصد کرد. شاید حتی تا سالهای بعد نیز نتوان ابعاد تاثیرات چنین رویدادی را به طور جدی ارزیابی کرد اما به نظر میرسد دلایل در پیش گرفتهشدن چنین راهبردی از سوی دموکراتها و افتضاحی که در شرایط فعلی پیش آمده قابلیت تحلیل و بررسی جدی داشته باشد.
* آمریکا به دنبال تکرار تجربه امپرطوری روم نیست
سیاست فعلی دولت دموکرات بایدن را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «فهم توانایی آمریکا برای تغییر دادن برخی شرایط و عدم نیاز به مداخله در برخی تحولات دیگر».
در حقیقت از اواخر دوره اول «بارک اوباما» و خروج آمریکا از عراق دموکراتها فهم دقیقتر از مسائل جهانی و نیاز به حداقل مداخله نظامی در نقاط مختلف جهان را مهمترین راهبرد خود در سیاست خارجی قرار دادهاند. اشاره چندباره به سرنوشت امپراطوری روم و درگیر شدن در تعهدات گوناگون و بیحاصل که سبب از بین رفتن منابع گسترده و در نهایت فروپاشی آن شد، نکتهایست که بارها از سوی مهرههای مؤثر در طرحریزی سیاست خارجی دموکراتها بیان شده است.
در حقیقت در دوران ترامپ هم شاهد راهبرد مشابهی با نام دیگر و البته تلاش موازی برای حداکثرسازی منافع اقتصادی آمریکا بودیم اما در دوران بایدن این مساله از بدست آوردن مواهب مالی بر روی حفظ جدیتر تسلط راهبردی آمریکا در جبهههای حساستر متمرکز شده است.
البته در درون آمریکا نیز بایدن تلاش میکند تا بعد از مصیبت اقتصادی کرونا هرچه زودتر سرمایهگذاریهای گسترده در زیر ساختهای فرسوده این کشور را آغاز کند. تصویب لایحه یکهزار میلیارد دلاری برای تأمین مالی این طرح که از سرمایهگذاری در توسعه تراشهها تا ساخت ایستگاههای شارژ خودرو را در برمیگیرد بخشی از این مسیر خواهد بود.
بایدن شاید تا پیش از تحولات سریع یک ماه گذشته رئیسجمهور موفقی محسوب میشد. تلاش او برای خروج از افغانستان که ادامه دوفاکتوی مذاکرات دولت ترامپ با طالبان محسوب میشد به همراه موفقیت در همراه کردن کنگره با طرحهای خود میزان محبوبیت او را به 57 درصد رسانده بود که رقمی قابل توجه در قیاس با محبوبیت ترامپ در دور اول ریاست جمهوری او محسوب میشد.
علاوه بر این انتشار برخی از اخبار نشان میداد که ارتش آمریکا در حال استفاده از فرصت خروج از افغانستان برای تمرکز بر روی سایر نقاط حیاتی از جمله تایوان است. جزیره تایوان به عنوان یک استان شورشی نقطه حساس فشار آمریکا به چین است.
در طول ماههای گذشته کشتیهای آمریکایی با گذر از تنگه تایوان حریم دریایی چین را به چالش کشیدند تا حضور خود را به رخ ارتش خلق چین بکشند.
علاوه بر این «جان کارنین» سناتور آمریکایی و عضو کمیته اطلاعات مجلس سنا در توییت خود به استقرار 30 هزار سرباز آمریکایی در تایوان اشاره کرد. اگرچه توییت کارنین بلافاصله با تکذیب مقامات تایوانی همراه شد اما بسیاری از تحلیلگران این توییت را پیام واضحی در خصوص تغییر نقاط مورد توجه آمریکا در سطح جهانی دانستند؛ همانگونه که «سوزان رایس» مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در دوران اوباما بر ضرورت تقویت مواضع دفاعی آمریکا در عراق، اوکراین و تایوان تاکید کرده بود.
با وجود این قرار نیست که تمام برنامهها به صورت کامل و جزء به جزء اجرا شود. سقوط ناگهانی ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان به همراه فرار «اشرف غنی» رئیسجمهور سابق این کشور سبب شد تا تمام برنامهریزیهای قلبی در هم بریزد.
نیروهای آمریکایی عملاً در فرودگاه کابل محصور شدند و عملیات تخلیه شهروندان آمریکایی و یا همکاران افغانی ارتش این کشور به یک مصیبت تمامعیار تبدیل شد.
* شرمسار در مقابل متحدان
دولت بایدن هماکنون با یک بحران سیاسی در داخل این کشور و با یک بحران مشروعیت قدرت در خارج از آمریکا روبهرو است. بسیاری از همپیمانان آمریکا در اروپا و سطح منطقه تصور میکردند که بازگشت دولت بایدن نشانهای از بازگشت همان آمریکای قدیمی خواهد بود که میتوان در بحران نظامی بر آن تکیه کرد.
با این حال رویدادهای افغانستان تمام تصورات پیشین را باطل کرد. حتی جدیترین متحد آمریکا یعنی بریتانیا هم نتوانست خشم خود را از اتفاقات افغانستان و نحوه رفتار آمریکاییها پنهان کند.
متحدان اروپایی ناتو هم به نتیجه مشترکی رسیدهاند. «جوزپ بورل» کمیسر ارشد اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی نیز بر اتحاد هر چه بیشتر کشورهای اروپایی برای استقلال بیشتر در امور نظامی تاکید کرده است. گرچه با توجه به بودجههای نظامی اتحادیه اروپا و کمبودهای موجود چنین مسالهای به این زودی قابل تحقق به نظر نمیرسد. این تأثیر منفی را میتوان در بین سایر متحدین آمریکا ازجمله هند نیز مشاهده کرد.
هند از جمله مهمترین بازندگان شرایط فعلی در افغانستان محسوب میشود و این در حالی است که راهبردیترین بخش سیاست خارجی دهلی همکاری گسترده با آمریکا در مقابله با رشد اقتصادی و نظامی چین است.
رد چنین سئوالاتی را در تحلیلها و یادداشتهای بسیاری از تحلیلگران در منطقه آسیای شرقی نیز میتوان دید.
دقیقاً به خاطر چنین اتفاقاتی است که سناتورهایی همانند «لیندسی گراهام» بحث استیضاح بایدن را در مجلس سنای این کشور مطرح کردهاند. البته چنین درخواستی با توجه به اکثریت دموکراتها در مجلس سنا یک شوخی است اما به نظر میرسد که جمهوریخواهان چشم به انتخابات میاندورهای سال 2022 دوختهاند.
* واکنش جامعه داخلی آمریکا به تحولات افغانستان چیست؟
جدیدترین نظرسنجیها نشان میدهد که بعد از اتفاقات افغانستان حداقل 7 درصد از میزان محبوبیت بایدن کم شده است. چنین تاثیری با توجه به ماهیت خارجی آن بعد از جنگ ویتنام بینظیر است.
انتقادها زمانی از بایدن بیشتر شد که برخی رسانهها از گزارش محرمانه اعضای سفارت آمریکا در افغانستان از احتمال فروپاشی ارتش و نیروهای امنیتی این کشور در مدتی کوتاه خبر دادند. با وجود این گزارش فوق از سوی مقامات وزارت خارجه آمریکا مورد بیاعتنایی قرار گرفت.
کشته شدن سربازان آمریکایی در جریان انفجار در فرودگاه کابل و برخی حواشی درباره مراسم رسمی استقبال از آنها باعث بیشتر شدن این اعتراضات شده است؛ آن هم زمانی که باز هم رسانهها از مطرح شدن احتمال جدی حمله به فرودگاه کابل در جلسات روزانه نظامی پنتاگون خبر میدهند.
نگاه بایدن به ساعتش در مراسم مربوط به نظامیان آمریکایی کشته شده در افغانستان انتقاداتی برانگیخت
به نظر میرسد که بایدن باید آماده به راه افتادن موجی از درخواستها برای یک تحقیق جدی از سوی کنگره درباره ابعاد مختلف وقایع افغانستان باشد. جمهوریخواهان به دنبال این هستند تا با جلب نظر برخی از «بازهای دموکرات» چالش جدی برای دولت بایدن در نخستین سال فعالیت آن ایجاد کنند.
بهعنوان مثال «رابرت منندز» که از سناتورهای تاثیرگذار در بین دموکراتهاست، جزو منتقدین جدی سیاستهای دولت بایدن در خصوص افغانستان است. «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا بر نگرانی دو حزبی از شرایط افغانستان تاکید کرده است. هیچ کدام از اینها نشانه خوبی برای بایدن نیست و در شرایط فعلی حتی اگر منجر به تغییرات در دولت او نشود ابتکارهای جدید «بلینکن» در حوزه سیاست خارجی را تقریباً غیرممکن خواهد کرد.
در این میان شاید خوشحالترین فرد در شرایط فعلی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور قبلی آمریکا باشد. ترامپ که خود پایهگذار مذاکره با طالبان بوده از عدم به وقوع پیوستن چنین شرایطی در صورت ریاست جمهوری او سخن میگوید.
البته همه میدانند که ترامپ به دنبال این است تا انتقام خود را زودتر از سال 2024 از دولت بایدن بگیرد و با پیروزی احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات میان دورهای سال 2022 زودتر بایدن را از دور رقابتها خارج کند؛ البته اگر بایدن با ابهاماتی که درباره وضعیت سلامتیاش مطرح است، اساسا یک رقیب بهحساب آید!
* باز هم کرونا
در صورتی که شرایط فعلی منجر به یک تغییر سیاسی در آمریکا شود میتوان گفت یکی از بزرگترین شکستها بر ساختار سیاسی دموکراتها در نظام سیاسی این کشور خواهد بود.
از یاد نبریم زمانی که سفارت آمریکا در تهران تسخیر شد نه تنها «جیمی کارتر» رئیسجمهور دموکراتها انتخابات را به ریگان جمهوریخواه باخت بلکه نزدیک به 12 سال طول کشید تا بار دیگر دموکراتها بتوانند با «بیل کلینتون» به کاخ سفید باز گردند. با این مقایسه میتوان عمق وحشت دموکراتها از چنین رویدادی را متوجه شد.
شاید تنها راه فرار دموکراتها از شرایط فعلی تکیه بر دستاوردهای داخلی به خصوص مهار کرونا و احیای رشد اقتصادی قبل از آن است. البته اولویتهای داخلی جامعه آمریکا نیز بر روی چنین محورهایی متمرکز است اما سوال اینجاست که روندهای داخلی در داخل آمریکا به کدام سمت و سو حرکت خواهند کرد؟
پاسخ به چنین سئوالی نیاز به گذر زمان دارد اما روند شیوع سویه دلتای ویروس کرونا که از هفتههای گذشته روند افزایشی به خود گرفته و همچنین بالا رفتن میزان تورم در آمریکا از جمله مواردی است که میتواند دموکراتها را در داخل آمریکا هم خلع سلاح کند.
شاید زمان آن باشد که دموکراتها به شانس و اقبال خود برای عدم طغیان دوباره کرونا امیدوار باشند تا مزه شکست را بار دیگر در انتخابات میان دورهای سال 2022 نچشند.
انتهای پیام/