هفته گذشته وقتی ویدئوی مصاحبه خبرنگار شبکه «طلوع» از کشور همسایه، افغانستان با محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان منتشر شد، تعداد زیادی از فعالان فضای مجازی در دو کشور به آن واکنش نشان داده و به تحلیل آن نشستند.
در افغانستان، گروهی پاسخ های ظریف در خصوص نقش لشکر فاطمیون در آینده افغانستان را قانع کننده و خوب توصیف کردند و از خبرنگار هم وطن خود بابت پرسش های صریح و مکررش انتقاد کردند؛ گروهی در داخل ایران نیز ضمن تمجید از جسارت خبرنگار یاد شده، پاسخ های ظریف را منفعلانه و ناموفق دانستند.
برخی نیز انجام چنین مصاحبه ای را نشانه وجود آزادی مطبوعات در افغانستان، و در نتیجه تربیت خبرنگاران چالش گر و حرفه ای تلقی کردند و گفتند اگر در ایران نیز آزادی مطلوب وجود داشت شاهد ظهور این جنس خبرنگاران بودیم.
عباس عبدی در واکنش به این مصاحبه و تحلیل هایی که از آن شد، می گوید: بنده فرصت نکردم همه مصاحبه را ببینم؛ فقط دو بخش آن را دیدم که یکی در مورد سوریه و دیگری در مورد ولایت فقیه است. بنابر این درباره بخشهای ندیده نظری ندارم. این دو قسمت به نظرم یک مصاحبه معمولی بود و خبرنگار هم چندان مسلط نیست و البته با ورود مکرر میان سخنان مصاحبه شونده این عدم تسلط را نشان میداد پرسشهای مهمتری میتوانست طرح کند که به دلیل عدم تسلط انجام نداد. البته به نظرم پاسخ های آقای ظریف هم در همان حد گفت و گو، شاید قدری بالاتر از سطح پرسش ها بود و چندان دقیق و دیپلماتیک جواب نمیداد. در هر حال، این گفت و گو چیز عجیب و غریبی نبود. البته دلیل و انگیزه این گفت و گو هم مهم است که اطلاعی از آن ندارم.
وی گفت: به نظرم ظریف بهتر از این هم می توانست در مورد قضیه سوریه اظهار نظر کند و در مجموع ضعیف برخورد کرد؛ گرچه خبرنگار ضعیف تر از او بود. فارغ از این که درباره سیاست ایران در سوریه چه نظری داشته باشیم سوریه عرصه جنگ میان دو نیروی رسمی و کلاسیک نیست. در طرف مقابل از دهها کشور حضور داشتند این طرف هم همینطور بود. سوریه فقط منطقه جغرافیایی و میدان جنگ بود و بخشی از جنگ که مرتبط با داعش بود فراتر از هدف سوریه است. به علاوه کسی که حضورش در گفت و گو محصول حمله و حضور سربازان بینالمللی در کشورش است چگونه میتواند نسبت به این اتفاق معترض باشد؟ میتوان نسبت به اصل سیاست ایران در سوریه معترض بود ولی این جز آن حداقل برای مصاحبه کننده محل اعتراض نباید باشد مگر این که صرفا برای توضیح پرسیده باشد.
عبدی در پاسخ به این سوال که «برخی می گویند ظریف مجبور به دفاع از سیاست هایی است که خودش قبول ندارد. اساسا آیا فقط ظریف اینگونه است یا سایر وزرای خارجه جهان هم مجبورند در خصوص تعارض های داخل اینگونه پاسخ یک خبرنگار خارجی را بدهند؟»، گفت:در عمل همه وزرای خارجه کم و بیش این مشکل را دارند. نباید فکر کنیم که وظیفه آنها این است که فقط از سیاست هایی که قبول دارند دفاع کنند و چیزهایی از حکومتشان که قبول ندارند را رد کنند. آنان بصورت پیشفرض پذیرفتهاند که نماینده حکومت در برابر جهان باشند. از همه موارد باید دفاع کنند. البته توانایی در نوع دفاع کردن بحث دیگری است. آنان میتوانند وزیر خارجه نشوند ولی اگر شدند آش با جاش. این چالشی است که همه وزرای خارجه با آن مواجه هستند. شاید وزرای دیگر کمتر با این مسأله مواجه باشند. مسأله این است که شدت و ضعف این چالش چقدر است. یعنی کمیت و کیفیت چیزی که قبول ندارند چگونه است؟ ولی در هر حال وزیر خارجه است و پذیرفته و وظیفه دارد که از کل کشور از جمله سیاست خارجی آن دفاع کند و اگر نمی خواهد نباید این پست را بپذیرد. به نظرم آقای ظریف در شرایطی این وظیفه را عهدهدار است که بیشترین شکاف مورد نظر وجود دارد. یعنی نسبت به قبلیها باید از چیزهای بیشتری دفاع کند که اصلا قبول ندارد. خوب در این موارد باید زیرکانه پاسخ دهد که در مواردی دور از انتظار نشان داده است.
172727