این روزها با شنیدن خبر تخریب هر کدام از سینماهای شهرمان، تازه یادمان میافتد که چنین سینماهایی هم در این شهر وجود داشته و ما از آنها غافل بودهایم. وقتی که جوانترها برای اولینبار نام آنها را میشوند و افراد میانسال به یاد خاطراتشان میافتند. به یاد آن روزهایی که با هزار و یک نقشه و کلک از مدرسه فرار میکردند و با دوستان خود برای تماشای فیلمهایی که مدتها چشم انتظار دیدنشان بودند به سینماهای شهر میرفتند؛ یا روزهایی که دست در دست همسر خود اوقات خوش نامزدیشان را در سینماها گذراندند و در کنار عزیزترین فرد زندگیشان خاطرات زیبایی را در سینما رقم زدند.
با این حال به نظر میرسد که خاطرات، گذشته و هویت مردم این شهر برای تخریبگران امروز سینمای مشهد هیچ ارزشی ندارد. تخریبگرانی که حتی بهجای پاسخگویی در رابطه با نابود کردن فرهنگ و هویت شهر طلبکار هم میشوند و با چهرهای حق به جانب از دود کردن خاطرات مردم و دفن نگاتیو فیلمهایی که روزی خنده به لب مردم شهر آورده دفاع هم میکنند. آنجا است که چیزی جز حسرت برای افرادی که دل در گرو اماکن هویتی و تاریخی داشتند نمیماند؛ چراکه کاری از دستشان ساخته نیست و فقط امید به این دارند که مسئولان امر، هویت و تاریخ شهرشان را به پول نفروشند و اماکن دیگری که آخرین نفسهای گذشته شهر است را تخریب نکنند.
پس از تخریب سینماهای مولنروژ، آسیا و قدس در دو سال اخیر، این روزها نوبت به سینما استقلال واقع در ابتداء خیابان جنت رسیده و بر اساس شنیدهها، ملک این سینما توسط حوزه هنری انقلاب اسلامی با زمینی در یک مجتمع تجاری در شهر بجنورد معاوضه شده که فروش و تخریب این سینما و خارج کردن یک سهمیه فرهنگی از شهر مشهد و استان خراسان رضوی به بیرون از استان جای تأمل و تعجب دارد که مدیران حوزه هنری کشور باید پاسخگوی آن باشند. همچنین این موضوع باید هرچه سریعتر روشن شود که سینما مهر کوهسنگی که قرار بوده جایگزین سینما قدس مشهد شود چه زمانی به بهرهبرداری میرسد.
عادل تبریزی: امیدوارم که سینما آفریقا را تخریب نکنند
عادل تبریزی، کارگردان مشهدی سینما، در خصوص تخریب سینماهای تاریخی مشهد به ایسنا، میگوید: حتی اگر فکر سازندهای پشت این تصمیم بوده باشد، باز هم به نظر من تصمیم اشتباهی بوده است. افرادی که تصمیم گرفتهاند سینماها را تخریب کنند قطعاً گره احساسی، فرهنگی و تاریخی با سینما نداشتهاند. چطور میشود که سینما قدس را تخریب کرد، در حالی که سینما قدس مشهد جزء میراث فرهنگی این شهر به حساب میآید. مردم مشهد با سینما قدس، خاطرات بسیاری دارند و با این تصمیمات اشتباه مسئولان، این خاطرات به مرور زمان فراموش خواهد شد. به شخصه پس از شنیدن این اخبار غمگین شدم و برای از بین رفتن این خاطرات زیبا اشک ریختم و فقط امیدوارم که مسئولان، سینما آفریقا را تخریب نکنند.
وی اضافه میکند: مسئولان میتوانستند به جای حذف این میراث فرهنگی، به شکلهای دیگری از آن مکان، در زمینههای فرهنگی بهره ببرند و حتی آن مکان را به موزه سینما تبدیل کنند. متأسفانه با گرفتن این تصمیم، به بخش مهمی از فرهنگ مشهد ظلم کردند و کاری جز اشک ریختن برای از بین رفتن این خاطرات شیرین نمیتوان کرد.
این کارگردان مشهدی با اشاره به تأثیر سینماهای مشهد بر خاطرات همشهریان خود، بیان میکند: شکل فرهنگی مشهد در دهههای گذشته -از سال ۴۰ تا اواخر دهه ۷۰- به گونهای بود که سینما همچون سایر شهرهای ایران بر سر سفره مردم مشهد نیز بوده و به نوعی سینما جزء مسائل اساسی خانوادههای مشهدی قرار داشته است. تهیهکنندگان سینما همیشه بر روی فروش فیلمهایشان در مشهد حساب باز میکردند و سالنهای سینما در این شهر همیشه پر رونق بوده است. سینماهای مشهد از جمله آفریقا، هویزه، قدس، شهر تماشا همیشه به گونهای خاطرهانگیز بوده است. به یاد دارم که سینما شهر تماشا، زمانی به سینمای کودک اختصاص پیدا کرده بود و در ساخت خاطرات سینمایی برای مردم شهر مشهد نقش بسزایی داشته است.
تبریزی در رابطه با انتقال سینماها از فضای سنتی شهری به برجهای مدرن و تأثیرات آن، خاطرنشان میکند: ساخت سالنهای مدرن در مشهد اتفاق ارزشمندی بوده که در چند سال گذشته صورت گرفته است و از این موضوع خوشحال هستیم، اما نکتهای که وجود دارد این است که زمانی در مشهد سینماها در دسترس بوده و مردم با دیدن پوسترها و تبلیغات فیلمها، بیشتر با فرهنگ و سینما آمیخته شده بودند. این در حالی است سالنهای سینما را در برجها میسازند و از چشم مردم دور نگه میدارند.
وی با اشاره به اینکه در این روزها شبکه نمایش خانگی جای سینما را پر کرده است، تصریح میکند: روز سینما را به نمایش خانگی تبریک میگویم؛ چراکه در حال حاضر سینما نداریم.
برجنشینی سینماها باعث اشرافیشدن رفتن به سینما میشود
رضا سلیماننوری، خراسان پژوه، در گفتوگو با ایسنا در رابطه با تأثیر انتقال سینماها به برجهای تجاری، میگوید: انتقال سینماها به برجهای مدرن باعث دوری هرچه بیشتر طبقه متوسط و ضعیف جامعه از سینما میشود. به عبارت بهتر برجنشینی سینماها به مرور زمان باعث اشرافیشدن رفتن به سینما میشود. امری که با ذات سینما در مشهد که حداقل از سالهای دهه ۲۰ به این طرف به عنوان بزرگترین تفریح مردم متوسط و ضعیف جامعه شناخته میشد در تعارض کلی است و معتقدم انتقال سینما به برجها اقدامی ضد هویتی و نادرست از منظر فرهنگی و کمکی به انتقال سریعتر فرهنگ غربی در جامعه است.
نگاهی به تاریخچه سینماهای مشهد
وی با اشاره به تاریخچه سینما در مشهد، اظهار میکند: تالار اعتبار السلطنه نخستین مکانی در مشهد بود که در آن فیلم پخش شد. این مکان متعلق به فردی به نام موسی خان اعتبار السلطنه بود. این تالار حدود سال ۱۲۸۶ شمسی برای گردهمایی اشراف مشهد و برگزاری برنامههای نمایشی در کوچه حمام ارگ که اکنون با نام کوچه ثبت شناخته میشود ایجاد شده بود و از سال ۱۲۹۰ فیلمهای صامت در آن پخش میشد. از سال ۱۲۹۲ نیز به صورت رسمی به عنوان سالن سینما مورد استفاده قرار گرفت تا مشهد پس از تهران و تبریز سومین شهر ایران محسوب شود که سالن مستقل سینما در آن ایجاد شده است.
نویسنده کتاب خیابان ارگ مشهد ادامه میدهد: البته این سالن تا سال ۱۳۰۶ بیشتر فعال نبود و پس از آن تغییر و تحولات بسیاری در آن داده شد. این محل اکنون تبدیل به اداره کل ثبت اسناد و املاک خراسان شده است. ناگفته نماند که در دو سال آخر فعالیت تالار اعتبار السلطنه اداره آن با «اوانس اوهانیانس» بود که بیشتر اهالی سینما او را به عنوان اولین کارگردان سینمای ایران و همچنین بانی اولین مدرسه بازیگری در ایران میشناسند. اوهانیانس که از ارامنه مشهد بود، پس از دوره نوجوانی در مشهد برای تحصیل به خارج از کشور رفت و پس از آموختن سینما و حقوق به مشهد بازگشت و مدیر تالار اعتبار السلطنه شد و پس از تعطیلی آن راهی تهران شد و نخستین فیلم صامت سینمای ایران، یعنی آبی و رابی را کارگردانی کرد.
سلیماننوری بیان میکند: دومین سینمای مشهد هم ۱۰۱ سال پیش -در سال ۱۲۹۹- در انتهای باغ ملی، مکانی که اکنون سالن همایشهای صداوسیمای خراسان رضوی است ایجاد شد. این سینما که باعث تعطیلی تالار اعتبار السلطنه شد خود نیز قربانی ایجاد سالن تابستانی سینما ملی شد که آن را بیشتر با نام «سینما هما» میشناسیم که در حاشیه خیابان ارگ قرار داشت. سینمایی که خود آخرین قربانی تخریب سینماهای ارگ محسوب شده و هنوز یک ماه از مزایده و فروش بی سروصدای آن نمیگذرد.
وی ادامه میدهد: به فاصله کمی از تأسیس سینما ملی، «سینما مایاک» که ما آن را به نام «سینما فردوسی» میشناسیم تأسیس شد. اندکی بعد نیز «سینما دیدهبان» که بیشتر با نام ایران شناخته میشود در محدوده ارگ ایجاد شد تا این محدوده مانند خیابان لالهزار که پاتوق سینمایی تهران بود، پاتوق سینمایی مشهد شود. البته بعد از آن ما شاهد ایجاد سینماهایی در بالاخیابان یا خیابان شیرازی و ابتداء خیابان امام رضا(ع) هم بودیم، اما عمر این سینماها زیاد طولانی نشد و ارگ لالهزار مشهد باقی ماند.
نتیجه تخریب تاریخ شهر، جذب جوانان به فرهنگ بیگانه است
وی با اشاره به اینکه خیابان ارگ مشهد مجموعهای از آثار مختلف فرهنگی و تاریخی را در بر میگیرد، خاطرنشان میکند: حذف هر کدام از این آثار فرهنگی، از جمله سینماها، بخشی از هویت این خیابان را که نهتنها به عنوان تاریخیترین خیابان شهر از منظر تعداد آثار تاریخی شناخته می شود، بلکه از این منظر که در کنار خیابان ولیعصر تهران و چهارباغ تهران و سپه قزوین، یکی از چهار خیابان تاریخی ایران است را نابود میکند. این نابودی خود تبعات بسیاری دارد که یکی از مهمترین آنها تخریب تاریخ شهر است. امری که در گذشت زمان باعث دوری مردم شهر، خاصه جوانان از هویت خود و سپس جذب آنان در فرهنگهای بیگانه میشود.
نویسنده کتاب خیابان ارگ مشهد ادامه میدهد: بهترین اقدام برای جلوگیری از نابودی این بخش از هویت، بازتولید مدرن و امروزین آن است. به طور مثال همانگونه که بارها فعالان فرهنگی شهر گفتند میشد سینما آسیا را که به تازگی تخریب شد، به موزه سینمای شهر تبدیل کرد یا در همین شرایط کنونی میتوان سینما فردوسی را تبدیل به یک مجموعه سالنهای سینمایی روباز و یا حتی پردیس فرهنگی سینمایی کرد.
گزارش از مازیار قندیار و محمدرضا صبوریان
انتهای پیام