دومین شهید محراب، الگوی پارسایی و زهد و تقوا، آیت الله سید اسدالله مدنی در سال ۱۲۹۲ هجری شمسی در آذرشهر به دنیا آمد. وی با وجود این که خود از مقام والایی در علم و عمل برخوردار بود، از کسانی بود که به امام خمینی(ره) عشق ورزیده و پیوسته از ایشان تبلیغ میکرد. سرانجام پس از ۶۹ سال خدمت شایسته، در ۲۰ شهریور سال ۱۳۶۰ در اثر انفجار نارنجک منافقان کوردل در محراب نماز جمعه به شهادت رسید.
شهید مدنی در محضر درس امام (ره)، شاگردی کرد و از سرچشمهی علم ایشان بهرهمند شد، سپس، در جوار حضرت علی (ع) سکنی گزید ، او از اولین کسانی بود که از نهضت حضرت امام (ره) در نجف اشرف حمایت کرد و خود نیز، در صف مبارزان انقلابی به ایران اسلامی بازگشت. خاطرات رنجها، سختیها و زندانهای او دفتری قطور است.
بعد از پیروزی انقلاب نیز، پس از رحلت آیت الله قاضی طباطبایی، سنگر محراب نماز جمعه تبریز را حفظ کرد و تا پای جان تا آخرین لحظات عمر پربار خود خالصانه به رسالت تبلیغ و امامت جمعه، پرداخت و او حقیقتا لایق شهادت نیز بود و چنین نیز شد.
شهید آیت الله سید اسدالله مدنی، با آن همه مقام و لیاقت شخصی، بی نهایت به امام راحل عشق میورزید و هر موقع میخواست که از تبریز خارج شود، از رهبر کبیر انقلاب اجازه میگرفت، با وجود آن که به درجهی اجتهاد رسیده بود به خود اجازه نمی داد از خود تبلیغ کند و میگفت: «کسانی که مرا میشناسند، میدانند که برای مثل من به اصطلاح کسر شان است که از شخص دیگری غیر از خود ترویج کنم. قاعدتا باید از خود بگویم، اما چه کنم دینم به من میگوید باید امروز خودت را فراموش کنی و خود را زیر پای این مرد (امام خمینی (ره)) بگذاری تا یک قدم بالا بیاید و به دنبال ایشان حرکت کنی و تعدادی از من میپرسند و خواستهاند که چرا رساله نمینویسی؟ وقتی مرجعی چون حضرت آیت الله العظمی خمینی (ره) وجود دارد، ما باید همه مروج چنین مرجعی باشیم.
شهید مدنی بارها می گفت: امام (ره) هر فرمانی بدهند باید بدون چون و چرا آن را اطاعت کنیم، حتی اگر به ضرر جانمان هم باشد.»
آن شهید در تمام مراحل، قدم به قدم از حرکت و رهنمودهای امام (ره) پیروی میکرد و در نجف همیشه در نماز جماعت امام شرکت کرده و به حضورش شرفیاب میشد و از محضر او استفاده میکرد.
عشق به اهل بیت(ع) و شهادت
آیت الله مدنی میفرمایند: «من در دو موضوع نسبت به خودم شک کردم: یکی این که به من که میگویند سید اسدالله، آیا واقعا من از اولاد پیامبر هستم؟
و دیگر این که آیا من لیاقت آن را دارم که در راه خدا شهید بشوم یا نه؟
روزی به حرم امام حسین (ع) رفتم و در آن جا با ناله و زاری از امام خواستم که جوابم را بدهد.
پس از مدتی، شبی امام حسین (ع) را در خواب دیدم که بالای سرم آمد و دستی به سرم کشید و این جمله را فرمود: «یا بنی انت مقتول» ای فرزندم! تو کشته میشوی، که جواب دو سؤال من در آن بود.»
ایشان همچنین میفرمایند: «روزی به مشهد مشرف شدم، حاجتی داشتم، به امام رضا (ع) عرض کردم ولی اثری ندیدم بعد از ۱۲ روز دوباره به امام رضا (ع) عرض کردم که من از افرادی نیستم که زود دست بردارم تا وقتی حاجتم را برآورده نکنی از خانهات نمیروم. فردای آن روز در مسجد نماز میخواندم پس از نماز مردی که با امام ارتباط قلبی داشت، دستش را روی شانه من گذاشت و فرمود که سید حاجتت برآورده شد و همین طور شد و به آن چه میخواستم نیز رسیدم.»
امام خمینی (ره) در پیام شهادتش چنین میفرماید:
«سید بزرگوار و عالم عادل عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات حجت الاسلام والمسلمین شهید عظیم الشان مرحوم حاج سید اسدالله مدنی رضوان الله علیه، همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت به دست منافقی شقی به شهادت رسید. اگر با به شهادت رسیدن مولای متقیان اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش شهید مدنی هم آرزوی منافقان را برآورده خواهد کرد.
این چهره نورانی اسلامی، عمری را در تهذیب نفس و خدمت به اسلام و تربیت مسلمانان و مجاهده در راه حق علیه باطل گذراند و از چهره های کم نظیری بود که به حد وافر از علم، عمل، تقوا، تعهد، زهد و خودسازی برخوردار بود.
در شهادت این عالم متقی که جز درباره خدمت به اسلام و مسلمانان نمیاندیشید، بهانهای جز انتقام از اسلام و ملت شریف نمیتوانند بتراشند. »
رهبر معظم انقلاب نیز در وصف شهید مدنی میفرمایند: « ایشان حقیقتا مصداق بارزی از یک روحانی کامل بود. اولاً ایشان ملا بود، عالم بود، فقیه بود، در قم و نجف تحصیلات عالیه فقه و اصول و همچنین معقول کرده بود. مرد عالمی بود که آگاهانه و از روی معرفت عمل می کرد. خاصیت علم در انسان همین است که حرکات و سکنات او عالمانه است و این خصوصیات در ایشان بود. در روایات داریم که «عالم ناطق مستعمل علمه» اهل بیان و تبیین بود. ایشان میتوانست با قشرهای مختلف و با مخاطب جوان کاملا ارتباط برقرار کند. »
شهادت در محراب
روز جمعه ۲۰ شهریور سال ۱۳۶۰ در مصلای نماز جمعه تبریز، ساعت یک و ۴۵ دقیقه ظهر بود و خطیب جمعه دو رکعت نماز جمعه را خواند و در جایگاه نماز به نافله ایستاد. در این هنگام ناشناسی که حدودا ۲۰ ساله بود، خود را از میان جمعیت به جلو رساند؛ او قصد داشت به ایشان نزدیک شود. خواستند مانع راهش شوند، اما او اصرار داشت که با آقا کار دارد. چون به او شک کردند، خواستند مانع او شوند اما این منافق کوردل بازوی خطیب جمعه را گرفت و نافله او را قطع کرد، مردم دریافتند که او قصدی شیطانی دارد، خواستند تا او را به کناری کشند، ولی او ضامن نارنجک را کشید، انفجاری وحشتناک در محراب نماز جمعه رخ داد و خون آیتی وارسته از آیتالله مدنی بر زمین محراب ریخت.
پیکر شهید آیتالله مدنی در میان اندوه و ماتم مردم تبریز تشییع و در حرم حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد.
سید محمد علی آال هاشم، امام جمعه تبریز در وصف شهید مدنی میگوید: شهید مدنی در ولایتمداری جزو انسانهای نمونه و مطیع محض امام (ره) بوده و معنویت ایشان مثالزدنی بود.
شهید مدنی، عالمی تراز اول و مجاهد ملتزم به ولایتمداری بود
معاون علمی پژوهشی بسیج اساتید آذربایجان شرقی نیز در خصوص شهید مدنی به ایسنا میگوید: شهید مدنی از پیشتازان پیشرو در باقیات صالحات و یک عالم تراز اول و مجاهد ملتزم به ولایتمداری بود که در راه تحقق منویات امام (ره) و ارزشهای انقلاب تا پای جان ایستاد و عاقبت در این راه مقدس به درجهی رفیع شهادت نائل شد.
جلال شیری اظهار میکند: آن چیزی که از نزدیکان، شاگردان و همرزمان ایشان در طول سالهای طولانی به دست آمده، شهید مدنی فردی بااخلاق، اهل تهذیب، باتقوا، بیاعتنا به ظواهر و زرق و برق چشمگیر دنیوی، اهل اخلاص و ولایتمدار به تمام معنا بودند که عمر خود را در راه محافظت و اعتلای ارزشهای اسلامی وحفظ و پاسداشت انقلاب اسلامی گذراند.
او ادامه میدهد: شهید مدنی، فردی تأثیرگذار بود که در کنار درجات علمی حوزهی علمیه، از خصوصیات برجستهی اخلاقی برخوردار بوده و در مجموع شخصیتی داشت که در خدمت انقلاب، مسلمین، محرومان و پیشتاز در کمک به نیازمندان جامعه و رفع نیازمندی آنها ذرهای دریغ نمیکرد.
او با اشاره به فعالیتهای شهید مدنی اضافه کرد: ایشان در کنار فعالیتهای سیاسی خود، یک معلم اخلاق نیز بود؛ کسانی که در محضر ایشان شاگردی کرده بودند، شهید مدنی را عالمی عامل، متقی، پرهیزگار، اهل عمل و دغدمهمند به حوادث روزمره میدانستند که بیتوجهی ایشان به ظواهر دنیوی، نه تنها وی را از مسائل روز جامعه دور نکرده بلکه روحیهی منبعث از تقوا، به ایشان انگیزه داد تا در راه مبارزات بر علیه نظام طاغوت و استکبار از جان خود مایه گذاشته و اثرات خوبی را بر جای گذارد.
شیری بیان میکند: شهید مدنی، همزمان با شروع مبارزات امام راحل (ره)، به روشنگری و تبیین مواضع امام (ره) پرداخته و در روشنگری مردم و بیان جنایات رژیم طاغوت فروگذاری نکرد.
او شهید مدنی را فرزندی از خطهی آذربایجان دانسته و یادآور میشود: با توجه به اینکه ایشان، فرزندی از خطهی آذربایجان بودند، تاثیر مستقیم فعالیتهای او در این خطه نیز مشهود است چرا که آذربایجان در شکلگیری و حمایت از انقلاب اسلامی به عنوان خطهی آغازگر بسیاری از کنشهای اجتماعی بود.
معاون علمی پژوهشی بسیج اساتید آذربایجان شرقی در رابطه با نقش ایشان در جامعه تاکید میکند: شهید مدنی با راهنمایی و کمک به روشنگری و اتحاد مردم زیر پرچم رهبری، در ثمر رساندن انقلاب نقش موثری داشت و در عرصهی جبههی حق علیه باطل به تربیت و دلگرم کردن جوانان پرداخته است.
او ادامه میدهد: او در روشنگری جوانان برای دفاع از اسلام و حقانیت انقلاب اسلامی گام برداشته و نقش ارزندهی او در تشکیل گروههای مردمی برای اعزام به جبههی نبرد حق علیه باطل دیده میشود که در کنار این امر، خدمات شایانی نیز در رسیدگی به حال محرومان و توجه به امور عمومی داشتند که زبانزد جامعه بود.
این استاد دانشگاه تبریز در خصوص ولایتمداری ایشان اضافه میکند: ولایتمداری شهید مدنی، شخصیتی از او ساخت که در زمان خود بینظیر بود که دشمنان انقلاب و منافقین کوردل، شخصیت والای او را نمیتوانستند که تحمل کنند و به عنوان خاری بر چشم ضد انقلابیها بود.
او نیز بیان میکند: تبعیت از ولایت، منبعث از آگاهی و بینش اصیل اسلامی او بود که حاصل سالها تقوا و تحصیل در حوزهی علمیه، انسانی ولایتمدار ساخت.
او شهید مدنی را الگوی ولایتمداری معرفی کرده و میگوید: شهید مدنی به عنوان الگوی ولایت مداری در جامعه، بعد پیروزی انقلاب اسلامی در لبیک گویی به منویات ولی امر خویش قدم برداشته که نه تنها هیچ عمل و سخنی مخالف ایشان نداشتند بلکه مدافع و حامی ولی فقیه نیز بودند.
معاون علمی پژوهشی بسیج اساتید آذربایجان شرقی یادآور میشود: شهید مدنی اعتقاد داشت که همه باید در جبههی آزادی مسلمین جهان متحد باشیم تا دشمنان قسم خوردهی اسلام و مسلمین را در هم بکوبیم.
او ادامه میدهد: شهید مدنی با تأثیرپذیری از فرمایشات قرآن و آموزههای دینی اسلام بود که در مبارزه و ولایتمداری در جامعه درخشید و درخشش ایشان در کنار سایر ستارگان آسمان شهادت، نوری بود که عرصه را برای تمام اهل حقیقت نورانی ساخت.
او در ارتباط با تمامی شهدا تاکید میکند: بینش و عمل تمامی شهدا، ریشه در باورهای عاشورایی آنها دارد و شهید مدنی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به تاسی از قرآن کریم، در مسیر حق قدم برداشته و لبیک گوی مقام ولایت بود.
شیری بیان میکند: شهدا با بینش عاشورایی و نگرش انقلابی متصل به انقلاب حضرت سیدالشهدا (ع)، نهضتی تأثیرگذار و انقلابی ایجاد کردند که شهادت این بزرگواران، مرگ عادی نبود بلکه به منزلهی نهضتی برای بیداری همهی مردم دنیا بود.
او اضافه میکند: عمق قساوت دشمن را میتوان از آنجا دید که عالمی با سن و سال بالا را علیگونه در محراب به شهادت میرسانند که البته این امر نشان دهندهی ترس دشمنان از تفکر شیعی و ولایتمداری این افراد است.
او میگوید: اگر امروز ارتباط این شهدای عزیز را برسی کنیم، به روشنی خواهیم دید که به ندای امام عصر خود لبیک گفتند و نه فقط در زبان بلکه لبیک عملی، جریان ساز، استکبار ستیز و جریانی در خدمت محرومیت و حکومت الله بود.
این استاد دانشگاه تبریز بیان میکند: شهدا، نمونههای عملی تربیت یافتگان مکتب عاشورا هستند که در جبهه های رزمی، علمی و فکری جنگیده و خون خود را نثار اسلام کردند که این خونها، تضمین نهضت بیداریگری و انقلابگری اصیل در دنیا است.
او در تشریح ویژگیهای ایشان اضافه میکند: شهید مدنی پدری دلسوز، نصیحتگر و حمایتکننده از جوان بود که بررسی وقایع گذشته نیز نشان میدهد هر جایی که به نیرو و ایمان جوانان باور کردهایم، به نتایج خوبی رسیدیم و مسئولین محترم فعلی نیز باید از آن درس گرفته و راه را برای جوانان باز کنند.
او یادآور میشود: با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب که زنده نگهداشتن یاد شهیدان کمتر از شهادت نیست، این وظیفه بر عهده ما و مسئولین جامعه، متولیان فرهنگی و تمام آحاد مردم بوده تا مرور زمان بر خاطرات و ارزش های آنها غبار ننشاند.
معاون علمی پژوهشی بسیج اساتید آذربایجان شرقی به ادامه دادن راه شهیدان تاکید کرده و متذکر میشود: باید از جایگاه تبلیغات و ظرفیتهای فرهنگی جامعه، در جهت معرفی و تبیین خطوط فکری و اندیشهای ایشان استفاده کرد تا ضد ارزشها جایگزین ارزشها نشوند.
شهید مدنی یکی از قهرمانان واقعی جامعه ما است
مدرس حوزه و دانشگاه نیز در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در طول تاریخ، همواره زمان، انسانها، متدها و ادبیات مردم دچار تحول میشود اما برخی موارد تغییر نمیکنند و ثابت هستند. از جمله این مواردی که هیچگاه تغییر نکرده، ضرورت نیاز به وجود قهرمان و قهرمانان در زندگی انسانها است.
میکائیل جمالپور افزود: یکی از نیازهای اساسی تمامی جوامع در تمامی اعصار و در بین تمامی نسلها، ضرورت وجود قهرمان و در بیان دینی، وجود اسوه و الگو است که اگر این مورد در جامعه وجود نداشته نباشد، ملت احساس حقارت و ذلت میکند. در نتیجه برای وجود احساس عزت در میان یک ملت، باید در جامعه، قهرمانانی واقعی و از جنس خود مردم داشته باشد نه قهرمانان بیگانه و اسطورهای.
وی با بیان اینکه تمامی مردم و فرهنگها، دارای قهرمانهای واقعی، خارجی و یا اسطورهای هستند، گفت: ملتها متوجه شدهاند که اگر شخصیت قهرمان نداشته باشند، همواره احساس کوچکی و حقارت میکنند و نیاز دارند تا همانند کودکی که پا بر روی دوش پدر گذاشته و برمیخیزد، پا بر روی دوش بزرگان بگذاشته و بایستند تا احساس بزرگی کنند.
وی با تاکید بر اینکه شهید مدنی یکی از قهرمانان واقعی جامعه ما است، اظهار کرد: ما در زمان حضور این شهید، اقدامات قهرمان خود در رفع فتنههای اجتماعی را در مقابل چشمانمان دیدیم. شهید مدنی بدون مناقشه و مناظره یکی از قهرمانان حقیقی این ملت محسوب میشود که اگر اکنون به درستی به آن پرداخت شود، احساس بی نیازی به قهرمان در جامعه وجود خواهد داشت.
وی در ادامه با بیان اینکه در خصوص ویژگیهای شخصیتی شهید مدنی میتوان مطالب و موارد زیادی را بیان کرد، افزود: شهید مدنی مصداق بارز عالم به زمان و عامل به اقتضائات و شرایط زمان بود. عالم به زمان بودن برای یک انسان، بسیار سخت است و سخت تر از آن هم عامل بودن به همان علم است.
جمالپور با بیان اینکه تعبیر دیگر عالم به زمان بودن، عدم بی تفاوتی به مسائل بوده و این بی تفاوتی در قاموس شهید مدنی تا پایان عمرش دیده نشده است، گفت: در ارتباطات شهید مدنی در دوران پیش از انقلاب اسلامی، میبینیم که از همان دوره، عالم به زمان بودن در وجودش کاملا متبلور بود. این شهید محراب در زمان جسارت حکومت بعثی علیه آیت الله حکیم نیز بی تفاوت نبوده و علیه این اقدامات، واکنش نشان داد.
انتهای پیام