به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، "آدام شف، رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا در توئیتی نوشت: "آیا شما دروغ میگویید تا برای رئیس جمهور پنهانکاری کنید؟ پس شما عفو دریافت میکنید. آیا شما سیاستمدار فاسدی هستید که از ترامپ حمایت میکنید؟ پس شما عفو دریافت میکنید. آیا شما غیرنظامیان بیگناه را میکشید؟ پس شما عفو دریافت میکنید. آیا شما یک مرد فاسد را به عنوان رئیسجمهور انتخاب میکنید؟ پس نتیجهای جز فساد دریافت نمیکنید." این برای "کشیدن سیفون" و "نظم و قانون" خیلی زیاد است!
بنابر گزارش گاردین، جک گولدسمیت، یک استاد حقوق در دانشگاه هاروارد دریافت که ۸۸ درصد از ۴۵ فرمان عفو یا بخشودگی مجازاتی که ترامپ اعطا کرد، به شخصی که شراکت شخصی با او داشته یا به او نفع سیاسی رسانده بوده است.
آلن لیختمن، یک استاد تاریخ در دانسگاه آمریکایی در واشنگتن اوایل ماه جاری میلادی گفت: هیچ چیز درباره اقدامات ترامپ من را متعجب نمیکند. او هیچ نگرانی برای قانون، برای بشریت، برای منزلت و یا برای سنت ندارد.
وی ادامه داد: اگر او فکر کند که چیزی برایش نفع مالی و سیاسی دارد یا به خانوادهاش نفع میرساند، هر فرمان عفوی که بخواهد از جمله شاید برای خودش و احتمالا برای اعضای خانواده و دیگر رفقایش، صادر کند.
در حقیقت ترامپ اخیرا اعلام کرد "حق مطلق" دارد برای اینکه خودش را عفو کند. بسیاری از تاریخدانها و کارشناسان قانون اساسی با این صحبت مخالفند. باید ببینیم آیا جو بایدن این کار را با روحیه التیام ملی، همانطور که جرالد فورد به عفو ریچارد نیکسون پرداخت (اقدامی نامحبوب که برای فورد به قیمت از دست دادن پیروزی مجدد در انتخابات تمام شد) انجام میدهد یا خیر.
این اتفاقات ناگهانی در حالی رخ دادند که رئیس جمهور آمریکا هر چه بیشتر مستاصل و وابسته به حمایت جمهوریخواهان وفادار از تلاش بیثمرش برای لغو نتایج انتخابات می شود. او حمایت میچ مک کانل، رهبر اکثریت سنا را از دست داده است؛ او ممکن است حتی حمایت مایک پنس، معاون رئیس جمهور را از دست بدهد.
اما پیام او به آخرین گروه سرسختها و متعصبان این است: آنهایی که متعهد به وفاداری شوند پاداش دریافت خواهند کرد. اگر شما برای من دروغ بگویید و فریب بدهید، من هوای شما را دارم.
اختیار عفو یک عادت عجیب است که بیشتر یادآور یک سطنت قرون وسطایی است تا یک جمهوری مبتنی بر قانون اساسی. شاید به همین دلیل ترامپ این کار را در ضمن درگیر شدنش به سرنوشتی همچون سرنوشت فاجعه بار پادشاه جورج سوم، پادشاه اسبق سلطنت انگلیس و خارج شدن آمریکا از دستش، آنقدر جذاب می یابد."