پرایس اکشن یا رفتار قیمت چیست؟

رفتار قیمت (Price Action) به معنی حرکات قیمتی یک دارایی در یک بازه زمان بر روی نمودار است. پرایس اکشن مبنای کل تحلیل تکنیکال است و در تمامی بازارها مانند کالا، سهام، فارکس و کریپتوکارنسی به کار می‌رود. تریدرها با استفاده از روش رفتار قیمت، به تحلیل چارت‌ها می‌پردازند و به دنبال الگوهای شکل گرفته در آن می‌گردند، تا با استفاده از آنها معاملات خود را انجام دهند. اما پرایس اکشن چیست؟ در این مقاله به معرفی کامل Price Action و چند استراتژی انجام معاملات با روش رفتار قیمت می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

 

 

 

به گزارش آسان بیت کوین همانطور که اشاره کردیم، پرایس اکشن مبنای کل تحلیل تکنیکال است؛ زیرا قیمت‌های گذشته را بررسی می‌کند و سعی می‌کند قیمت آینده یک دارایی را بر اساس نحوه حرکت آن پیش‌بینی کند. تریدرهای (Price Action) به طور خاص به تحلیل قیمت با روش‌های مختلف می‌پردازند.

 

از رفتار قیمت می‌توان برای معاملات کوتاه مدت، میان‌مدت و بلندمدت استفاده کرد. برخی تریدرها اندیکاتورهای تکنیکال را نیز با پرایس اکشن ترکیب می‌کنند تا تحلیل‌های دقیق‌تری انجام دهند.

 

 (Price Action) بر اساس ابزارها و تنظیمات مختلف نمودارها انجام می‌شود؛ مرسوم‌ترین ابزار برای این نوع تحلیل، نمودارهای کندل‌استیک، خطی و بار (Bar) هستند. این سه نمودار، رفتار قیمت را به شکل‌های متفاوتی نشان می‌دهند و تریدرها می‌توانند از هر کدام از آنها استفاده کنند تا روند بازار را بهتر و دقیق‌تر پیش‌بینی کنند؛ این مورد کاملا شخصی است و معامله‌گر بر اساس تجربه شخصی انتخاب می‌کند که از کدام‌یک استفاده کند. اما کندل‌ها محبوب‌ترین نوع نمودار هستند. همچنین در این روش تحلیل، اندیکاتور خاصی به کار نمی‌رود و بیشتر از ترندلاین‌ها، سطوح مقاومت و حمایت، کندل‌ها و انواع سطوح فیبوناچی استفاده می‌شود.

 

الگوهای کندل استیک مدام تکرار می‌شوند و به وفور در چارت‌ها دیده می‌شوند. از روی این الگوها، تریدرها می‌توانند ایده‌هایی درباره نحوه عملکرد آینده قیمت به دست بیاورند.

 

درک پرایس اکشن و نحوه کارکرد آن، نیاز به نگاه کردن مداوم الگوهای تشکیل شده و تاثیر آنها بر روی قیمت و البته تجربه زیادی دارد. روش‌های مختلفی از پرایس اکشن وجود دارد که تریدرها می‌توانند حرکات بازار را در کوتاه‌مدت، میان مدت و بلندمدت پیش‌بینی کنند.

 

در کل پرایس اکشن دیتاهای قیمتی بازار را تحلیل می‌کند تا فرصت‌های ورود به بازار و خروج از آن را پیدا کند.

 

«در نظر داشته باشید که پشت تمام خطوط روند، کندل‌استیک‌ها و چارت‌ها، همیشه یک سرمایه واقعی وجود دارد. این‌ها تنها خط و خطوط نیستند. همیشه تریدرها و سازمان‌ها وجود دارند که با ایده‌های مختلفی درباره خرید یا فروش یک دارایی خاص و زمان خروج خود از بازار دارند. »

 

 

رفتار قیمت عریان که به آن (Price Action) خالص نیز گفته می‌شود، بدین معنی است که شما معاملات خود را تنها بر اساس حرکات قیمتی که مشاهده می‌کنید، انجام می‌دهید. به عبارتی، با اندیکاتورهای دیگر و فرمول‌های پیچیده و زمان زیاد برای تحلیل کاری ندارید و تنها بر اساس درکی که از وضعیت فعلی بازار دارید، ترید می‌کنید.

 

 

 

سیگنال‌های رفتار قیمت که به آن پترن‌ها یا الگوهای پرایس اکشن نیز می‌گویند، یک سری الگوها هستند که به راحتی قابل تشخیص هستند و برای پیش‌بینی قیمت یک ارز دیجیتال به کار می‌روند. تریدرهای باتجربه می‌توانند این سیگنال‌ها را با نگاه کردن به عملکرد گذشته قیمت و الگویی که ایجاد شده، پیدا کنند.

 

اگر به نمودارها نگاه کرده باشید، حتما می‌دانید که چقدر پیچیده هستند؛ ابزارهای مختلفی مانند میانگین‌های متحرک (Moving Average)، فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)، حجم معاملات (Trading Volume)، نوسانات (Volatity)، اندیکاتورهای مختلف و غیره وجود دارند که هر کدام سیگنال‌های مخصوص به خود را ارائه می‌دهند. تمام این اندیکاتورها، اسیلاتورها و ابزارها تنها به دنبال پیش بینی یک چیز هستند: «قیمت».

 

 

در کوتاه‌مدت (از چند دقیقه تا چند روز یا حتی در برخی موارد چند هفته) مهم است که به حداقل و حداکثر قیمت‌های تاریخی و البته شکست سطوح قیمتی (Breakout) نگاه کنیم. بیایید با جزئیات بیشتری به این مسئله نگاه کنیم.

 

 

مشاهده حداقل و حداکثر قیمت‌ها (هم قیمت‌های تاریخی و هم فعلی) توجه تریدرها را به خود جلب می‌کند. به عبارتی، تریدرها دوست دارند مدام قیمت‌ها و تغییراتشان را نگاه کنند؛ این موضوع با نام «لنگر انداختن (Anchoring)» شناخته می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد افراد از نظر روانی، تمایل زیادی به توجه به بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌ها دارند. این تغییرات قیمتی را می‌توان با تایم‌فریم‌های ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی و غیره مشاهده کرد. برای مثال، در سال ۲۰۱۷ حداکثر قیمت تاریخی ۴۰۰ دلار اتریوم، به عنوان سطح مقاومتی عمل می‌کرد و زمانی که این سطح شکسته شد، به عنوان یک سطح حمایتی بلندمدت شناخته شد.

 

 

به همین صورت، قیمت ۶۰۰۰ دلار نیز تبدیل به سطح مقاومتی مهمی برای بیت کوین در سال ۲۰۱۸ شده است. این سطح در نوامبر این سال به سمت پایین شکسته شد. قیمت بیت کوین هر بار که به این خط مقاومت برخورد می‌کرد، روند آن معکوس و نزولی می‌شد و برای شکست آن، به حجم معاملات بیشتری نیاز داشت.

 

 

 

زمانی که بالاترین و پایین‌ترین قیمت مشخص شد، روند جدید نیز قابل تشخیص است. از آنجایی که نمونه‌های «روند بلندمدت» در ارزهای دیجیتال وجود ندارد (به این دلیل که این دارایی‌ها بسیار جدید هستند)، نمونه‌هایی از سهام‌ها را مثال می‌زنیم.

 

از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶، سهام شرکت کارت گرافیک NVIDIA با قیمت کمتر از ۴۰ دلار خرید و فروش می‌شدند.

 

 

پس از این که سطح ۴۰ دلار شکسته شد، ارزش هر سهم تقریبا بدون اصلاح، به سرعت افزایش یافت. زیرا فاندامنتال‌های این شرکت تغییر کرده بود؛ کارت‌های گرافیک Nvidia علاوه بر استفاده برای بازی‌های رایانه‌ای، در صنعت استخراج ارزهای دیجیتال، Deep Learning و محاسبات هوش مصنوعی نیز به طور گسترده‌ای به کار رفتند.

 

 

قیمت سهام انویدیا توانست سطوح کلیدی مقاومت یا حمایت را بشکند و این بدان معنا بود که تریدرها باید استراتژی خود را تغییر می‌دادند. در کوتاه‌مدت، معامله‌گران باید نقاط ورود و خروج قبلی خود را بازبینی می‌کردند و حتی تغییر می‌دادند؛ نتیجه این تغییر روند، باعث ایجاد فرصت‌های ترید جدیدی شده بود.

 

زمانی که به محل‌هایی که (Breakout) اتفاق افتاده نگاه می‌کنیم، می‌توانیم تا حدودی حدس بزنیم که تریدرها در کجا حد ضرر (Stop Loss) خود را قرار داده‌اند. معامله‌گران معمولا استاپ لاس خود را در زیر یا بالای یک سطح مهم قرار می‌دهند. زمانی که توجه به یک سطح خاص چشمگیر باشد، پرایس اکشن می‌تواند قدرتمند باشد. قیمت‌های رند نیز به عنوان سطوح روانی مهم شناخته می‌شوند؛ مانند ۵۰، ۱۰۰، ۱۰۰۰ و غیره.

 

 

همانطور که دیدیم، پایین‌ترین و بالاترین قیمت‌ها در یک بازه زمانی بسیار مهم هستند. اما بیت کوین تنها ۱۲ سال قدمت دارد و بیشتر ارزهای دیجیتال نیز کمتر از ۵ سال در بازار حضور دارند. در این موارد، اکثر سطوح قیمتی مهم بر مبنای اعداد رند تعیین می‌شوند. زمانی که قدمت کافی برای یک دارایی وجود نداشته باشد، فاکتورهای روانی مانند قیمت‌های رند اهمیت پیدا می‌کنند.

 

برای مثال، زمانی که قیمت بیت کوین از ۱۰۰۰ دلار عبور کرد، مردم سطح مقاومت بعدی را ۳۰۰۰ دلار در نظر گرفتند و وقتی از این قیمت نیز عبور کرد، ۵۰۰۰ دلار تبدیل به سطح کلیدی بعدی شد. پس از آن نیز ۱۰۰۰۰، ۱۵۰۰۰ و ۲۰۰۰۰ مقاومت‌های کلیدی بودند. این اعداد برای مردم زیبا هستند و آنها به این اعداد رند توجه زیادی می‌کنند. این باعث می‌شود که رسانه‌های اقتصادی نیز درباره این ارقام صحبت کنند و حتی اهمیت آن را چندین برابر بیشتر کنند.

 

همین موضوع برای قیمت توکن‌های جدید نیز صدق می‌کند. سرمایه گذاران به دنبال دریافت سودهای ۵ برابر، ۱۰، ۱۵ و حتی ۳۰ برابر از یک توکن جدید هستند. مثلا ۲۱.۵۲ برابر برای سرمایه‌گذار مطرح نیست و او به دنبال اعداد رند است.

 

بنابراین برای پیش‌بینی قیمت ارزهای دیجیتال، به خاطر این که قدمت چندانی ندارد، می‌توان از سطوح قیمتی رند استفاده کرد.

 

 

زمانی که می‌بینید قیمت یک ارزدیجیتال به صورت تصاعدی افزایش می‌یابد، در نظر داشته باشید که این افزایش قیمت بالاخره به اتمام می‌رسد.

 

«افزایش تصاعدی قیمت هیچ چیزی تا بلندمدت ادامه نمی‌یابد.»

 

برای مثال، قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۷ به طور تصاعدی رشد کرد؛ اما این موضوع پایدار نبود. هر زمانی که بیتکوین سطح قیمتی جدیدی را ثبت می‌کرد، خریداران بیشتری وارد بازار می‌شدند و این سرمایه باعث افزایش بیشتر قیمت بیت کوین می‌شد. البته در هر سطح مقاومتی، تریدرهای بیشتری کوین‌های خود را می‌فروختند تا سود خود را ذخیره کنند.

 

با نگاه کردن به چارت، می‌توان سقف و کف قیمت را به صورت حدودی پیش بینی کرد.

 

 

 

رفتار قیمت یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای آنالیز بازار، نقاط ورود و خروج و نحوه واکنش بازار در شرایط مختلف است. نمودارهای کندل استیک می‌توانند پیچیده باشند؛ این به خاطر شلوغ شدن نمودار به خاطر وجود اندیکاتورها، میانگین‌های متحرک، سطوح فیبوناچی و غیره است. اگر نتوانیم کندل‌ها را به خوبی ببینیم، نمی‌توانیم تحلیل درستی از آنها داشته باشیم.

 

 

دنبال کردن بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌ها، پیدا کردن سطوح مقاومت و حمایت مهم و Breakoutهایی که در این نواحی اتفاق می‌افتند، می‌تواند در ترید کوتاه مدت سودآور باشد. مطالعات نشان می‌دهند که تریدرها به صورت روانی به شکست‌های قیمتی (به سمت بالا یا پایین) توجه زیادی می‌کنند.

 

بریک‌اوت‌ها می‌توانند روندهای بلندمدت بسازند. این شکست‌های قیمتی به واسطه فاندامنتال‌های رمز ارز مورد نظر رخ می‌دهند. البته همانطور که قبلا اشاره کردیم، قیمت تاریخی چندان طولانی‌مدتی برای ارزهای دیجیتال وجود ندارد؛ بنابراین شکست روندها می‌تواند تغییرات عظیمی بر روی قیمت ایجاد کند. با این که این موضوع می‌تواند فرصت‌های سودآوری خوبی پیش روی تریدرها قرار دهد، اما خطرناک نیز هست. پس باید یاد بگیرید که استاپ لاس یا حد ضرر خود را چگونه باید قرار دهید تا دچار ضرر هنگفت نشوید. مقاله زیر به شما در این زمینه کمک می‌کند.

 

معمولا معامله‌گران حد ضرر خود را در بالا یا پایین یک سطح مهم قرار می‌دهند. پرایس اکشن می‌تواند در تعیین این اهداف بسیار مفید باشد.

 

 

شاید فکر کنید این کار غیرممکن است. اما واقعا این‌گونه نیست؛ تنها کاری که باید انجام دهید، دنبال کردن کندل‌هاست. کندل‌استیک‌ها بسیار مهم هستند؛ به سادگی از کنار آنها عبور نکنید. هر کندل داستان‌های زیادی برای گفتن دارد. کندل ها اطلاعات قیمتی و نحوه تفکر تریدرها را به ما نشان می‌دهند.

 

در برخی موارد، می‌بینیم که در بازار صعودی ناگهان یک کندل قرمز بزرگ تشکیل می‌شود. دلایل مختلفی برای این اتفاق وجود دارد؛ یکی از دلایل این امر می‌تواند فروش نهنگ‌ها باشد و یکی دیگر از دلایل نیز می‌تواند دستکاری بازار به وسیله ایجاد فشار خرید یا فروش در نواحی مهم توسط برخی افراد باشد.

 

این افراد با ایجاد فاد (FUD) در بازار، باعث ریزش قیمت می‌شوند. این ریزش باعث می‌شود که قیمت به زیر سطح حمایتی یعنی جایی که تریدرها استاپ لاس خود را در آنجا قرار داده‌اند برسد و پوزیشن‌های افراد لیکویید شود. زمانی که قیمت به این نقطه رسید، دستکاری‌کننده قیمت دوباره با قیمت پایین‌تر خرید می‌کند و از لیکویید شدن افراد دیگر، بهره می‌جوید. این استراتژی به نام استاپ هانتینگ (Stop Hunting) شناخته می‌شود و در بازارهای رگوله شده غیرقانونی است؛ اما در بازار کریپتوکارنسی‌ها بسیار اتفاق می‌افتد. با استفاده از پرایس اکشن، شما می‌توانید مناطقی که احتمال وقوع چنین اتفاقات ناگوار وجود دارد را پیدا کنید و در آن سطوح با دقت بیشتری ترید کنید. در مقاله زیر می‌توانید با این نوع روش دستکاری بازار بیشتر آشنا شوید.

 

 

زمانی که یک بازار مثل کریپتو جوان است و دیتاهای تاریخی زیادی در آن وجود ندارد، فاکتورهای روانی اهمیت پیدا می‌کنند؛ همانطور که قبلا گفتیم، قیمت‌های رند سطوح بسیار مهمی هستند. مانند ۱۰، ۱۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۱۰۰۰۰ و غیره.

 

می‌توانید پوزیشن‌های خود را نسبت به روند فعلی، بر روی این نقاط باز یا بسته کنید. همچنین سفارشات محدود یا لیمیت نیز بر روی این نواحی مناسب هستند. زمانی که قیمت‌ها به سطوح جدیدی می‌رسند که تاکنون نبوده‌اند، هیچ مقاومت و حمایت شناخته شده‌ای وجود ندارد که بتوان بر اساس آنها اهداف را تحلیل کرد؛ بنابراین تریدرها توسط قیمت‌های رند این اهداف را انتخاب می‌کنند.

 

 

پترن‌هایی که روی چارت پدیدار می‌شوند، انواع و شکل‌های مختلفی دارند و الگوهای زیادی نیز وجود دارند که به ما درک درستی از رفتار قیمت می‌دهند. زمانی که قیمت به سقف می‌رسد، مومنتوم خریداران کاهش می‌یابد و فروشندگان کنترل بازار را به دست می‌گیرند.

 

زمانی که قیمت به کف می‌رسد، خریداران شروع به خرید دارایی‌ها می‌کنند. در بیشتر اوقات نیز قیمت‌ها تا مدتی به صورت بی‌روند با رنج حرکت می‌کنند تا چرخه بعدی بازار شکل بگیرد.

 

وقتی ابن الگوها شکل می‌گیرند، تریدرها می‌توانند از اتفاقات و رویدادهایی که در بازار وجود دارند استفاده کنند، تا احساسات بازار را بهتر متوجه شوند و جهت بازار را بهتر پیش‌بینی کنند. درست مانند هر بازار دیگری، قیمت ارزهای دیجیتال نیز طبق چرخه‌ها حرکت می‌کند؛ یک موج صعودی همیشه با موج نزولی همراه است و بالعکس، زمانی که به قیمت فشار وارد می‌شود، قیمت شتاب می‌گیرد، هر کنشی یک واکنش دارد.

 

 

پرایس اکشن می‌تواند به شما کمک کند که ترند یا روند بازار را پیدا کنید؛ زمانی که کندل‌ها بالاتر از کندل قبلی ساخته می‌شوند، روند صعودی است و برعکس. تمام اندیکاتورها برای پیش بینی قیمت و روند بازار استفاده می‌شوند؛ اما مهم این است که از آن استفاده کنید.

 

بازار ارزهای دیجیتال با سرعت بیشتری نسبت به دیگر بازارها حرکت می‌کنند؛ پس باید به سرعت از این روندها استفاده کرد. در تمام مدت حضور رمز ارزها در دنیا، چرخه‌های صعود و نزول وجود داشته است.

 

Price Action تنها بدین معنی نیست که بر اساس داده‌های تاریخی پیش بینی کنیم که قیمت به کجا می‌رسد؛ بلکه باید دلایل فاندامنتال یا بنیادی پشت این اتفاقات را نیز درک کنیم.

 

 

رفتار قیمت به تریدرها اجازه می‌دهد که بازار را «بخوانند» و تصمیمات درستی بر اساس داده‌های دریافتی اتخاذ کنند. استفاده از قیمت‌های فعلی و تاریخی در کنار اندیکاتورهای تکنیکال، می‌تواند به معامله‌گران کمک کند پیش‌بینی کنند که قیمت به کدام سمت خواهد رفت و چرا؟ و در چه مدت زمانی به آن قیمت می‌رسد؟

 

اما این نوع تحلیل معایبی نیز دارد؛ پرایس اکشن فاندامنتال‌ها را در نظر نمی‌گیرد (که در ارزهای دیجیتال فاکتور بسیار مهمی است) و بیشتر بر روی حرکات قیمت تمرکز می‌کند. استراتژی‌های ترید Price Action‌ به شدت به ابزارهای تکنیکال وابسته‌اند که بر اساس استراتژی معاملاتی تریدرها، متفاوت هستند؛ برخی معامله‌گران از ترندلاین‌ها استفاده می‌کنند و برخی دیگر از سطوح مقاومت و حمایت و برخی نیز ترکیب همه این‌ها را به کار می‌برند.

 

یکی دیگر از معایب این تحلیل این است که تریدر باید تجربه زیادی برای استفاده از آن داشته باشد و تریدرها کمی می‌توانند دقیقا پیش‌بینی کنند که قیمت دارایی به کجا می‌رود؛ زیرا قانون خاصی در این تحلیل وجود ندارد و معامله‌گران بر اساس درکی که از بازار دارند، معامله می‌کنند.

 

 

(Price Action) یا رفتار قیمت، روشی در تحلیل تکنیکال است که از اندیکاتورها و موارد فاندامنتال استفاده نمی‌کند و اکثرا تنها به کندل استیک‌ها، سطوح مقاومت و حمایت، خطوط روند و فیبوناچی اکتفا می‌کند. این تحلیل نیاز به تجربه زیادی دارد؛ اما سیگنال‌های دقیقی ارائه می‌دهد.

 

 

تریدرها با انواع روش‌ها و استراتژی‌های مختلف معامله می‌کنند. در روش رفتار قیمت، استفاده از الگوهای کندل استیک، ترید در روند بازار، استفاده از حمایت‌ها و مقاومت‌ها هم برای باز و بسته کردن معاملات و هم برای قرار دادن استاپ لاس، از جمله استراتژی‌های مهم هستند.

 

 

پرایس اکشن معمولا از کندل استیک‌ها، سطوح مقاومت و حمایت، خطوط روند و انواع فیبوناچی استفاده می‌کند؛ اما می‌توان برای دریافت سیگنال‌های دقیق‌تر، از اندیکاتورهای دیگر نیز کمک گرفت.

 

 

در بازار ارزهای دیجیتال، حدود ۹۰ درصد تحلیل فاندامنتال و ۱۰ درصد تحلیل تکنیکال کاربرد دارد؛ بنابراین پرایس اکشن نمی‌تواند و نباید جای تحلیل فاندامنتال را بگیرد؛ اما در دیگر بازارها مانند فارکس که ۹۰ درصد تحلیل تکنیکال پاسخگوست، می‌توان به خوبی از رفتار قیمت استفاده کرد.

 

 

پرایس اکشن چیست؟ Price Action به معنی حرکات قیمتی یک دارایی در یک بازه زمان بر روی نمودار است. روش رفتار قیمت مبنای کل تحلیل تکنیکال است و در تمامی بازارها مانند کالا، سهام، فارکس و کریپتوکارنسی به کار می‌رود. تریدرها با استفاده از روش رفتار قیمت، به تحلیل چارت‌ها می‌پردازند و به دنبال الگوهای شکل گرفته در آن می‌گردند، تا با استفاده از آنها معاملات خود را انجام دهند. در این مقاله به معرفی Price Action و چند استراتژی انجام معاملات با روش رفتار قیمت پرداختیم.