به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، سه شنبه شب گذشته در حملهای هوایی به مواضع حشدالشعبی در البوکمال واقع در مرز عراق و سوریه، سه خودروی این نیرو به همراه برخی تجهیزات کنترل مرزی آن منهدم شد.
برخی از منابع خبری عامل این حمله را جنگندههای F-15 آمریکا عنوان کردند؛ با این حال پنتاگون هرگونه ارتباط خود با این حمله را تکذیب کرد.
این اولین بار نیست که نیروهای غربی به منطقه راهبردی بوکمال و مواضع جبهه مقاومت در آن حمله میکنند و این اتفاق از بدو آزادسازی این مرز مهم توسط محور مقاومت از دست داعش به دفعات تکرار شده است.
در آخرین حمله نیروهای ارتش تروریستی آمریکا به این منطقه در تیرماه سال جاری آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا این حملات را اقدامی «ضروری، مناسب و سنجیده» توصیف کرده و مدعی شد، هدف این حملات کاستن از خطرات تشدید تنشها بوده است؛ او همچنین ادعا کرد، این حمله پیامی مهم و قوی به «شبهنظامیان تحت حمایت ایران» ارسال میکند.
حملات آمریکا به این منطقه امری سابقه دار است، دلیل تمرکز نیروهای تروریستی ناتو بر این گذرگاه اما فراتر از اظهارات مقامات آمریکایی است.
مرز القائم-البوکمال تنها گذرگاه مهم موجود میان عراق و سوریه است که در اختیار دولتهای دو کشور بوده و قابلیت بهره برداری تجاری دارد، دیگر مرزهای عراق و سوریه، یعنی مرز رُبَیعه به دلیل حضور نیروهای کرد و مرز ولید-تنف به جهت حضور نیروهای ارتش تروریستی آمریکا در حال حاضر فاقد قابلیت تجاری سازی در مقیاس انبوه است.
گذرگاه البوکمال در سال 1396، طی عملیاتی مهم و راهبردی توسط جبهه مقاومت از دست داعش آزاد شد و از آن پس جنگنده های آمریکایی حملات نامنظم خود را به این منطقه آغاز کرده اند.
* بوکمال، کلید انهدام تحریمهای آمریکا ضد جبهه مقاومت
در تشریح این موضوع، علی ضیایی، کارشناس اقتصاد حمل و نقل، به خبرنگار فارس گفت: دلیل اصرار آمریکا به عدم بازگشایی بوکمال ریشه در راهبردهای کلان این رژیم در غرب آسیا دارد.
به گفته وی ایالات متحده آمریکا محدودیتهای متعددی را بر کشورهای جبهه مقاومت، یعنی ایران، عراق، سوریه و لبنان وضع کرده است، جدا از ایران، عمده اقتصاد کشورهای یادشده وابستگی بالایی به واردات از خارج داشته و در بسیاری از موارد، حتی در تامین غذا و کالاهای کشاورزی نیز متکی به واردات هستند.
ضیایی اظهار داشت: ایران باوجود تحریمهای سنگین غرب، به دلیل پیشرفت نسبی در اقتصاد و تولید، ضربه کمتری نسبت به سایر افراد متحمل شده و با خودکفایی کامل یا نسبی در برخی کالاهای راهبردی مانند بنزین و مواد غذایی، تاب آوری خود در برابر تحریم را حفظ کرده است اما اوضاع در عراق، سوریه و لبنان به کلی متفاوت است.
این کارشناس اقتصاد حمل و نقل ادامه داد: کشور عراق دارای یک اقتصاد تک محصولی و کاملا وابسته به نفت است و بدین واسطه اکثریت قریب به اتفاق مایحتاج خود را از دیگر کشورها وارد می کند، این کشور به دلیل قرار داشتن ذیل بند 6 منشور ملل متحد امکان دسترسی مستقیم به درآمدهای نفتی خود را نداشته و ارز حاصل از فروش نفت آن ابتدا به حسابهای آمریکایی واریز شده و رژیم ایالات متحده این درآمد را تحت سیاست های خود به دولت عراق تحویل میدهد.
وی افزود: به همین دلیل کشور عراق آزادی عمل کافی در مواجهه با سیاست های آمریکا ندارد.
این کارشناس اقتصاد حمل و نقل گفت: سوریه نیز تحت فشار تحریمهای «سزار» آمریکا است و اقتصاد و تجارت این کشور روز به روز شرایط بحرانی تری تجربه میکند.
وی اضافه کرد: از طرفی در لبنان، سفارت آمریکا با همدستی عربستان و جریان 14 مارس برای خلع سلاح حزب الله، مردم و اقتصاد این کشور را تحت فشار قرار داده و نمونه آن در احتکار اخیر سوخت در این کشور همانند دفعات پیش خود را نشان داد.
* اتصال اقتصادی دولت یا گروههای آزادی بخش تحریم آمریکا را میشکند
ضیایی تصریح کرد: در حالی که این چهار کشور از نظر امنیتی و نظامی هماهنگهای زیادی داشته و در قالب دولتها یا گروههای آزادی بخش راهبرد یکپارچهای اتخاذ کردهاند، آمریکا اقتصاد آنها را از یکدیگر جدا نگه داشته است، زیرا در صورت اتصال اقتصادی بازارهای این حوزه مهم جغرافیایی به یکدیگر، تحریمهای آمریکا تا حد زیادی فروخواهد پاشید.
این کارشناس اقتصاد حمل و نقل افزود: در این راستا آمریکا تجارت ایران و عراق را به وسیله در اختیار داشتن درآمدهای نفتی عراق محدود کرده است، از طرف دیگر، ارتباط تجاری ایران با سوریه و لبنان را از طریق در اختیار گرفتن مرز التنف و بمباران مکرر مرز بوکمال متوقف کرده است.
وی اظهار کرد: همچنین آمریکا در تصمیمگیریهای دولت عراق نیز اعمال اثر میکند، سیاست های ترانزیتی دولت عراق که تا کنون به صورت عملیاتی اجازه ترانزیت رسمی از خاک خود میان ایران و سوریه را نداده می تواند متاثر از همین نفوذ باشد.
وی بیان داشت: سال گذشته دولت عراق تعدادی از مرز خود با همسایگان را به عنوان مرزهای ترانزیتی اعلام کرد که از جمله آن ها مرز مهران، خسروی و القائم-بوکمال بود؛ ترانزیت ایران به سوریه از خاک عراق هنوز به طور کامل عملیاتی نشده است.
این کارشناس اقتصاد حمل و نقل افزود: ترانزیت کالا میان کشورهای جبهه مقاومت فراتر از تجارت بوده و اساسا راهبردی است، نمونه آن را می توان در ارسال دریایی بنزین ایران به لبنان مشاهده کرد که بخشی از نقشه های آمریکا در این کشور را خنثی کرد، این سوخت از مسیر طولانی دریایی حمل شد، اگر مسیر ترانزیت زمینی میان 4 کشور برقرار شود، این تجارت ابعاد بسیار گسترده تری یافته و قدرت سیاسی، راهبردی، اقصادی و فرهنگی جبهه مقاومت رشد چشمگیری خواهد یافت.
ضیایی تاکیدکرد: همچنین این کار تحریم های آمریکا را بی اثر کرده و این اتفاق موجب خواهد شد تا ادامه این تحریمها برای این رژیم فاقد ارزش شده و فروپاشد.
* کریدور ترانزیتی جبهه مقاومت، کارویژه مهم جمهوری اسلامی
به گفته ضیایی، تبعات مثبت برقراری کریدور ترانزیتی زمینی میان کشورهای حوزه مقاومت بسیار زیاد است، این کریدور با اتصال بازار 4 کشور مذکور خودکفایی نسبی در منطقه غرب آسیا ایجاد کرده است و با درهم آمیختن منافع مردمی کشورهای یادشده، جبهه مقاومت را به عنوان یک اتحاد قدرتمند نوظهور جهانی مطرح خواهد کرد، اتحادی که فراتر از حوزههای نظامی-امنیتی، در زمینههای اقتصادی و فرهنگی نیز به کانون تاثیر بین المللی تسری خواهد یافت.
ضیایی اظهار داشت: این کریدور همچنین پس از اتصال به مدیترانه میتواند تا آمریکای لاتین امتداد یافته و منافع اقتصادی و تاثیرات فرهنگی چشمگیری میان کشورهای حوزه این کریدور ایجاد کند.
وی یادآور شد: برقراری این کریدور باید در صدر کار ویژه دستگاههای مختلف کشور قرار گرفته و کانون تمرکز مسئولان باشد.
ضیایی گفت: از طرفی پافشاری کشورهای غربی بر متوقف ماندن این کریدور تا درهمشکستن اقتصادی جبهه مقاومت، از جمله سوریه و حزب الله حاکی از آن است که فرصت زیادی برای عمل در این حوزه باقی نمانده و دستگاههای مسئول در ایران و گروههای مقاومت باید تمرکز خود را بر این گلوگاه مهم معطوف کنند.
انتهای پیام/ب