سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** شیرزاد: با عملکرد دولت رئیسی یک دوره یکساله خطرناک پیش بینی میشود
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «احمد شیرزاد» از فعالین تندرو اصلاح طلب نوشت:«حاکمیت یکدست خیلی دیرپا نخواهد بود و بالاخره بعد از مدتی اختلافات و تضادها آشکار خواهد شد. جناح اصولگرا به این معنا که همه قوا را در دست گرفتند، وجه مشترکشان فقط مخالفت با میانهروها و اصلاحطلبان بود وگرنه بعید به نظر میرسد که خودشان در تقسیم مناصب قدرت با یکدیگر توافق داشته باشند. اما در حال حاضر در شرایط کوتاه مدتی قرار گرفتیم که تضادی بروز نکرده، اختلافی رو نشده و به ظاهر همه با هم همسو هستند. در این شرایط اصلاحپذیری تصمیمات نامتوازن به حداقل میرسد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«یک دوره یکساله خطرناک پیش بینی میشود. یعنی ظرف حدود یک سال آینده این امکان وجود دارد که تصمیمهای کلانی گرفته شود و این تصمیمها از چشم انتقاد و نقادی دیگران دور بماند. به نظر میرسد در این فضا وظیفه رسانهها و مطبوعات بسیار سنگین است، برای اینکه کاملا مواظب باشند هر نوع تصمیم غیر کارشناسی را مورد نقد قرار دهند. همچنین کارشناسان آزادی که وجود دارند و از بیان حقیقت و نقطه نظرات کارشناسی خود واهمهای ندارند که خوشبختانه در جامعه هستند وظیفه سنگینی بردوش دارند».
شیرزاد در ادامه تاکید کرد:«مثلا اگر در یک وزارتخانه یا نهادی اتفاقی بیفتد که قاعدتا انتظار میرود مجلس نسبت به آن چشم نگران و باز داشته باشد، به نظر میرسد که تا یک سال نمیتوانیم صرفا به امید مجلس یا نهادهایی نظیر آن باشیم و اینجا باید جامعه مدنی رشد یافتگی خود را نشان دهد و کارشناسانی که هستند اگر با کمترین نقطه ضعفی روبهرو شدند، باید بیمحابا مطرح کنند».
در شرایطی که دولت جدید به تازگی مستقر شده و در پی آن است تا با تدبیر و تلاش شبانه روزی، مشکلات را رفع و به مطالبات مردم رسیدگی کند، در سوی مقابل طیف تندروی اصلاح طلب با تمام قوا در پی سنگ اندازی و مانع تراشی در مسیر حرکت دولت است.
گویا شیرزاد که پیش از این از سوی رئیس مجلس ششم از او با عنوان «صدای رادیو اسرائیل» نام برده شده بود، فراموش کرده که «دولتِ اصلاح طلبان» چه میراثی از خود بجا گذاشته است.
دولت روحانی کلید پاستور را با تورم 43 درصدی به دولت بعد تحویل داد. در هشت سال دولت روحانی حجم نقدینگی ۸ برابر شد و از ۴۷۹ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دهم به ۳۸۲۰ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دوازدهم رسید.
بدهی دولت به بانک مرکزی از ۱۳ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۱ به ۱۱۵ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۹ رسیده که نشانگر رشد ۷۷۵ درصدی است.
همچنین ضریب جینی به عنوان شاخص شکاف طبقاتی از ۳۶۵ هزارم در سال ۱۳۹۱ به ۴۰۰ هزارم در سال ۱۳۹۹ رسید یعنی افزایش ۹.۵ درصدی شکاف طبقاتی در دولت روحانی رخ داده است که بالاترین میزان در دهههای اخیر است.
علاوه بر این دولت سیزدهم در شرایطی کلید پاستور را تحویل گرفته که متوسط رشد اقتصادی ۸ ساله دولت روحانی فقط ۱.۲ درصد بود که کمترین رقم بین دولتها است.
قیمت مسکن در تهران در تیرماه ۱۳۹۲ کمتر از ۳.۷ میلیون تومان بود در حالی که در تیرماه ۱۴۰۰ به بالای ۳۰ میلیون تومان رسید یعنی ۷۲۲ درصد گران شد.
نرخ ارز از متوسط ۳۲۷۰ تومان در تیرماه ۱۳۹۲ به حدود 26 هزار تومان در ماه پایانی دولت روحانی افزایش یافت که بیشترین رشد قیمت ارز در سالهای پس از انقلاب است.
افراطیون اصلاح طلب بجای مایوس کردن مردم و پاشیدن بذر ناامیدی در افکار عمومی، بهتر است درباره شاهکارهایی از قبیل دلار 4200 تومانی و اجرای غیرکارشناسی و غلط طرح سهمیه بندی بنزین و بی عملی در ساخت مسکن و گرانی بی سابقه بازار خودرو و عملکرد بسیار ضعیف دولت روحانی در تأمین مایحتاج مردم از قبیل مرغ و تخم مرغ و لبنیات پاسخ دهند.
** روزنامه اعتماد: حال اصلاحات خوب نیست
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:«"حال اصلاحات خوب نیست!" ...علاوه بر دولتی که زیرنظر رییسجمهوری مورد حمایت اصلاحطلبان اداره میشد، جریان اصلاحات دستکم یکسوم کرسیهای مجلس را نیز در اختیار داشت اما به واسطه مجموعه علل و عوامل دیگر آن اقبال عمومی و حمایت گسترده اجتماعی را پشت سر خود احساس نمیکرد. شرایطی که به باور برخی ناظران اگر نگوییم از همان نیمه دوم دولت نخست حسن روحانی و حدود یک سالی بعد از آغاز به کار مجلس دهم و فراکسیون امید، اصلاحطلبان را به خود مشغول ساخته و آنان را به فکر اصلاحات درونی و بازسازی گفتمانی انداخته بود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«واقعیت آن است که تشکیل نهاد اجماعساز جایگزین در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 1400 که با عنوان «جبهه اصلاحات ایران»(ناسا) فعال شد، هنوز هم نتوانسته همه آن اصلاحاتی را که...چهرههای اصلاحطلب و پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان مدنظر داشته و دارند، پوشش دهد».
طیف اصلاح طلب در سالهای اخیر در سه انتخابات شکست خورد، انتخابات مجلس یازدهم، دولت سیزدهم و شورای شهر ششم. علت اصلی این شکست سنگین نیز بی توجهی به مطالبات و مشکلات اصلی مردم بوده است.
مردم در انتخابات مجلس یازدهم به جریان اصلاحات رای ندادند؛ چرا؟ به این دلیل که این طیف در مجلس دهم کارنامه بسیار ضعیفی به جای گذاشت. سلفی حقارت، جشن تولد اینستاگرامی، ستاد رفع حصر و اروپاگردی نمایندگان فراکسیون امید تنها بخشی از کارنامه ضعیف و غیرقابل دفاع جریان اصلاح طلب در مجلس دهم است.
اصلاح طلبان در شورای شهر پنجم نیز به هیچ عنوان کارنامه قابل قبولی ارائه ندادند. تغییر مداوم شهردار تهران، انتخاب محمدعلی نجفی و حواشی آن، تمرکز بر تغییر اسامی کوچه و خیابان ها بجای رسیدگی به مطالبات اصلی مردم و...تنها بخشی از کارنامه ضعیف شورای شهر اصلاح طلب پنجم تهران است.
به عبارت دیگر وقتی نمایندگان لیست امید در مجلس دنبال سلفی حقارت و کمیته رفع حصر هستند و شورای شهر اصلاح طلب پنجم تهران همه انرژی خود را صرف تغییر اسامی کوچه و خیابان ها می کند و نجفی را به عنوان شهردار انتخاب می کند و دولت روحانی نیز همه تخم مرغ های خود را در سبد برجام می چیند، نتیجه آن می شود که این طیف با شکست های سنگین و متوالی در انتخابات مواجه می شود.
وقتی جریان اصلاح طلب عمل جراحی مهره دوازدهم ستون فقرات کروبی را تیتر یک روزنامه می کند، اما در ماجرای تضییع حقوق کارگران هفت تپه و ماجرای حقوق های نجومی و عملکرد بسیار ضعیف آخوندی و زنگنه و ظریف و ربیعی و نعمت زاده و شریعتمدار و جهانگیری و نوبخت و... سکوت کرده و یا از افراد مذکور حمایت می کند، نتیجه آن می شود که با ریزش شدید پایگاه اجتماعی مواجه می شود.
** «زنان» بازیچه «سیاسی کاری» جریان اصلاح طلب
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «چالش پیشرویرئیسی مردی با پیراهن شماره 8» نوشت:«فارغ از موضوعات حساس و مهمی که پیشروی دولت رئیسی است اما مسئله فوتبال و رسیدگی به موضوعاتی که فیفا روی آن حساسیت دارد، میتواند در آیندهای نهچندان دور برای ابراهیم رئیسی دردسرساز شود. واقعیت این است که جانی اینفانتینو، رئیس فیفا در نظر دارد زمستان همین امسال به تهران سفر کند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«رئیس فیفا بهتازگی در دیداری که با رئیس فدراسیون فوتبال ایران داشته دو شرط مهم برای دادن میزبانی به تیم ملی ایران در مسیر انتخابی جام جهانی داشته که اولی نصب تجهیزات VAR است و دومی ورود زنان به ورزشگاه. این دو شرطی است که طرف ایرانی باید تلاش کند تا 20 مهرماه و زمان بازی تیم ملی با کره جنوبی رفع و رجوعش کند».
متاسفانه بخشی از جریان اصلاح طلب به موضوع زنان صرفا به عنوان ابزاری جهت نیل به اهداف سیاسی نگاه می کند. نگاه این طیف به مسئله زنان، نگاهی جنسیت زده و ابزاری است.
اصلاح طلبان تاکید دارند که زنان باید برای تماشای بازی مردان به ورزشگاه بروند تا «هم فحش بدهند و هم فحش بشوند»!. فعالین اصلاح طلب مدعی هستند که «اگر زنان برای تماشای بازی مردان به ورزشگاه نروند، دچار بیماری های روحی و روانی می شوند»! آیا این نوع دیدگاه، توهین به بانوان محترم ایرانی نیست؟!
آیا اکنون دغدغه اصلی بانوان کشورمان، حضور به عنوان تماشاچی در بازی مردان است؟! یک سوال؛ جریان اصلاح طلب که از سال 96 تا 1400 شهرداری تهران را در اختیار داشت، در زمینه سرانه اماکن ورزشی بانوان چه اقداماتی انجام داده است؟!
جریان اصلاح طلب که از سال 92 تا 1400 دولت را در اختیار داشت، برای رسیدگی به مطالبات زنان سرپرست خانوار چه اقداماتی انجام داد؟ در حمایت از جوانان نخبه چطور؟ آیا دولتِ اصلاح طلبان در رسیدگی به مطالبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بانوان کشورمان کارنامه موفقی به جا گذاشت؟
واقعیت این است که جریان اصلاح طلب با مطالبات اصلی جامعه فرسنگ ها فاصله دارد.