مجید شاکری در گفت و گو با خبرنگار مهر در مورد اجلاس شانگهای اظهار داشت: اولین نکتهای که باید در ایران به آن توجه شود این است که این اجلاس بیشتر یک ساختار امنیتی است که برای کنترل تندرویی و افراط گرایی در آسیای میانه تأسیس شده که در ادامه در اطراف آن دستورکارهای دیگر مثل دستورکار اقتصاد قرار گرفت.
این کارشناس اقتصادی افزود: امروز در کشورهای دیگر مثل ترکیه، چین و روسیه به فناوری هم افزایی فهم اقتصادی و امنیتی از دنیا رسیده اند؛ یعنی اینکه متوجه شده اند که سیاستهای امنیتی و نظامی نمی نوانند جدای از سیاستهای اقتصادی تعریف شوند و عملاً همه این موارد بهم متصل هستند.
وی ادامه داد: چیزی که به عنوان کریدورهای مختلف اقتصادی در دنیا میبینیم که در حال شکل گیری است، مثل جاده- کمربند، بی ار ای که سعی میکند چین را به آلمان وصل کند، مثل تلاش ترکها برای گسترش محور لاجورد که ترکیه را به چین وصل میکند، مثل کریدورهای مختلفی که هندیها دنبال آن هستند. همه اینها یک هم افزایی از اقتصاد و امنیت را نشان میدهد.
شاکری گفت: وقتی در مورد کریدور بحث میکنیم صرفاً موضوع راه نیست و راه پایینترین رده این موضوع است؛ راه، جمعیت انسانی در طول مسیر، زنجیره ارزش افزوده در طول مسیر و همه الزامات حول آن قرار گرفته است.
وی افزود: از این بابت اگر یک روزی میگفتیم شانگهای یک همکاری امنیتی و بعد یک پیوست اقتصادی دارد امروز این دو رکن از هم قابل تفکیک نیست ما هم برای ایفای نقش باید موضوع را فهم کنیم و پروندههای مختلف بین ما و کشورهای عضو اجلاس شانگهای را با همین دید نگاه کنیم؛ مثلاً اگر الان مهمترین پرونده امنیتی روی میز اجلاس شانگهای افغانستان است، ما هم باید این درک را داشته باشیم به این معضل امنیتی، یک نگاه تماماً اقتصادی ایجابی داشته باشیم. این چیزی است که ما بر خلاف چینیها و هندیها هنوز در بعد حکمرانی به آن نرسیده ایم.
شاکری اظهار داشت: بنابراین اولین نکته این است که سیاست امنیتی و سیاست اقتصادی ما باید دقیقاً با هم در یک هم بستگی کامل باشند. این چیزی به جز این است که امنیت به اقتصاد یا برعکس بهم سرویس دهند. این دو الان با هم یکی بوده و کاملاً بهم چسبیده هستند.
وی تصریح کرد: در این چارچوب اگر در مورد چین صحبت میکنیم، معانی اش به طور جدی از جنس کریدور است. در مورد اتصال ایران به کریدور کمربند جاده و همه ارتباطات این کریدور با کشورهای عضو شانگهای صحبت میکنیم. مثلاً قبل از رفتن باید تصمیم بگیریم آن کریدوری که میخواهیم رویآن متمرکز شویم کدام یک از کریدور هاست؛ اگر میخواهیم به چین اتصال برقرار کنیم این اتصال از طریق اتصال به سی پک (خطوط انتقال مابین پاکستان و چین) است. اگر این موضوع است صرفاً بردن یک پیشنهاد برای چین معنایی ندارد و باید به نقش پاکستان هم فکر کنیم. پس نمیتوانیم تصور کنیم بستههای جداگانه ای برای چین یا پاکستان داریم و نمیخواهیم اینها را بهم متصل کنیم.
این کارشناس اقتصادی افزود: یا اگر در نظر داریم ارتباط با چین از طریق اتوبان پامیر باشد، باید کشورهای درگیر مثل تاجیکستان، قرقیزستان و … را در طول این موضوع ببینیم.
وی تاکید کرد: پس به عنوان نکته اول پیشنهادی که ایران به شانگهای میبرد باید از جنس کریدور باشد و مفاهیم امنیتی و اقتصادی بهم متصل باشد. قسمت دوم این است که باید پرونده کشورهای مختلف در چارچوب نگاه کریدوری کاملاً به هم متصل است.
شاکری گفت: مساله بعدی که هنوز در ایران به تصمیم نرسیده ایم موضوع هند و چین است. درست است که چین و هند دو کشور عضو پیمان شانگهای هستند اما عملاً هندیها جزو بخش مهمی از نقشه امریکاییها برای کنترل چین هستند. ما در داخل ایران و در پرونده چابهار، عملاً برخوردمان طوری بوده است که مشکلات چین و هند در داخل ایران حل شود و یا پیش رود. اگر میخواهیم به این روند ادامه دهیم آنچه که میخواهیم روی میز چین ببریم چه تفاوتی با آنچه که میخواهیم روی میز هند ببریم، دارد؟
وی افزود: سوال بعدی این است که ما از ابتدای شروع به کار دولت سیزدهم، آقای رئیسی دو دیدار با وزیر امور خارجه هندوستان داشتند و دیدار دیگری هم در سطح دو وزیر خواهیم داشت. نسبت این دیدارها با چین چه خواهد بود؟ آیا نگاه جامعی داریم؟
۳ نکته مهم در اجلاس شانگهای
شاکری تصریح کرد: بنابراین ۳ موضوع باید مورد توجه قرار گیرد؛ نکته اول بررسی رقابتهای کشورهای عضو شانگهای که چگونه باید آنها همکاری کنیم بدون اینکه محل تسویه حساب آنها شویم.
وی افزود: نکته دوم این است که چگونه باید یکی شدن ادبیات امنیتی و اقتصادی به خصوص در فضای پساکرونا را فهم کنیم.
شاکری گفت: نکته سوم نیز اینکه باید تصمیم بگیریم اگر هم اکنون معنای کریدوری شانگهای، موضوع کمربند- راه هست میخواهیم به کدام کمربند اولویت دهیم و یا مانده کدام طرح توسعهای اطراف خود شویم. اینکه طرح توسعهای خودمان را داشته باشیم به همان اندازه مهم است که مانع از طرحهای توسعهای دیگرانی شویم که در اطراف ما در حال شکل گیری هستند.