به گزارش خبرگزاری تسنیم، پارالمپیک 2020 توکیو برای ایران «خوش» تمام شد. جایی که ورزشکاران کشورمان با کسب ١٢ مدال طلا، ١١ مدال نقره و یک برنز در رده سیزدهم قرار گرفتند تا با رقم زدن بهترین عملکرد در تاریخ پارالمپیک یک حماسه ورزشی برای ایران رقم بخورد. از وزنه برداری و تیراندازی و تکواندو گرفته تا دوومیدانی و جودو و والیبال؛ با مدالهای متعدد کارمان را به پایان رساندیم و این یک رکورد قابل توجه در تنوع رشتهای به حساب میآید.
جدا از رتبه و رکوردهایی که در این بازیها برای ایران به دست آمد که واقعا خوشحالکننده و مسرتبخش بود اما بُعد دیگر این موفقیت، روح پهلوانی و جوانمردی این ورزشکاران بود که در توکیو شدیدا خودنمایی کرد. ورزشکارانی که چندین سال بیادعا و بیحاشیه فقط برای هدف تلاش کردند و نتیجهاش را هم گرفتند. اگر مشکلات و ناملایماتی هم گاهی سد راه آنها میشد، مانعی برای جلو رفتن و نجنگیدن نبود. رقابت این ورزشکاران با عنوان کاروان «سردار دلها» توام با اخلاق و فرهنگ و معرفت بود که بدون اغراق درسی بزرگ برای همه ماست.
همه میدانیم ورزش ایران در سطح کلان چه مشکلاتی در حوزه فنی و زیرساخت دارد و میدانیم که این مشکلات در حوزه ورزش معلولین چندین برابر مضاعف است و البته این را هم میدانیم در کشور ما هنوز برای حضور یک فرد قطع عضو یا آسیبدیده در جامعه، همه چیز فراهم نیست، از مانع پیادهروها و نبود رمپ گرفته تا مشکلاتی که در مترو و اتوبوس و حتی اماکن ورزشی وجود دارد. خیلی از این ورزشکاران بیکار هستند و درآمدی ندارند. همه نواقص و مشکلات را دیدهایم و بر آن واقفیم اما این ورزشکاران دارای معلولیت هستند که این مشکلات را با پوست و استخوانشان درک کردهاند ولی دَم نزدند و هر روز و هر لحظه مثل مسابقات پارا با این حریفان هم جنگیده و پیروز شدهاند.
تعارف نداریم؛ در ورزش ما کفه ترازو توجه به المپیک و ورزشکاران المپیکی؛ مخصوصاً مدالآوران بیشتر سنگینی میکند اما روا نیست اگر ورزشکارانی که قبل، حین و بعد از پارالمپیک سرشان بالا بوده را نبینیم و موفقیتشان را در راهی ناهوار ستایش نکنیم. همانطور که رهبر انقلاب در پیام تقدیرشان، از این کاروان با عنوان «کاروان سرافراز پارالمپیک» یاد کردند؛ عنوانی که به حق برازنده این کاروان آبرودار و موفق است.
پارالمپیک یک فستیوال بزرگ برای نشان دادن اراده و عزم و ناامید نشدن است، فستیوالی بزرگ که افراد معلول از سراسر جهان دور هم جمع میشوند تا نشان دهند، معلولیت یا قطع عضو دلیلی برای دست کشیدن از زندگی نیست؛ چه آن پینگپنگ بازی که با دهان راکت را نگه میدارد، چه آن شناگری که بدون دست شنا میکند و چه تیراندازی که با پا کمان را روانه سیبل میکند. در این بین البته کار ورزشکاران ایرانی دشوارتر است چرا که آنها از امکانات زیادی نه برای رفت و آمد و نه برای ورزش برخوردار نیستند و اینجاست که ارزش کارشان صد چندان میشود.
این گزارش نوشته شد تا در همین روزهایی که همه از افتخار ورزشکارانمان خوشحالیم این نکته یادآوری شود که برای به دست آمدن این حجم از موفقیت همه چیز گل و بلبل نبوده است. به تِریج قبای کسی بر نخورد اما ورزشکاران دارای معلولیت ما اگر هرکدام بخواهند سفره دلشان را باز کنند باید چند جلد کتاب نوشته شود. قصد نداریم خروس بیمحل باشیم و بیموقع بخوانیم اما مدیران ورزشی و استانی که اینروزها برای گرفتن عکس یادگاری با قهرمانان رقابت میکنند، فکری هم برای درد دل آنها و دیگر همقشرانشان کنند. خلاصه اینکه؛ اهالی کاروان سردار دلها، دلشان پُر است.
گنج بیمار و گل بیخار نیست، شادی بیغم در این بازار نیست.
انتهای پیام/