به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، هشت سال دفاع مقدس رزمندگان برای حفظ خاک و آرمانهای کشور دارای خاطرات و اتفاقات تلخ و شیرینی است که اگر صدها و هزاران کتاب در مورد ابعاد مختلف آن نوشته شود باز همناگفتنیهای خواهد ماند.
در این هشت سال افراد مختلف در بخشهای مختلف از کیان، آرمانها و مقدسات نظامجمهوری اسلامی خالصانه و صادقانه دفاع کردند تا امروز مردمایران اسلامی با وجودناامنیهای منطقه در امنیت پایدار زندگی کنند.
ناصر گلوی متولد ۱۳۴۸ جانباز و رزمنده هشت سال دفاع مقدس است که ۱۸۲ ماه در هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی رژیم بعث و سپس در پاکسازی مناطق جنگی حضور داشته و برای کشورش خدمت کرده است.
خبرنگار خبرگزاری فارس در استان گلستان گفتوگویی با این رزمنده ترتیب دادیم که ترزمنده هشت سال دفاع مقدس گفت: رزمندگان در زمان جنگتحمیلی بهخاطر سهمخواهی و یا امتیاز از انقلاب اسلامی وارد کارزار نشدند.جه مخاطبان را به آن جلب میکنیم:
رزمنده هشت سال دفاع مقدس استان گلستان گفت: رزمندگان در زمان جنگتحمیلی بهخاطر سهمخواهی و یا امتیاز از انقلاب اسلامی وارد کارزار نشدند.
فارس: در سالی و از چه طریقی به جبهههای جنگ اعزام شدید؟
گلوی: سال ۱۳۶۵ از طریق نیروی زمینی ارتش به منطقه «سومار» کرمانشاه اعزام شدم، البته ما از طریق لشکر ۸۸ زرهی زاهدان، در قالب گردان ۴۱۹ مهندسی اعزام شدیم و از همان روزهای نخست فعالیت ما در مناطق جنگی پاکسازی منطقه از مین بود.
گروه ما قبل از شروع عملیات وارد منطقه تعیین شده میشد و مینهای منطقه را خنثی و پاکسازی میکرد.
* همیشه اولین و آخرین نیروهای میدان نبرد، تخریبچیها بودند
فارس: دشواری کار تخریبچی در میدان نبرد بسیار بالا است، خاطرهای که در آن زمان داشتید بیان فرمایید؟
گلوی: همیشه اولین و آخرین نیروهای میدان نبرد، تخریبچیها بودند، کارهایی که تخریبچیهای ما در دوران جنگ میکردند از جمله خوابیدن روی سیم خاردار، رفتن در قلب دشمن برای همواره کردن راه دیگران، پاکسازی میدان مین بسیار حساس، مهم و متفاوت با دیگر رزمندگان بود.
کوچکترین اشتباه اعضای گروه تخریبچی سبب میشد تا اولا عراقیها متوجه حضور پا شده و آتش سنگین بر منطقه ببارند و اگر توجه حضور ما میشدند باعث میشد عملیات لو برود و این نشانهدهنده کار دقیق و ظریف ما بود که باید با احتیاط کامل در منطقه مینها را خنثی میکردیم.
دشواری کار ما این بود که پاکسازی منطقه از مین تا قبل از پایان یافتن جنگ در شب انجام میشد و کوچکترین خطا سبب انفجار مین در منطقه بود.
در یکی از عملیاتها که داشتیم منطقه را پاکسازی میکردیم تا رزمندگان از آن منطقه عبور کرده و دشمن را غافلگیر کنند، به حالت سینهخیز در زمین دراز کشیده و یکییکی مینها را خنثی میکردیم که ناگهان عراقیها به حضور ما در منطقه شک کرده و آتشسنگین را برپا کردند.
در همین حین یکی از رزمندگان کمی سرش را بالا آورد که ناگهان گلوله از سرش رد شد و بالای سرش با عبور تیر شکاف خورد و مجبور شدیم عملیات را متوقف و در زمان دیگری وارد منطقه شویم.
* چه عاملی سبب میشد که در میدان نبرد جوانان با عشق و علاقه بدون هیچ هراسی را رژیم بعث مبارزه میکردند؟
گلوی: بنده تا سال ۱۳۹۰ با بچههای رزمنده که کارشان پاکسازی منطقه از مین بود فعالیت میکردم و در مجموع ۱۸۲ ماه برای کشورم خدمت کردم.
در یکی از همین عملیاتها در حین پاکسازی مین، یک خمپاره ۶۰ در نزدیکی من برخورد کرد و از پای راست مجروح شدم که بعد از یکماه بستری در بیمارستان مجددا وارد منطقه شدم و دوباره به فعالیتم ادامه دادم.
در آن زمان جوانها و حتی نوجوانها بیتاب بوده و با اینکه میدانستند اگر به جبهه اعزام شوند امکان شهید شدنشان زیاد است مشتاقانه به جبهه میرفتند و در زمانی که در جبهه و یا در خط مقدم بودند اصلا بهفکر برگشت به منزل و یا خانواده خود نبودند.
به نظرم عشق به وطن، پیروی و اطاعت از ولایت فقیه و همدل و همسو بودن مردم در آن زمان سبب شده بود که هم والدین با دل و جان فرزندان خود را به جبهه اعزام کنند و هم جوانها مشتاق دفاع از کشور و اسلام باشند.
* رفتار فرماندهان در طی هشت سال ددفاع مقدس با زیردستان به چه صورت بود چه قدر سلسله مراتب در طول جنگ رعایت میشد؟
گلوی: در هشت سال دفاع مقدس در جبهه هیچ تبعیض و تفاوتی بین فرماندهان و سربازان نبود و هر دو از امکانات مشابهای استفاده میکردند، اگر سرباز و یا نیروی تازه وارد منطقه میشد با فرمانده آن منطقه یا گردان یک نوع غذا یا محل استراحت بود و اینطور نبود که فرمانده بهترین خوراکی بخورد یا بهترین جا استراحت کند و سربازان از این امتیاز برخوردار نباشند.
حتی برخی از فرماندهان بهخاطر نیروهاشان از جیره غذایی خود صرفنظر میکردند و این همدلی و یکسان بودن سبب مقاومت و ایستادگی رزمندگان در برابر دشمنان بود.
* در پشت جبهه چقدر بین مردمی که امکان حضور در جبههها نداشتند همراهی و همکاری وجود داشت؟
گلوی: در پشت جبهه نیز همه خانوادهها تقریبا در یک حد و اندازه بودند و مردم هوای خانوادههایی که فرزندان و یا همسرانشان در جبهه بودند را داشته و موادغذایی و احتیاجات آنها را تامین میکردند.
در محلات مردم دور هم جمع می شدند و هر کسی در حد توان خود مواد خوراکی و یا اقلاممورد نیاز رزمندگان را میآورد و با همدلی و وحدت کنار هم بستهبندی میکردند.
در آن زمان هیچ تبعیض قومیتی یا مذهبی وجود نداشت و همه یکدست بوده و برای دفاع از کشور از جان، مال و فرزند خود میگذشتند.
فارس: به عنوان یک رزمنده و جانباز چه انتظاری از مردم کشور در این برهه از زمان دارید؟
گلوی: من انتظاری از مردم کشورم ندارم، مردمثابت کردند که در هر زمان و موقعیتی که لازم باشد وارد میدان شده و باز هم ایثار و گذشت و فداکاری خواهند کرد.
نکته مهم این است که مسوولان باید جدای از وظایف مسوولیتی خود حواسشان به نظام جمهوری اسلامی و آرمانهای نظام، شهدا و امام شهدا باشد.
انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی با خون هزاران هزار شهید و ایثار و فداکاری جانبازان، آزادگان و رزمندگان، خانوادههای آنها و حتی مردم عزیزمان به اینجا رسیده است، اگر امروز دشمن جرات نزدیک شدن به مرزهای ایران اسلامی نمیکند این در سایه مقاومت، ایستادگی و فداکاری تکتک مردم شریف ایران است.
معتقدم حال که این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به اینجا رسیده نباید اجازه دهیم بهخاطر موضوعات پیش پا افتاده ارزشهای کشور ما بیارزش شده و دشمن جرات نفوذ از همین درز و شکافهای ایجاد شده داشته باشد.
نباید اجازه بدهیم برخی از افراد با بهانهگیریهای بیمورد تمام فداکاریهای رزمندگان، شهدا، جانبازان، آزادگان و مردم عزیز را زیر سوال برده و انگیزه و شوق را در بینمردم از بین ببرند.
پیشنهاد میکنم از تجربیات افرادی که زنده هستند و در آن زمان در جبهه حضور داشته و با جان و دل از کشورشان دفاع کردند، استفاده شود تا مکتب ایثار، فداکاری و شهادت همواره برای نسلهای کنونی و جدید احیا و زنده بماند.
انتهای پیام/۲۳۰۷