به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «قصههای شیرین ایرانی» انتشارات سوره مهر مجموعهای از کتابهای کهن ایرانی است که دربردارنده داستانهایی از متون کلاسیک ادبیات فارسی برای نوجوانان است. ناگفته نماند که بعضی از این داستانها نه تنها برای نوجوانان، بلکه برای بزرگسالان هم جذاب است و خیلی از ما ممکن است، فرصت مطالعه آن را پیدا نکرده باشیم. «گرشاسبنامه» جزو آن دسته از کتابهایی است که کمتر کسی به آن توجه کرده و ناگفتههای بسیاری در دل خود دارد.
احمد عربلو این اثر را بازنویسی کرده است. او «گرشاسبنامه» را در قالب داستانهایی پیاپی و مرتبط با هم بیان کرده و هر داستان ما را با خود به دنیای افسانههایی که سرشار از پند و اندرز هستند، میبرد؛ مجموعهای الهامبخش درباره قهرمانان معروف در گذشته که کوشیدند تا با شفقت و گذشت و خودباوری دنیا را جای بهتری کنند.
این کتاب با نثری متناسب با درک و فهم نوجوان به بیان قصههایی هیجانانگیز و آگاهیبخش میپردازد. البته هر داستان، تصویری هماهنگ با خود را دارد که همین امر باعث جذابیت کتاب و همراهی بیشتر بچهها شده است. با عربلو درباره علت بازنویسی این کتاب برای بچهها صحبت کرده و این را پرسیدیم که آیا سبک زندگی امروز، روی مطالعه کتابهای کهن تأثیر گذاشته است یا خیر.
او میگوید سبک زندگی امروزی، ما را از کتاب دور کرده و اگر کشوری جامعه سالم میخواهیم باید برنامهریزی برای بالا رفتن سرانه مطالعه را افزایش دهیم. مشروح گفتوگو با این نویسنده را بخوانید.
* چرا گرشاسبنامه را برای بازنویسی و ارائه به نوجوانها انتخاب کردید؟
یک سری کار به من پیشنهاد شد که گرشاسبنامه هم جزو آنها بود. من این کتاب را انتخاب کردم، چون متاسفانه به دلایل مختلف فرصت مطالعه کامل گرشاسبنامه را پیدا نکرده بودم و این فرصتی بود تا بتوانم کل کتاب را مطالعه کنم. دلیل دیگرم این بود که بچهها تاحدی با «گلستان» و «بوستان» آشنا هستند و بازنویسیهای زیادی از این کتابها، با سبکهای مختلف نگارشی صورت گرفت است، اما گرشاسبنامه را نمیشناسند و میتوانم فرصت آشنایی بچهها با این اثر فراهم کنم. برای خودم هم عجیب است که چرا تا به حال دنبال این اثر نرفتیم، چون این کتاب شامل داستانهایی بسیار پندآموز و هیجانانگیز است و وقتی کارم را شروع کرده و به جمعآوری داستانها پرداختم، لابهلای هر حکایت قسمتی از شعرهای موجود در متن اصلی را نوشتم تا بچه ها فرصت بیشتر و بهتری برای ارتباط گرفتن با آن داشته باشند.
* آیا سبک زندگی امروز، روی مطالعه کمتر این قبیل حکایات اثر گذاشته است؟
بله! سبک زندگی امروزی ما را از کتاب دور کرده که این یک فاجعه است. جامعهای که کتابخوان است، مسلماً دارای روابط اجتماعی بهتر و افراد با روحیهای سالمتر است. همچنین این جوامع هزینههای کمتری را برای داشتن زندگی سالمتر متحمل میشوند. ما باید ارزش کتابهای کلاسیک کشورمان را بدانیم و از آنها درس زندگی بیاموزیم.
* به نظر شما نوجوانان امروزی میتوانند با این کتاب ارتباط برقرار کنند؟
حتما میتوانند؛ چون متن شعرهای اصلی ثقیل است، اما در این کتاب، شعر و نثر تلفیقی از هم هستند و نگارش آن نزدیک به ادبیات نوجوانان و قابل هضم است که همین موضوع باعث ارتباط بیشتر و مطالعه بهتر نوجوانان میشود. شاید بچهها داستانهای اروپایی بسیاری را مطالعه کرده و برایشان بسیار جذاب به نظر رسیده باشد، اما این کتاب بسیار باشکوهتر، شگفت انگیزتر و پختهتر است که در عین حال که فرهنگ کهن ایرانی را منتقل میکند، از سویی بسیار هم آموزنده و سرگرم کننده است و همین امر باعث جذب آنها میشود.
* یعنی این کتابها میتواند روی سبک زندگی نوجوانان امروزی تأثیر بگذارند؟
قطعا. خوشبختانه کشور ما دارای ادبیاتی غنی و آموزنده است؛ به شرطی که به درستی و نه به سبک شعاری به نوجوانان شناسانده شود.
* آیا خواندن این کتاب می تواند نوجوانان را ترغیب به خواندن کتاب اصلی گرشاسبنامه کند؟
به یقین بله. در اینجا مخاطب خلاصهای از کتاب اصلی را مطالعه میکند که همین موضوع باعث آمادگی ذهنی آن میشود و همچنین این داستانها به حدی سرگرمکننده و جذاب هستند که نوجوان را به مطالعه کامل گرشاسبنامه اصلی ترغیب میکند. البته شاید، این اتفاق در زمان حال رخ ندهد، اما حتما در آینده به سراغ حکایت اصلی میروند.
* دغدغه شما چیست؟
به کتابهای کلاسیک ارزش بیشتری داده شود؛ چون این کتب دارای گنجینههایی عظیم هستند. متاسفانه به علت بیبرنامهگی و شاید هم کمکاری نویسندگان کمتر به این موضوع توجه شده است. ناشرانی که چند سال است کار نشر را انجام میدهند، باید حمایت شوند؛ چون مشکلات زیادی دارند که یکی از این مشکلات کمبود امکانات در پخش و توزیع است.
انتهای پیام/