زن جوان به بهانه پرستار خانگی و ازدواج موقت به خانه پیرمردها می رفت و با دادن غذا و نوشیدنی مسموم اقدام به سرقت از خانه ها می کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث رکنا، سرهنگ حیدر گودرزی رییس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران به رکنا گفت: آذر ماه سال گذشته گزارش سرقت خانه ای به کارآگاهان مخابره شد که در تحقیقات مشخص شد مرد میانسال پس از آشنایی با یک خانم، وی را برای کار پرستار به خانه دعوت کرده اما زن جوان پس از حضور در خانه با مسموم کردن غذا و بیهوش شدن مرد تنها اقدام به سرقت پول، طلا و وسایل با ارزش داخل خانه کرده است.
وی افزود: کارآگاهان با تحقیقات میدانی اطلاع پیدا کردند 4 مرد دیگر به همین شیوه هدف سرقت های میلیونی زن جوان قرار گرفته و مشخص شد این زن در تهران، دماوند، شهرهای شمالی، شیراز و مشهد به این شیوه دست به سرقت زده است.
سرهنگ گودرزی ادامه داد: در ادامه کارآگاهان با اقدامات پلیسی موفق به شناسایی زن جوان که لیلا نام دارد شدند و در عملیاتی غافلگیرانه زن جوان دستگیر شد و در بازرسی بدنی از وی بخشی از سکه ها و دلارهای سرقتی کشف شد.
این مقام پلیسی افزود: متهم در یکی از سرقت هایش در مترو تهران با یک زن صحبت کرده و از نداشتن سرپناه با وی درددل می کند و زن جوان از روی دلسوزی او را به خانه خود می برد اما بعد از یک هفته عذر وی را می خواهد که متهم با دادن داروی خواب آور همه اعضای خانواده را بیهوش می کند و سپس دست به سرقت می زند.
رییس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران در توصیه به مردم گفت: بارها از طریق رسانه ها پلیس به شهروندان توصیه کرده است که از افراد غریبه نوشیدنی و خوراکی نگیرند اما عدم توجه به هشدارهای پلیسی باعث شده تا این زن به راحتی و با دادن غذا یا نوشیدنی مسموم به راحتی دست به سرقت بزند.
سرهنگ گودرزی در پایان گفت: از شهروندان تقاضا می شود چنانچه به این شیوه و شگرد هدف سرقت قرار گرفته اند برای رسیدگی به پرونده شان به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران واقع در شهرری مراجعه کنند.
لیلا 30 ساله که هیچ سابقه ای در پرونده اش ندارد می گوید از خانه فرار کردم و چون جایی برای خوابیدن نداشتم به خانه مردان پیر می رفتم و با بیهوش کردن آنها دست به سرقت می زدم.
سابقه داری؟
نه.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت.
شیوه و شگرد؟
برای پرستاری یا همسر موقت به خانه پیرمردهای تنها می رفتم و داخل غذا یا نوشیدنی هایشان داروی خواب آور می ریختم و آنها را بیهوش می کردم.
خانواده ات خبر داشتند؟
نه.
فرار کردی؟
بله، از شوهرم جدا شدم و بعد از طلاق ، برادرم ادعا می کرد که زمین را 10 متر می کند و مرا زنده زنده در آن دفن می کند.
چرا طلاق گرفتی؟
همسرم مرا کتک می زد.
چرا به تهران آمدی؟
شنیدم هرکسی فرار می کند به تهران می آید.
نمی ترسیدی؟
حرف گوش نمی کردم .
تحصیلات؟
5 ابتدایی.
مژگان چه نقشی داشت؟
بعد از اینکه از خانه فرار کردم ابتدا به شهر شیراز رفتم که آنجا یک مرد وقتی دید من جایی برای خوابیدن ندارم مرا به مژگان معرفی کرد، مژگان اعتیاد به شیشه داشت و مرا کتک می زد و باید برای او پول تهیه می کردم تا به من جای خواب بدهد.
پس در تهران چه کار می کردی؟
خوب از تهران برای او پول می فرستادم.
شب ها کجا می خوابیدی؟
یا در پارک بودم یا به خانه مردها می رفتم و فردای آن روز پس از سرقت از خانه خارج می شدم.
چرا به بهزیستی مراجعه نکردی؟
بهزیستی را دوست ندارم.
چرا؟
5 سال قبل وقتی مجرد بودم خانواده ام مرا به دیوانه خانه بردند.
چرا تیمارستان؟
مردم را اذیت می کردم، وقتی مردم سر به سرم می گذاشتند به آنها فحاشی می کردم.
چه مدت است که به تهران آمدی؟
7 ماه.
چقدر پول به دست آوردی؟
250 میلیون تومان.
خانواده ات به دنبالت نبودند؟
نه کسی پیگیر من نیست.
قرص ها را از کجا تهیه می کردی؟
وقتی به دیدن مژگان به شیراز می رفتم قرص ها را به من می داد.
بنا بر این گزارش، با توجه به گسترده بودن سرقت هایش برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران قرار دارد.
