به گزارش اقتصادنیوز بررسی روند سهم حجم پول از کل حجم نقدینگی نشان می دهد، در سال گذشته این سهم در بالاترین حد خود در هشت سال گذشته قرار داشته است، بدین معنی که مردم کمتر از همیشه ترجیح داده اند تا پول خود را در حساب های مدت دار بانکی قرار دهند. بر این اساس می توان بیان کرد که تورم انتظاری در جامعه ایران در یکسال گذشته بسیار بالا بوده است. تورم انتظاری که ناشی از انتخابات آمریکا در میانه سال 99 به اوج خود رسیده بود باعث شد تا سهم حجم پول در مهر 99 به بالاترین حد خود برسد، پس از انتخاب شدن جو بایدن به علت کاهش انتظارات تورمی بروز بیشبینی های مثبت از وضعیت اقتصاد در آینده، سهم حجم پول روندی نزولی به خود گرفت که تا فروردین 1400 نیز ادامه یافت.
گمانی زنی ها در ایران پس از آمدن بایدن مبنی بر این بود که مذاکرات دوباره از سر گرفته می شود و تحریم ها نیز رفع خواهد شد. آمار ها نشان می دهد این امید ذره ذره در حال کمرنگ شدن است و در سه ماه اردیبهشت، خرداد و تیر امسال شاهد افزایش سهم پول از کل نقدینگی بوده ایم که گویای میل به سوی افزایش تورم انتظاری است.
یقینا نقدینگی یکی از مهم ترین متغیر ها در اقتصاد کلان است و به این علت که از نقدینگی به عنوان متغیری تورم ساز یاد می شود ،وضعیت و تغییرات آن برای اقتصاد دانان و کارشناسان همواره حائز اهمیت بوده است. تغییرات نقدینگی را می توان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد. جنبه اول درصد رشد نقدینگی که در آن محاسبه می شود که مقایسه درصد تغییرات مقدار نقدینگی در دو نقطه زمانی مشخص را بررسی می کند(رشد ماهانه یا رشد نقطه به نقطه).
جنبه دوم نیز سهم ارکان نقدینگی و درجه نقد شوندگی نقدینگی است. نقدینگی دو جز دارد؛ یک حجم پول که شامل مسکوکات، اسکناس و حساب های چاری می شود و رکن دوم شبه پول که در بر گیرنده حساب های بلند مدت بانکی است. حجم پول نسبت به شبه پول قدرت نقدشوندگی بالاتری دارد یا اصطلاحا شبه پول به علت که در حساب های مدت دارد بانکی حبس شده است، پتانسیل نقدشوندگی کمتری دارد. بر این اساس هرچه سهم حجم پول در نقدینگی زیاد شود، قدرت نقدشوندگی نقدینگی نیز افزایش می یابد.
زمانی که سهم حجم پول از کل حجم نقدینگی زیاد می شود یا همان درجه نقدشوندگی نقدینگی بالا می رود، بدین معنی است که مردم ترجیح داده اند تا پول خود را از حساب های بلند مدت خارج کرده و به صورت نقد یا در سپرده های جاری نگه داری کنند. حال سوالی که مطرح می شود این است که چرا مردم چنین اقدامی را انجام می دهد؟
در مواقعی که جامعه تشخیص دهد تورم در آینده بالا خواهد رفت یا به اصطلاح اقتصادی تورم انتظاری مردم بالا می رود، سود سپرده های بانکی برای مردم جذابیتش را از دست می دهد. به عنوان مثال مردم گمان می کنند تورم در آینده 30 درصد خواهد بود و در عین حال که سود بانکی 18 درصد است، در این وضعیت مردم ترجیح می دهند پول خود را در بانک ها نگهداری قرار ندهند. این اتفاق بر تورم تاثیر بسزایی دارد که در ادامه گزارش به آن پرداخته شده است.
حجم نقدینگی در پایان تیر ماه 3 هزار و 820 هزار میلیارد تومان برآورد شده است. از این مقدار 750 هزار میلیارد تومان به شکل اسکناس، مسکوکات و حساب های جاری( حجم پول) و مابقی آن به ارزش 3 هزار و 70 هزار میلیارد تومان در حساب های بلند مدت بانکی( شبه پول) قرار دارد. بر این اساس سهم حجم پول از کل حجم نقدینگی 19.6 درصد و سهم شبه پول 80.4 درصد است.
تنها در تیر ماه حدود 114 هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی اقتصاد ایران افزوده شده است که 21 درصد آن به ارزش 24 هزار میلیارد تومان متأثر از افزایش حجم پول بوده و به طبع 79 درصد آن به ارزش 90 هزار میلیارد تومان متأثر از افزایش در شبه پول بوده است.
سهم حجم پول از کل نقدینگی تا قبل از آذر ماه سال 98 در کانال 13 تا 15 درصد قرار داشت حتی در مقاطعی به عنوان مثال در سال 96 این سهم به 11 درصد هم رسید. اما از آذر ماه 98 بود که این سهم روند صعودی خود گرفت تا حدی که در عرض چند ماه در پایان سال 98 به 17.3 درصد هم رسید. این روند افزایشی در سال 99 نیز متوقف نشد تا نقطه ای پیشرفت که در مهر ماه همان سال به 20.8 درصد رسید. این سهم حجم پول از نقدینگی به ثبت رسیده در مهر 99، از مهر ماه سال 92 تا کنون بی سابقه بوده است.
پس از مهر ماه این سهم روند نزولی را آغاز کرده و در فروردین ماه 1400 به زیر 19 درصد هم رسید و همانگونه که گفته شد اکنون در رقم 19.6 درصد قرار دارد. با وجود اینکه این سهم در تیر ماه نسبت به مهر 99 کاهش یافته است اما هنوز هم در مقایسه با این درصد سهم حجم پول در سال گذشته بسیار بالا است.
همانگونه که گفته شد افزایش سهم پول به دلیل کاهش جذابیت سود بانکی یا به زبان اقتصادی به علت کاهش نرخ بهره حقیقی رخ می دهد. دو دلیل عمده را می توان علت افزایش حجم پول از کل حجم نقدینگی در یکسال گذشته دانست. اول اینکه در سال گذشته بازدهی بازار بورس بسیار بالا بود و به همین خاطر سودی که در بازار سرمایه نصیب مردم می شد بسیار بیشتر از سودی بود که بانک ها اعطا می کردند،این امر باعث گشت تا پول ها از حساب های بلند مدت بانکی خارج شود.
مورد دوم را می توان انتخابات آمریکا دانست. در سال گذشته در چند ماه قبل از انتخابات آمریکا گمانه زنی ها بین مردم مبنی بر انتخاب شدن دوباره ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا می شد که در این صورت تشدید تحریم ها پیش بینی می شد. بر این اساس بود که تورم انتظاری در جامعه افزایش شدید یافت. همانگونه که مشاهده شد با بیرون آمدن نام بایدن از صندوق های رای و پیشبینی ها مبتنی بر بهبود ارتباط ایران و آمریکا، تورم انتظاری فروکش کرد.
با افزایش سهم حجم پول در نقدینگی درجه نقد شوندگی نقدینگی بالا تر می رود، به بیان ساده تر به این علت که پول موجود در حساب های جاری نسبت به پول موجود در حساب های مدت دار بانکی نقد شوندگی بیشتری دارد، سیالیت پول بیشتر شده و راحت تر در اقتصاد به حرکت در می آید. بالا رفتن شدت سیالیت پول منجر می شود تا تقاضا در بازار خدمات و کالا بیشتر شود و به طبع با افزایش در تقاضا شاهد افزایش قیمت ها خواهیم بود. تا زمانی که درصد بیشتری از نقدینگی را شبه پول تشکیل دهد اصطلاحا پول ها در حساب های بانکی حبس بوده و تقاضای کمتری در اقتصاد و بازار ها ایجاد می کند.
در سال گذشته هم شاهد این امر بودیم که مردم زمانی که پول خود از حساب های بلند مدت بانکی خارج کردند، برای اینکه از ارزش پول خود حفاظت کنند آن را به بازار هایی مانند مسکن، خودرو، طلا و ارز بردند که افزایش تقاضا در این بازار ها باعث افزایش قیمت کالا ها شد. از سویی به علت اینکه جامعه نگاه تورم سنجی به کالا هایی مانند مسکن، طلا و ارز دارد، افزایش قیمت این کالا ها باعث بالا رفتن تورم انتظاری شد و موجب شد تا اقتصاد ایران در یک دایره تورم زا قرار بگیرد.
سهم حجم پول در فروردین ماه 1400 به پایین ترین حد خود در یکسال گذشته با 18.9 درصد رسید. اما پس از آن در اردیبهشت ماه با افزایش 0.4 درصدی به 19.3 درصد و در خرداد و تیر به 19.6 درصد رسیده است. مردم با آمدن بایدن منتظر گشایشی در عرصه بین المللی بودند که ظاهرا این امید در ماه های گذشته به مرور در حال کمرنگ شدن است. پیش بینی می شود چنانچه در ماه های آتی نیز خبر خوبی از مذاکرات و لغو تحریم ها شنیده نشود، شاهد افزایش در سهم حجم پول در نقدینگی و تورم انتظاری خواهیم بود که این با روانه شدن این پول به سمت بازار های دارایی، نتیجه ای جز تورم برای اقتصاد ایران به ارمغان نخواهد داشت.