گروه سیاسی خبرگزاری فارس- «رونالدینیو» ستاره برزیلی فوتبال را همه به یاد دارند؛ مخصوصا با پاسهایی که می داد. به چپ نگاه می کرد ولی به راست پاس میداد و بازیکن مقابلش فریب میخورد. حالا همین شده حکایت سیاستورزی اصلاحطلبان در برهههای خاص و آخرینش همین موضعگیری درقبال تحولات افغانستان.
با حمله طالبان به شهرهای افغانستان، دولت رسمی این کشور پا پس کشید و اشرف غنی رئیس جمهور فرار کرد. کل کشور جز دره پنجشیر در شرق افغانستان دست طالبان افتاد و احمد مسعود پسر احمدشاه مسعود با گروهی به آنجا رفت تا از تسلط طالبان به این دره جلوگیری کند. رفت و جانانه هم مقاومت کرد و تاکنون هم این دره در اختیار نیروهای تحت امر اوست.
به همین موازات اما یک بازی رسانهای در داخل ایران رقم خود و گروهی از اصلاحطلبان عمدتا تندرو که بغض مقاومت منطقهای ایران را در گلو داشتند، یک دوقطبی ایجاد کردند. دوقطبیای کاذب و دارای مغلطه که خروجی آن انحراف افکار عمومی از اصل ماجراست. اصل مغلطه این بود که چرا ایران که برای دفاع از سوریه در برابر داعش به آنجا نیرو فرستاد ولی برای دفاع از مردم افغانستان در برابر طالبان به این کشور نیرو نمیفرستد؟
این مغلطه اما بارها توسط کارشناسان امر پاسخ داده شده که اجمالا ریشه آن به تفاوت ماهوی دو گروه داعش و طالبان، از سویی و البته نوع کنشگری سیاسی دولت فراری این کشور برمیگردد که جای بحث درمورد آن این مقال نیست.
در حالی که مصطفی تاجزاده معاون سیاسی دولت اصلاحات ۸ آبان ۱۳۹۵ در مصاحبهای خواستار خروج نیروهاى نظامى ایران از سوریه شده و گفته بود که «ایران به کمک نظامیان رفت تا با بخش دیگری از مردم سوریه بجنگند و این آغاز فاجعه بود»، این روزها در کنار متهم کردن ایران به حمایت از طالبان، سعی میکند با پررنگ کردن مقاومت مسعود در پنجشیر، کمپین دعوت ایران به دخالت در مناقشات افغانستان را داغ کند.
انتشار مطلبی از سوی زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی سردمدار فتنه 88 در صفحه شخصی تاجزاده که در آن گفته است که «جمهوری اسلامی، فرصت حمایت از پنجشیر و قهرمانان جان برکف آن را از دست داد...»، یکی از تلاشهای وی برای گرم کردن این بازار کاذب رسانهای است.
غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی هم که نهم اردیبهشت سال 96 در افتتاحیه ستاد انتخاباتی حسن روحانی در اصفهان گفته بود: «غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و اینها. آقا جان ما هم دلمان میخواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه اینجا صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. شیعیان آنجا تقویت بشوند. ولی آیا این کار فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن اینها حاصل میشود...».
این اظهارات همان موقع بسیاری از خانواده های مدافع حرم را آزرده خاطر کرد و حالا کرباسچی در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشته است: «نباید افغانستان را دستبسته تحویل طالبان بدهیم. باید ائتلاف سیاسی «عبدالله-کرزای» و نیروی مقاومت «احمد مسعود» را تقویت کنیم».
عمادالدین باقی دیگر اصلاحطلبی است که از حمایت ایران از مقاومت پنجشیر نوشته و میگوید:««راه رهایی از شرّ تروریسم از پنجشیر می گذرد».
باقی ضمن اینکه تاکید دارد «شکست پنجشیر شکست افغانستان، ایران، خاورمیانه و بلکه همه جهان است»، می نویسد: «پنجشیر میدان راستیآزمایی مدعیان مقاومت بود که ادعای مقاومت شان گوش فلک را کر کرده و در حالی که صدها کیلومتر دورتر در سوریه نیروهای مادی و انسانی ایران را به عنوان مقابله با داعش به باد دادند درباره هموطنانمان در کنار گوش مان که قربانی تروریست های طالبان می شدند نظاره گر بودند».
این اظهارات باقی هم که در خود یک بغض مشهود از جبهه مقاومت در سوریه و عراق دارد، موید تلاش این جریان برای ایجاد این دوقطبی در عین دامن زدن به سفسطه مذکور است. گویی تلاشهای منطقهای ایران در سوریه و عراق برای حذف داعش از منطقه یک اقدامی احساسی و بدون بررسیهای سیاسی و فنی بود و در عرصه افغانستان هم ایران باید با چنین رویکرد سطحی و غیرآیندهنگرانه ای پا به عرضه درگیری بگذارد.
اینها تنها بخشی از موضعگیری اصلاحطلبان در روزهای اخیر است که به یک خط رسانهای عمدتا در شبکههای مجازی تبدیل شده و این خط رسانهای در عین اینکه میخواهد دوقطبی سوریه-افغانستان را رقم بزند، قصد دارد با هدف قرار دادن عقبه فکری و استراتژیکی جریان مقاومت و تنزل آن به یک حرکت کور و بدون فکر، این گزاره را بین مردم افغانستان جا بیاندازد که دولت ایرانت در کنار افغانستان نیست.
در این راستا بود که رهبر معظم انقلاب در روزهای اخیر طی بیاناتی تاکید داشتند که «در مورد افغانستان ما طرفدار ملّت افغانیم؛ دولتها میآیند و میروند؛ انواع و اقسام دولتها در این سالها در افغانستان سر کار آمدهاند. دولتها میآیند و میروند، آن که باقی میماند ملّت افغانستان است؛ ما طرفدار ملّت افغانستان هستیم. نوع رابطهی ما با دولتها هم به نوع رابطهی آنها با ما بستگی دارد».
هوشمندی سیاسی و راهبردی رهبر انقلاب و دستگاه فکری ایران در منطقه، قطعا همه جوانب افغانستان و تحولات آن را بطور دقیق زیر نظر دارد و همانطور که در برههای ورود مستشاری و اعزام نیروی نظامی به کشوری چون سوریه رامناسبترین امر برای صلاح کشور و ملت ایران ازسویی و کلیت محور مقاومت و مردم منطقه دید، قطعا درخصوص افغانستان هم هوشمندانهترین راهبرد را اتخاذ کرده و خواهد کرد.
انتهای پیام/