«ز.ح» یکی از دختران افغانستانی ساکن یزد است که در یزد متولد شده و در همین شهر تحصیلات خود را گذرانده است. او ضمن نارضایتی از برخورد همشهریان با خود و خانوادهاش، به ایسنا میگوید: من افغانستان را ندیدهام و شاید یکی از مهمترین آرزوهایم برگشتن آرامش به کشورم افغانستان باشد تا بتوانم به آنجا برگردم و در سرزمین مادریام زندگی کنم اما مسئله اینجاست که افغانستان امنیت ندارد و خانوادهام نیز قصد برگشتن ندارند.
وی اضافه میکند: هنوز هم در برخی از اقدامات نمیتوانیم مانند یک ایرانی باشیم و با وجود این که برای زندگی در ایران مبالغی را نیز پرداخت میکنیم با این وجود هنوز هم از برخی حقوق محروم هستیم.
وی که قصد مهاجرت به یکی از کشورهای اروپایی را دارد، میگوید: اقوام ما سالهاست که در این کشور اروپایی زندگی میکنند و خانه خریداری کرده و حق شهروندی دارند و فرزند آنها که متولد آن کشور است، شناسنامه و تابعیت نیز گرفته است اما من هنوز مانند یک ایرانی پذیرفته نشدهام و تصمیم دارم از ایران بروم و مانند اقوام خود، زندگی ایدهالی داشته باشم.
هر چند اخیراً فرزندان اتباع خارجی دارای مادران ایرانی میتوانند شناسنامه دریافت کنند و مانند شایر شهروندان از حقوق و مزایای یکسانی برخوردار باشند اما هنوز مسئله اتباع یک مسئله حل نشده، مبهم و اساسی است به طوری که «سعید پرویزی» مدیر کل اتباع و مهاجران استانداری یزد با اشاره به ضرورت ساماندهی مسئله اتباع به ایسنا میگوید: اتباع خارجی که وارد ایران شدند و سالهاست در ایران زندگی میکنند، مسئله مهمی هستند که باید نسبت به ساماندهی آنها اقدام شود و همه استان این موضوع را درک کنند.
وی با بیان این که فردی با حدود ۴۰ سال سبقه سکونت در یزد قطعاً دلایلی فراتر از مسائل اقتصادی برای زندگی دارد، میگوید: این افراد عمدتا هم با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم میکنند و اغلب مشاغل دسته اولی هم ندارند، پس این مسئله نشان میدهد که این اتباع به دلایلی دیگری، رای به ماندن دارند.
این مسئول با تاکید بر این که امروز از این گروه اتباع حدود سه نسل دیگر در یزد و کشورمان وجود دارد، میگوید: با نسلی روبرو هستیم که در ایران متولد شده و اصلاً افغانستان را ندیده است و نسل چهارمی از اتباعی است که سالها قبل به ایران مهاجرت کردهاند، زبان و گویش و اقتصاد و مفاهیم کشور ما را میشناسند و با این مفاهیم در کشور خود هیچ آشنائیتی ندارند اما ما از این فرد میخواهیم به علت نداشتن مدرک از کشورمان برود.
وی با تاکید بر این که باید این گروه را بپذیریم و ساماندهی کنیم، میگوید: دوگانه بودن تبعه خارجی مسئله مهمی است که باید عزم جزمی برای ساماندهی آن در نظر گرفته شود؛ تبعهای که بیش از ۴۰ سال در اینجا زندگی میکند باید بداند که ماندنی است یا رفتنی؟ حتی کشورهای اروپایی هم بعد از چند سال طبق قوانین و براساس بررسی صلاحیتهای فرد مهاجر؛ وی را به عنوان شهروند میپذیرند و فرد ملزم به رعایت قوانین آن کشور است.
پرویزی در این مورد تصریح میکند: این در حالی است که هنوز تکلیف تبعه خارجی در ایران مشخص نشده و براساس گفته کارشناسان، این مسئله یک آسیب است چرا که این حالت دوگانه منجر شده که قانون مشخص و واحدی برای برخورد با این افراد نداشته باشیم به طوری که اگر طبق قانون کشورمان برخورد کنیم میگویند «من ایرانی نیستم» و اگر طبق قوانین کشور خودشان برخورد کنیم میگوید «من ۴۰ سال است که ایرانی هستم.»
از مرکز تا موزهای متفاوت برای افغانستانیها در یزد
امروزه فقر فرهنگی، شکاف فرهنگی و نگاه تبعیضی هم هرچند نسبت به گذشته بسیار کمرنگ شده است اما به علت آسیبهای اجتماعی اتباع در بین مردم، بیشتر مردم را به این فکر واداشته که با این گروه در مرودات زیادی نباشند و حتی امروزه آموزشهای غلط و دیدگاههای بزرگترها در دو گروه ایرانی و غیرایرانی میتواند یک چالش فرهنگی و اجتماعی در آینده باشد و مشکلات زیادی را برای نسل جوانی که با هم ارتباطات زیادی نداشتند، رقم بزند.
یکی از دختران کار نیز که از رسته اتباع غیرمجاز کشور افغانستان است، به خبرنگار ایسنا میگوید: ما همیشه طرد میشویم و خانوادهام مدام نقل مکان میکنند و آنها معتقد هستند که ما نباید با ایرانیها زیاد در ارتباط باشیم چرا که آنها ما را افغانستانی میدانند و خود را ایرانی.
وی که در حوالی منطقه تاریخی یزد زندگی میکند و با مردم یزد هم در مراوده زیادی است، معتقد است که افغانستانیها از ایرانیها برتر هستند و خانوادهاش به او با توجیه این مسئله خواستهاند که صرفا کارش را کرده و به خانه باز گردد و کمتر دوستان ایرانی داشته باشد.
وی که البته هنوز سن و سال زیادی ندارد و دستفروشی میکند، در آرزوی تحصیل است و میگوید: مدیران چند مدرسه مرا پذیرش نکردند و من بعد از ظهرها به مدرسهای میروم که با اینجا فاصله دارد و کمتر نیز ایرانی هستند.
مسئله مهم دیگری که شاید امروز در میان آسیبهای کنونی اتباع و مهاجران گم شده، مشترکات فرهنگی ملتهاست که میتواند ارتباطات را پایدار کرده و در مقابل چالشهای ایجاد شده اثرات مثبتی داشته باشد.
مسئلهای که امروز با یورش طالبان به سمت آثار فرهنگی و میراثی شاهد پررنگ تر شدن پیوندهای فرهنگی ایران و افغانستان بودیم به طوری که دغدغه مندان میراث فرهنگی و فعالان و کارشناسان این عرصه همگی نسبت به تخریبهای انجام شده واکنش نشان دادند و با این مسئله هرچند ناکام مقابله کردند.
اما راهکار برای احیای همبستگی بین مهاجران اتباع بیگانه یزد که خصوصا افغانستانی هستند و ایرانیان چیست؟
پرویزی در این خصوص به ایسنا میگوید: در رابطه با مسئله خاص میراث فرهنگی و مشترکات این چنینی تاکنون شرح وظیفهای نداشتیم تا بتوانیم دفاعی قانونی از داشتههای مشترکمان کنیم اما پیگیر ایجاد مرکزی فرهنگی برای ایجاد همبستگی و ارتقای فعالیتهای مشترک هستیم.
وی تصریح میکند: ایجاد یک مرکز فرهنگی که ۴۰ درصد فعالیتش در قالب مرکز خدمات مشاوره است و در ساختمان قدیم سواد آموزی یزد راه اندازی خواهد شد و بخش دیگری از که شامل دپارتمانهای متعددی است، به مسئله فرهنگجی ربط دارد.
وی با بیان این که گرداوری نخبگان، شعرا، دوستداران میراث فرهنگی و کارشناسان و ... در این حوزه مورد نظر است، میگوید: نخبگان و علمی و شعرا و ... افغانی و غیرایرانی را در استانمان جمع کنیم و گفت و گویی که لازمه امروز است، را در قالب این مرکز فرهنگی شکل خواهیم داد تا تاریخ و فرهنگ و میراث خود را بهتر بشناسند و معرفی کنند.
پرویزی: نخبگان و علمی و شعرا و ... افغانی و غیرایرانی را در استانمان جمع کنیم و گفت و گویی که لازمه امروز است، را در قالب این مرکز فرهنگی شکل خواهیم داد.پرویزی با تاکید بر این که راه اندازی موزه مردم شناسی افغانستان نیز در دستور کار است، میگوید: موزه مردم شناسی و راه اندازی کتاب خانه مجهزی از منابع و انتشارات تخصصی افغانستان نیز جزو برنامههایی است که میتواند آثار مثبت زیادی را برای ما به همراه داشته باشد.
چرا بافت تاریخی از اتباع خالی نمیشود؟
البته یکی از چالشهایی که امروز منجر به شکاف فرهنگی و بسیاری از نگرانیها شده فعالیت اتباع در مشاغل غیرمجاز و اقداماتی مانند جمع آوری ضایعات و زباله گردی و تکدی گری است که البته در راستای ساماندهی آن نیز اقداماتی هرچند ناچیز از سوی متولیان انجام شده است که بارها وعدههای متعددی نیز در خصوص ان داده شده است اما فارغ از همه این مسائل بخشی از این آسیبها نیز از سوی ماست. چطور؟
مدیر مرکز اتباع استان یزد با تاکید بر این که بخشی از مشکلات پیش آمده شامل آسیبهای اجتماعی ناشی از اقدامات ما ایرانیهاست، به ایسنا میگوید: ایرانیها ماشین و خانههای خود را به نام خود در اختیار اتباع قرار میدهند و بسیاری از مشکلات به واسطه اتباع اتفاق میافتد و مسائلی هم مانند افغانیکشی نیز از این رستهاند.
وی با اشاره به این که دولت هم در بسیار از موارد نمیداند که در کجا وارد عمل شود، میگوید: در یک سری مسائل مانند کارفرمایانی که از اتباع غیرمجاز استفاده میکنند و به علت صرفه اقتصادی حاضر به پرداخت جریمه هستند یا این که کورهها هم بعد از به کارگیری نیروهای غیرمجاز تعطیل نمیشود.
پرویزی با طرح این سوال که چرا بافت تاریخی از اتباع خالی نمیشود؟ میگوید: دستگیری اتباع خارجه اتفاق میافتد و تخلیه بافت به هیچ طریقی محقق نمیشود، بخشی از آن به علت مشکلات مرزهای ماست اما غالبا خود ما هستیم که خانههای خود را به علت محدودیتهای زندگی در بافت تاریخی، به اتباع اجاره میدهیم.
قبلا نیز گزارشهایی تهیه کردیم که اتباع معتقد بودند؛ یزد، بهشت ایران برای زندگی افغانستانیهاست، بهشتی که به واسطه صنایع بسیار زیاد و معادن در حال بهره برداری و همینطور گلخانههای فراوان، در آن مشاغل کارگری و سخت مهیاست و اتباع میتوانند از پس مشکلات اقتصادی خود نیز بربیایند. اما بخشی از حضور پررنگ اتباع در یزد مربوط به موقعیت جغرافیایی یزد است.
البته پرویزی قبلا در این باره به ایسنا گفته بود: «یزد با پدیده تردد و اسکان اتباع مواجه است و یکی از دلایل این اتفاق، جاذبه استان یزد شامل وجود زمینهی اشتغال و استقبال کارفرمایان به دلیل منفعتهای اقتصادی است و به تبع آن، زمینه اسکان اتباع در شهر نیز فراهم میشود.
البته این بخش از جامعه هم نیازمند تامین زیرساختهایی مانند مدرسه، نمازخانه، درمانگاه و سایر زیرساختهاست ولی از طرفی معضلات فرهنگی و اجتماعی مربوط به سکونت این اتباع غیرمجاز نیز از جمله آسیبهای اجتماعی در استان است.»
البته وی در راهکار خود تصریح کرده بود: « رفع مشکل اتباع غیرمجاز یزد نیازمند حذف یکی از رئوس مثلث «اشتغال، اسکان و تردد» آنهاست، تنها در این صورت میتوانیم شاهد رفع مشکلات مربوط به اتباع بیگانه عمدتاً غیرمجاز در استان باشیم.»
وی با یاداوری مجدد این مطلب، یاداور تداوم این وضعیت میشود و تصریح میکند: عمدتا یزد مسیر ترانزیتی اتباع است به طوری که عموما اتباعی که تصمیم به رفتن به ترکیه دارند در این مسیر رفت و آمد دارند، اما آماری از تردد اتباع غیرمجاز تاکنون نداریم چرا که هیچ وقت و هیچ کجا کنتور نمیاندازیم و از انجایی هم که از مسیرهای مختلفی تردد میکنند برآوردی هم نداریم اما به محض دریافت گزارشات، هماهنگ هستیم.
پرویزی در خصوص تاثیر نوسانات سیاسی افغانستان در حال حاضر بر کشور ما خصوصا یزد میگوید: مسلما ترددها بیشتر شده است اما مسئاله حقوق بشری است و این افراد برای نجات جان خود به کشور ما پناه آوردهاند لذا برخورد قهری هم نمیتوانیم داشته باشیم.
از طرفی ما نیز مانند بسیاری از کشورهای جهان، معاهدات سازمانهای حقوق بشری را امضا کردهایم پس باید به گونهای عمل کنیم که خودمان نیز متضرر نشویم و فرایند سختی است.
آمار آسیب مهاجران رشد نکرده
این مسئول در پاسخ به سوال ایسنا مبنی بر این که «آمار اراذل اوباش و اخبار این گروهها در یزد اخیرا بیشتر شده، چقدر از این افراد اتباع هستند؟» میگوید: آماری از اراذل و اوباشی و اتباع بودنشان و برآوردی که اخیرا اقدام شده باشد، نداریم اما براساس آمار اخذ شده از زندانها، درصد رشدی تقریبا نسبت به سال گذشته در حوزههای مختلف جرایم گزارش نشده است.
وی در این باره اضافه میکند: آمار جرم و جنایت اتباع خارجی متعادل است و در حال حاضر، از مجموع زندانیان یزد، ۸.۵ درصد اتباع خارجی هستند اما نکته مهم این است که یزد به نسبت به دیگر استانها در این آمار جایگاه کمتری دارد چرا که اتباع دیگر استانها هم در این خصوص لحاظ شده است پس اگر امار اتباع بومی یزد را در نظر داشته باشیم این رقم به ۴ درصد کاهش میابد.
وی در خصوص وضعیت اتباع کرونایی نیز تصریح میکند: در بحث کرونا هم شهرداریها و فرمانداریها اقداماتی مانند آموزش و توزیع بستههای بهداشتی و موارد دیگر را انجام دادند به طوری که امروز آمار بسیار پایینی از ابتلا و مرگ و میر اتباع خارجی در این خصوص نیز وجود دارد.
صلیب سرخ و دستاوردهایش چه شد؟
اتباع هم با حضور خود نه تنها نیاز به کارگرهای سخت را که کمتر ایرانیها حاضر به فعالیت در آن هستند پر کردهاند بلکه برخی از حمایتهای بین المللی را نیز به هرمراه داشتهاند به طوری که چند ماه اخیر شاهد سفر صلیب سرخ به استان یزد بودیم و وعدههایی که البته در نشستهای متعددی با این گروه مطرح شد، اما امروز پیگیر این سفر و برنامههایش نیز هستیم، برای اتباع چه اتفاقات مثبتی خواهد افتاد؟
پرویزی به ایسنا میگوید: روال آنها در پرداخت و تامین مالی، براساس سال میلادی است ولی آنها اواسط تیر ماه به یزد آمدند و مقرر شد تا برای سال میلادی جدید در یزد هزینه کنند.
وی اضافه میکند: اقدامات بزرگی در استان یزد اتفاق افتاده به طوری که بعد از گذشت ۴۰ سال برای اولین بار سازمانهای بینالمللی در ایران، سه سهمیه خود مربوط به سازمانهای جهانی را با افزایش ۱۰۰ درصدی به ۶ سهمیه رساندند.
این مسئول با بیان این که چندین میلیارد تومان اعتبار از سوی صلیب سرخ برای طرحهای متعددی در یزد مانند مدرسه و بیمارستان در نظر گرفته شده، میگوید: ما باید پیشنهادات خود را اعلام کنیم که برخی از مکاتبات را در این باره انجام دادهایم چرا که عمدتا سازمانهای طرف حساب، خیریه هستند و با دولتها و سفارتها بابت این طرحها صحبت میکنند و عمدتا طرحها یکساله است البته یاداوری کنم که از محاسن سازمانهای بین المللی تامین مالی به موقع طرحهاست.
انتهای پیام