امروزه پدیده گرد و غبار به یکی از جدیترین مسائل محیط زیستی پیش روی بشر تبدیل شده است. ایجاد گرد و غبار مؤثر از عوامل طبیعی و انسان ساخت است که بخش انسانی آن عمدتاً نوعی واکنش به تغییر پوشش و کاربری اراضی است. آثار ناشی از پدیده گرد و غبار تا فاصلة ۴۰۰۰ کیلومتری از منبع اصلی پراکنش، خسارات زیادی در زمینههای کشاورزی، صنعتی، حملونقل و سیستمهای مخابراتی به وجود میآورد.
از مهمترین شرایط به وجود آمدن گرد و غبار در کنار هوای ناپایدار، وجود یا نبود رطوبت است؛ به گونهای که در صورت وجود رطوبت، بارش و طوفان و رعد و برق و در صورت نبود رطوبت، طوفان گرد و غبار ایجاد میشود.
مهمترین کانون تولید گرد و غبار در استان اصفهان، کانون سگزی- رودشت است که این کانون با مساحت ۸۰۱ هزار و ۵۲۰ هکتار در شرق شهر تاریخی اصفهان واقع شده است. در پژوهشی که توسط اصغر صالحی و پریسا کرباسی انجام شد؛ شناسایی نقش عوامل مختلف و وزن هر یک در ایجاد و گسترش گرد و غبار در شرق اصفهان مورد بررسی قرار گرفت.
منطقه مورد مطالعه، با وجود قابلیتهای اقتصادی فراوان، به علت خشکسالی، کاهش فعالیتهای کشاورزی، نبود فرآیندهای اشتغالزا و به تبع آنها بیکاری و کمبود تقاضا برای نیروی کار در وضعیت عدم تعادل قرار دارد که این عدم تعادل در سال های آینده به دلیل کاهش منابع آب و افزایش ریزگردها بحرانیتر میشود.
این پژوهش با هدف تعیین چگونگی سهم عوامل مختلف در ایجاد و گشترش گرد و غبار در شرق اصفهان و وزن هر کدام انجام شد.
این پژوهش که از نوع پژوهش های پیمایشی است، برای دستیابی به اهداف پژوهش متناسب با جامعه آماری طرح، پرسشنامه هایی طراحی شد. علاوه بر این، به منظور کسب اطلاعات بیشتر از روش های مصاحبه نیمه باز، مشاهده نیز استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های مختلف تحلیل آماری توصیفی و استنباطی همچون تحلیل عاملیpca (آنالیز فاکتور)، روش تحلیل شبکه دست اندرکاران به کمک نرم افزار SPSS/PC+ و تاپسیس استفاده شده است.
صالحی و کرباسی در این پژوهش اعلام کردند که به طور کلی ایجاد و گسترش گرد و غبار در شرق اصفهان متأثر از عوامل متعددی شکل گرفته است؛ اما مسلما نقش این عوامل یکسان و هموزن نبوده و اهمیت آنها به مجموعه عوامل تشکیلدهنده محیط جغرافیایی متفاوت وابسته بوده و این همان چیزی است که به هر ناحیهای هویت ویژه بخشیده است.
به گفته این پژوهشگران یکی از مهمترین منابع تولید گرد و غبار، اراضی کشاورزی رها و تخریب شده است. ذرات معلق حاصل از فرسایش بادی در این اراضی زراعی حاوی انواع مواد شیمیایی حاصل از مصرف کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات با دوره ماندگاری زیاد است که سلامت جوامع شهری و روستایی را به مخاطره میاندازد. ریزگردهای برخاسته از اراضی کشاورزی رهاشده در اثر خشکی زایندهرود به دلیل وجود مواد سمی شیمیایی در آنها نسبت به ریزگردهایی که از بیابانها به هوا بلند میشود، به مراتب خطرناکتر است.
تالاب گاوخونی به کانون بزرگ تولید ریزگردهای حاوی فلزات سنگین در منطقة مرکزی کشور تبدیل شده است؛ بنابراین منطقه شرق اصفهان به دلیل شرایط خاصی که ازنظر فعالیتها و فرایندهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی دارد و با توجه به محدودیتی که در منابع پایه، عوامل تولید، تنوع محصولات و امکانات دارد، در تعامل با روندهای فرهنگی، علم و فناوری، اقتصادی، اجتماعی، نهادی، سیاسی و زیستمحیطی در شرایط فعلی ناتوان است. محدوده مطالعاتی بر خلاف قابلیتهای اقتصادی فراوان، به علل مختلف و بهویژه مشکل بیابانزایی در وضعیت عدم تعادل قرار دارد.
صالحی و کرباسی با بیان اینکه در ارزیابی شاخصهای بیابانزایی انسانساخت، عوامل بسیار زیادی دخیل هستند که شناسایی و لحاظکردن هرچه بیشتر آنها بر اعتبار نتایج خواهد افزود، معتقدند که به طور کلی شاخصها به پنج دسته عوامل اجتماعیاقتصادی، مدیریت، سیاست و قوانین، توسعه و تکنولوژیک و در نهایت آب و کشاورزی تقسیمبندی شد.
این پژوهشگران با بیان اینکه تعیین درجه اهمیت هر عامل حکایت از اهمیت بسیار زیاد عوامل آب و کشاورزی( در تشدید بیابانزایی و بروز ریزگردها در پایلوت سگزی- رودشت دارد، معتقدند که پس از عوامل آب و کشاورزی به ترتیب عوامل اقتصادی، عوامل مدیریت، سیاست و قوانین، عوامل اجتماعی و نهایتا عوامل توسعه و تکنولوژیک قرار دارند. میزان خسارت اقتصادی تنها بخشی از خسارات عظیمی است که این پدیده بر سیستم محدوده تحقیق کرده است.
در این پژوهش مشخص شد که زایندهرود تا به حال بهمثابه کریدور حیاتی توسعة استان نقش ایفا کرده است؛ ولی به دلیل رعایتنشدن اصول استفاده از منابع تجدیدپذیر متناسب با میزان تجدیدپذیری و تمرکز بیش از حد فعالیتها در این عرصه، کریدور حیاتی اســتان رو بــه نــابودی و آلودگی شدید است و رواناب اصلی استان که شریان اصلی فعالیتها محسوب میشود به رودخانة فصلی تبدیل شده است. این عامل در تشدید بیابانزایی شرق اصفهان بسیار تأثیرگذار بوده است.
مجموع نظرات کارشناسان خبره نیز مؤید همین مطلب است. تعیین درجه اهمیت هر عامل حاکی از اهمیت بسیار زیاد عوامل آب و کشاورزی در تشدید بیابانزایی و بروز ریزگردها در پایلوت سگزی- رودشت است، به طوری که از ده عامل بررسیشده در این بعد، چهار عامل یا شاخص از عوامل اصلی محسوب میشوند. پس از عوامل آب و کشاورزی به نظر کارشناسان خبره عوامل اقتصادی قرار دارند. عوامل مدیریت، سیاست و قوانین، سومین دسته ازنظر اهمیت هستند. عوامل اجتماعی نیز از نظر اهمیت در رتبه چهارم قرار دارند و درنهایت عوامل توسعه و تکنولوژیک کمترین تأثیر را در تشدید و بروز بیابانزایی دارند.
این پژوهشگران در نهایت نتیجه گرفتند که ظرفیت سازگاری ساکنان برای فائق آمدن و انطباق موفقیتآمیز با شرایط مختلف ازجمله منابع مالی، شبکههای مشارکتی، دانش و اطلاعات، زیرساخت و فناوری در حال حاضر در منطقه کم است. در اراضی خصوصی سگزی- رودشت هیچگونه برنامه یا تلاشی برای حفظ طبیعت وجود ندارد. کشاورزی حفاظتی، مالچپاشی، رویکردهای حفاظت از محیط زیست و کشت گیاهان بادشکن در اطراف مزارع برای جلوگیری از فرسایش بادی دیده نمیشود.
حفاظت طبیعی بهمثابه نوعی از کاربری اراضی محسوب نمیشود؛ همچنین تثبیت مراتع محدود بوده است و تلاشها با دادن امتیاز چرای آزاد یا به دلایل دیگر به خطر میافتند. کشت گونههای درختچهای محافظ از بیابانزایی در منطقه مثبت بوده، ولی تاغزارها باعث افزایش موشها و پیرو آن شیوع بیماری سالک شده است. تبدیل مناطق طبیعی به شهری یا کشاورزی و چرای آزاد دام به همراه فعالیتهای معدنی، بقایای محدود مراتع را تخریب کرده است.
پژوهش «نقش عوامل انسان ساخت در بیابانزایی شرق اصفهان» در شماره ۴۲ نشریه برنامه ریزی فضایی دانشگاه اصفهان در سال ۱۴۰۰ منتر شد.
انتهای پیام