به گزارش خبرنگار مهر، سیزدهمین یادداشت از سلسله یادداشتهای غیراداری پرویز قاسمی، رایزن فرهنگی ایران در قرقیزستان مطلبی بود درباره نورلان بیگ بالتابایف، یکی از استادان زبان فارسی در این کشور. قاسمی در آن یادداشت نورلان بیگ را یکی از گلهای زبان فارسی در گلستان بیشکک خوانده بود. وی در سیوپنجمین یادداشت خود نیز به معرفی یکی دیگر از چهرههای شاخص زبان فارسی در میان قرقیزها پرداخته است. این یادداشت را در ادامه بخوانید:
سالهای ۹۰ میلادی بود. تازه فروپاشی صورت گرفته بود و جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز به استقلال رسیده بودند. سالهایی پرتلاطم در همسایه شمالی آن زمان ایران و ظهور کشورها و دولتهایی جدید. تاپیش از آن؛ ایران با کشور ابرقدرتی بنام شوروی همسایه بود و البته نگاهها هم غالباً امنیتی بود. سایهای از ترس حتی برکسانی که به نوعی با زبان روسی سروکار داشتند؛ وجود داشت. با فروپاشی، این سایهها هم رخت بربست. راهها دیگر باز و هموار شده بود و گروه گروه هیأتهای فرهنگی و ادبی و دینی از جمهوریها به ایران میآمدند.
زبان روسی آن سالها در ایران مثل امروز رونق نداشت و افراد روسیدان بخصوص در مراکز دولتی کم، بلکه کمتر از انگشتان دو دست بود. آن زمان من تازه دانشجوی سال سوم زبان روسی دانشگاه تهران بودم و انگیزهام برای فراگیری و تسلط به زبان روسی دوچندان شده بود. همان سالهای اول فروپاشی و استقلال جمهوریها بازار همایشها و کنفرانسهای بیناللملی در موضوعات فرهنگی داغ داغ بود.
جمهوریهای تازه استقلال یافته شوروی سابق در برنامههای فرهنگی بین المللی کشورمان در مرکز توجه قرار گفته بودند. باتوجه به این رویکرد و فرصت مهم جدید بوجود آمده؛ معاونت بین الملل آن زمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاشها و قعالیت هایی را برای ارتباط گرفتن هر چه بیشتر فرهنگی با هریک از کشورهای جدید حوزه فرهنگی تمدنی ایران آغاز نمود و با توجه به اهمیت موضوع؛ حتی در این راستا اداره کلی باعنوان اداره کل فرهنگی کشورهای مشترک المنافع در همان معاونت ایجادشد. برگزاری همایشها و کنفرانسهای بین المللی در موضوع ایرانشناسی و زبان فارسی با محوریت و حضور شرقشناسان؛ ایرانشناسان و استادان زبان فارسی جمهوریهای استقلال یافته و نیز ترجمه و انتشار آثار آنان در دستور کار بخش بین الملل ارشاد؛ شورای گسترش زبان فارسی و نیز انتشارات بین المللی الهدی قرارگرفته بود.
حالا در کنفرانسهایی که برگزار میشد شاهد حضور جمع زیادی از ایرانشناسان؛ شرقشناسان و استادان زبان فارسی از مناطقی بودیم که تا مدتی قبل از آن در ترکیب شوروی تعریف میشدند و امکان حضور در چنین برنامههایی را به دلیل سیستم بسته دوره شوروی نداشتند: هیأتهای آذری؛ تاجیکی؛ ترکمنی؛ قرقیزی؛ قزاقی؛ ارمنی؛ ازبکی؛ روسی؛ گرجی و… و در چنین وضعیتی نیاز به افرادی که به زبان روسی آشنا و مسلط باشند؛ خیلی بیشتر بود.
از جمله برخی کنفرانسها و همایشهای بین المللی آن دوره که تاریخش به تاریخ شمسی ما بازه زمانی بین سالهای ۱۳۶۹-۱۳۷۴ را در برمیگیرد میتوان کنفرانسها و همایشهای بینالمللی ایرانشناسان قفقاز، ایرانشناسان و استادان زبان فارسی کشورهای مشترک المنافع، کنفرانس بینالمللی کمال خجندی، کنفرانس بین المللی استاد شهریار، مراسمهای سالانه سالگرد ارتحال امام و ویژه برنامههای سالگرد پیروزی انقلاب و دهه فجر، با حضور تعداد زیادی از میهمانان خارجی عمدتاً از جمهوریهای شوروی سابق و… را مورد اشاره قرار داد.
بدلیل آشنایی به زبان روسی دیگر تقریباً عضو ثابت ستاد بینالمللی این کنفرانسها شده بودم. تعداد اعضای هیأتهای اعزامی این کشورها برای شرکت در کنفرانسها بخصوص از جمهوریهای تاجیکستان و آذربایجان بعضاً زیاد و حتی خارج از معمول بود. البته ارمنیها هم کم نبودند. یکی از کارهای اولیهای که در بدو ورود این هیأتها صورت میگرفت تهیه لیست و سیاههای درست وکامل از ترکیب هیأتها بر اساس مشخصات درج شده در گذرنامههایشان بود.
با توجه به اینکه در اوایل کار در مجموعه ستاد تنها یک نفر بود که با زبان روسی و الفبای سیریلیک آشنایی داشت تهیه این لیست و ثبتنام درست و کامل اعضای هیاتهایی که از جمهوریهای شوروی سابق میآمدند؛ برعهده او (نگارنده) بود. خواندن و تلفظ بعضی اسامی در آن زمان بعضاً بسیار جالب و بلکه عجیب بنظر میرسید. بخصوص اسامی گرجی و ارمنی که به پسوندهای خاصی منتهی میشدند: پاپازیان؛ خاچاطوریان؛ گریگوریان؛ آساطوریان، پطروسیان، نعلبندیان؛ کیراکوسیان، گیوناشویلی؛ جورکونیدزه؛ گویوشاف؛ و …البته برخی اسمها نیز تلفظ راحتی داشتند و بلکه کاملاً ایرانی بنظر میرسیدند؛ اگر پسوندشان را کنار میگذاشتیم: رستم علیاف؛ تهمینه رستم اوا؛ توفیق جهانگیراف؛ گلرخسار صفی اوا؛ شاهین فاضل؛ علی بالا حاج زاده؛ شفق علی بیلی؛ جوانشیر و...
ملاحت مامداوای قرقیزی که امروز صحبت از او میرود نیز در ترکیب این هیأتها بود و ایشان را نه از زمان حضورم در قرقیزستان به سال ۹۸، بلکه از همان سالهای ۹۰ میلادی میشناختم. دقیقاً یادم نیست شاید اولین بار در یکی از کنفرانسهای بینالمللی آن زمان که با حضور استادان زبان فارسی و ایرانشناسان کشورهای مشترک المنافع برگزار میشد؛ با او آشنا شدم. از همان نگاه اول و اولین کلام ملیحش میتوان آذری بودنش را تشخیص داد.
او متولد سال ۱۹۵۷ شهر باکوست و مقطع کارشناسی ارشد و دوره دکترای خود را در انستیتو خاورشناسی دانشگاه سن پترزبورگ به پایان رسانده است. از سال ۱۹۹۳ میلادی در قرقیزستان ساکن شده و بیش از ۲۵ سال است که در این گوشه از آسیای مرکزی به فعالیت در حوزه ایرانشناسی و آموزش زبان فارسی مشغول است. ملاحت مامداوا از همان سال اول اقامت در قرقیزستان تاسال ۲۰۱۴ در دانشگاه علوم انسانی بیشکک (دانشگاه دولتی بیشکک امروزی) به تدریس زبان فارسی پرداخت ضمن اینکه همزمان از سال ۱۹۹۷ تا به امروز نیز؛ به عنوان استاد زبان فارسی و مدیر مرکز ایرانشناسی در انستیتو شرقشناسی و روابط بین الملل دانشگاه اسلاویانی فعالیت میکند.
این ایرانشناس قرقیز آذری تبار در طول سالها فعالیت بهعنوان ایرانشناس و استاد زبان فارسی آثار و مقالات زیادی را به رشته تحریر در آورده است که از جمله برخی از آنها میتوان موارد زیر را مورد اشاره قرار داد:
· برنامه نمونهای زبان فارسی، (منبع آموزشی) انتشارات دانشگاه اسلاویانی بیشکک ۲۰۰۴
· جملههای توصیفی فرعی زبان فارسی، مجموعه مقالات دانشگاه اسلاویانی شماره ۷، بیشکک ۲۰۰۷
· جملات تشریفاتی در زبان فارسی، مجموعه مقالات دانشگاه اسلاویانی شماره ۳، بیشکک ۲۰۱۰
· حماسه پهلوانی ایران به از فردوسی، مجموعه مقالات دانشگاه اسلاویانی شماره ۳، بیشکک ۲۰۱۰
· شعرهای شکوفه فروغ فرخزاد، مجله داناکر مرکز آموزشی ایران-قرقیزی دانشگاه ملی، شماره ۴ سال ۲۰۰۹
· چند نکته از تاریخ رسانه ایرانی، مجله داناکر مرکز آموزشی ایران-قرقیزی دانشگاه ملی، شماره ۴ سال ۲۰۰۹
· فارسی شکر است – نثر معاصر ایران، مجله ادب، رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در قرقیزستان شماره ۶ سال ۲۰۱۱
· ویژگیهای زبانی، تکیه و حرکتها در زبان فارسی، مجموعه مقالات همایش علمی «روش آموزش زبان خارجی» ماه مارس سال ۲۰۱۵
در اولین هفته زبان فارسی در قرقیزستان که در آبان ۱۳۹۸ توسط رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و با حضور دکتر رضا مرادصحرایی معاون آموزش و پژوهش بیاید سعدی در بیشکک برگزار شد؛ ملاحت مامداوا یکی از ۴ ایرانشناس برجسته قرقیزستان بود که با حکم دکتر حداد عادل رئیس بنیاد سعدی از تلاشها و خدمات ارزنده ایشان تقدیر بهعمل آمد.
ملاحت مامداوا که به زادگاه خود نیز علاقه و عشق خاصی میورزد؛ همکاریها و تعاملات خوبی با رایزنی فرهنگی دارد و در مراسمها و برنامههای فرهنگی که از سوی این نمایندگی برگزار میشود حضور و مشارکتش جدی و پررنگ است. او در کنار فعالیتهای آموزشی خود در مرکز ایرانشناسی دانشگاه روسی –قرقیزی اسلاویانی و برگزاری برنامههای مشترک فرهنگی و ادبی با حمایت رایزنی فرهنگی در دانشگاه مذکور؛ در تهیه و انتشار ماهنامه روسی- قرقیزی جامعه و فرهنگ ایران – میراث – و نیز در بررسی؛ ارزیابی و ویرایش کتب؛ آثار و منشورات و کتابچههای مختلف در معرفی ایران به زبان روسی با رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران همکاری میکند.
برای این ایرانشناس و استاد زبان فارسی کم توقع و علاقهمند در گلستان زبان فارسی قرقیزستان روز و روزگارانی خوب و خوش همراه با موفقیت و سلامتی آرزو میکنم.
پرویز قاسمی
بیشکک
به تاریخ ۲۰ مهر ۹۹ روز بزرگداشت حافظ شیرازی در تقویم فرهنگی ایران