خبرگزاری تسنیم، سیدعلی کاشفی خوانساری
این که حل ریشهای مشکلات کتاب کودک در ایران در گروی حرفهای شدن صنعت نشر است، حرف تازهای نیست. چرخه معیوب زایش و خوانش کتاب کودک در ایران میتواند با تطبیق گام به گام با قواعد نشر حرفهای نقایص خود را بشناسد، راهکارهای عملی بیابد، از موانع موجود عبور کرده، به پایایی و بالندگی دست یابد.
شناخت نشر جهان و استفاده از تجربیات و دستاوردهای ناشران موفق یکی از بدیهیترین پیشنیازهای این مسیر است. الگوبرداری از نمونههای ممتاز و تعقیب مسیر و مراحل کسب و کارهای موفق در راهاندازی و مدیریت موسسات انتشاراتی (بنچ مارکتینگ) به معنای نادیده گرفتن شرایط خاص فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی هر کشور نیست؛ بلکه منظور شناسایی مستمر و روشمند عملکرد الگوهای موفق و تحلیل، بومیسازی و مناسبسازی آن برای نشرهای داخلی است.
به بیان دیگر همانگونه که بهسازی نشر کتاب کودک در ایران بدون شناخت کافی از چیستی و تاریخ ادبیات کودک در زبان فارسی و چگونگی نشر کتاب کودک از دوره قاجار تا به امروز ناممکن خواهد بود، این بهسازی و توانمندسازی بدون شناخت جامع و عمیق از وضعیت امروز نشر کتاب کودک در جهان نیز ناشدنی است.
به دلایل گوناگون شناخت دستاندرکاران کتاب کودک ما از نشر کتاب کودک در جهان اندک، گنگ و تاحدودی غیر واقعبینانه است. به دلیل عدم پذیرش کپی رایت و عضویت در سازمان تجارت جهانی ناشران بزرگ در ایران حضور و نمایندگی ندارند. کتابهای ایشان به آسانی قابل خریداری نیست. همکاری میان ناشران و نویسندگان و موزعان و کتابفروشان ایران و جهان تعریف نشده. کتابهای ایران در بازارهای جهانی عرضه نمیشود. همایشها و برنامههای مشترک فرهنگی میان پدیدآورندگان کتاب کودک ایران و جهان بسیار نادر است. نهادهای ایرانی عضو سازمان جهانی ناشران (ایپا) نیستند و ... .
به این ترتیب چرخه نشر کتاب کودک در ایران تا حد زیادی بدون پیوند و تعامل با جهان و در سپهری پیشامدرن راه خود را میرود و درگیر مسائل و موضوعات خاص خویش است. در چنین شرایطی مدیران و سیاستگذاران فرهنگی نیازی برای شناخت جهان احساس نمیکنند، بهترین ناشران نهایتاً به بازدید از یکی دو نمایشگاه بزرگ جهانی اکتفا میکنند، روزآمدترین پدیدآورندگان برای آگاهی از اوضاع جهانی به مرور اخبار رسانههای داخلی و خواندن چند کتاب ترجمه شده میپردازند، آژانسهای ادبی سراغ نزدیکترین و سریعترین راههای ارتباطی هستند، چیزی به نام شبکه توزیع جهانی وجود ندارد و محدود به افست کتب دانشگاهی و یا صادرات جزئی به کشورهای همسایه است. در این میان برخی مترجمان بیشتر و پیشتر از دیگران به رصد بازار کتاب جهان مشغولند که آن هم البته عمدتاً به زبان انگلیسی، یکی دو سایت بزرگ و چرخ زدن در صفحه پرفروشها برای انتخاب کتاب محدود است.
چندی پیش به صورت دوستانه و غیر رسمی از حدود 50 نفر از دستاندرکاران ایرانی نشر کتاب کودک خواستم چند ناشر بزرگ کتاب کودک در جهان را نام ببرند. از آن میان 35 نفر پاسخ دادند. در میان این افراد که همگی از معتبرترین متخصصان رشته خود محسوب میگردند ناشر، کارشناسان موسسات انتشاراتی، مترجم، مدرس ادبیات کودک و عامل آژانس ادبی و ... پیشبینی شده بود. نتایج این جستجوی ساده نشان داد گرچه کمیت و کیفیت اطلاعات دستاندرکاران کتاب کودک از نشر بینالملل کافی نیست، عمده چهرههای سرشناس بر لزوم این مسئله وقوف کافی دارند. بیشتر پاسخدهندگان از ناشران بزرگ انگلیسیزبان نام برده بودند البته این یادکردها هم بدون توجه به وابستگیهای تشکیلاتی این ناشران بود. انتشارات گالیمار فرانسه مهمترین ناشر غیر انگلیسی زبان بود که نامش در چند پاسخ مختلف مشاهده میشد.(البته به جز اِشِت که دیگر نمیشود آن را ناشری فرانسوی دانست). نام ناشران آلمانی هم در پاسخ چند نفر به چشم میخورد که شاید سفرهای مکرر ایرانیان به نمایشگاه فرانکفورت در آن موثر بوده باشد. ناشرانی چون هانسِر،کاریزن، بِلتز، فیشر، دیتیوی و اوتینا. دو نفر از ناشران عرب همچون دارالثقافی، دارالکلمات، دارالحدائق، دارالساقی، دارالهدهد، دارالیاسمین، دارالبنان و دارالرقی یاد کرده بودند و از ناشرانی در کشورهای ترکیه، اسپانیا، چین، کانادا و هند تنها یک نفر سخن گفته بود و عجیب آنکه با وجود سفرهای فراوان ایرانیان به نمایشگاه بولونیا کسی از ناشران ایتالیایی حرفی نزده بود.
آشنایی روشمند و علمی با ساختار و عملکرد نشر کتاب کودک جهان برای همه سیاستگذاران، ناشران و پدیدآورندگان کتاب در ایران ضروری است. از جمله مواردی که دخالت نهادهای عمومی همچون وزارت ارشاد، پژوهشگاهها، دانشگاهها و ناشران دولتی در آن مذموم و غیر ضروری نیست، زمینهسازی برای آشنایی ایرانیان با بازار جهانی نشر است. تالیف و ترجمه کتابهایی درباره تاریخ نشر کتاب کودک، ناشران بزرگ و سازمان آنها، ناشران معتبر در زمینههای تخصصی، انجمنها و اتحادیههای جهانی مرتبط با نشر، همایشهای مهم و تاثیرگذار، نمایشگاهها و جشنوارهها و ... از جمله خلاهای بزرگ در منابع مطالعاتی ماست.
شناسایی پنج موسسه انتشاراتی بسیار بزرگ جهان (مشهور به بیگ فایو) و چگونگی حضور ایشان در بازار کتاب کودک شاید برای همه دستاندرکاران کودک کتاب الزامی باشد. تا سال 2013 میلادی شش موسسه بزرگ انتشاراتی شامل پنگوئن، سیمون اند شوستر، اِشِت، رَندوم هاوس، هارپِر کالینز و مکمیلان بزرگترین قدرتهای نشر جهان بودند. در آن سال دو موسسه پنگوئن و رندوم هاوس ادغام شدند و موسسه پنگوئنرندومهاوس را شامل 275 موسسه انتشاراتی با نامهای مستقل به وجود آوردند.
امسال نیز موسسه پنگوئنرندومهاوس، سیمون اند شوستر را خرید و تعداد موسسات بزرگ نشر جهان (مگا پابلیشرز) به چهار موسسه کاهش یافت. این چهار موسسه صدها برند کوچک و بزرگ شامل حدود 30 نام تجاری در حوزه کتاب کودک و نوجوان دارند که با نام و نشان مستقل به فعالیت مشغولند.
مهمترین نامهای تجاری کودک وابسته به ابر ناشران جهان عبارتند از: دیکی، لیدیبِرد، کینگفیشر، لیتلبراون، پافین، آمیستاد، علاءالدین، سلام (وابسته به سیمون و شوستر ویژه کودکان مسلمان)، رورینگ و ... . البته ناشران بزرگ کتاب کودک مستقل از این ابر ناشران نیز کم نیستند، اما بسیاری از آنها در تعامل دائمی و گسترده با این موسسات قرار دارند؛ مثلاً در بلومزبری توزیع کاملاً به موسسه پنگوئنرندمهاوس سپرده شده است.
آشنایی ما با موسسات بزرگ کتاب کودک در جهان دستاوردهای فراوانی را به همراه خواهد داشت. برای مثال در گام نخست ما را با چند پرسش اساسی روبرو خواهد کرد. مثل اینکه چرا ناشران بزرگ کودک ایران بر خلاف جهان بخشی از موسسات بزرگ ناشران عمومی نیستند؟ چرا ناشران کتاب کودک در ایران برخلاف همه جهان هیچ مجلهای منتشر نمیکنند؟ چرا ناشران بزرگ و متوسط ایرانی در هم ادغام نمیشوند؟ این ناشران چرا باشگاههای کتابخوانی و انجمنهای خوانندگان ندارند؟ چرا ناشران بزرگ کتاب کودک نقشی در حمایت و راهاندازی جشنوارهها، مسابقات، مطالعات، نقد و رویدادهای کتاب بر عهده نگرفته اند؟ چرا این ناشران در نهادهای جهانی عضو نمیشوند؟ و ... .
انتهای پیام/