خبرگزاری مهر – گروه استانها: با هرکدام از بچههای جهادی در تغسیل اموات و همیار بیمار که همکلام میشوی نقطه آغاز همسنگریشان به فراخوان حاج آقا ایمنی برمیگردد و نقطه مشترک گفتگوهایشان این است که تمایل ندارند اسمشان مطرح شود و حدیث نفس بگویند. از مصاحبه امتناع میکنند و همسنگرهایشان را سوژه بهتری میدانند. خیلیها هم میگویند گفتگو میکنیم به شرط اینکه انتشار گفتگو و عکسهایشان بماند برای بعداز شهادت!
بین این شیربچههای شجاع ودلسوز خبری از وحشت و فرار از کرونا نیست بلکه کرونا را تلنگری برای جدی گرفتن یاد مرگ و معاد میدانند و امید اوج گرفتن در هیاهوی روزگار کرونایی دارند. اینجا حال و هوای دهه نود و دهه شصت بهم گره خورده است.
بعداز مدتی پیگیری بالاخره فرصت گفتگو با حاج آقا ایمنی مهیا شد و این طلبه دهه هفتادی که ده ماه از سختترین و شلوغترین ماههای عمرش را داوطلبانه در فاصله بین دارالرحمه و بیمارستان و حوزه و درس و بحث و امتحان سپری کرده به گفتگو رضایت داد.
حاج مجید ایمنی درباره نحوه شکل گیری گروه جهادی شهید مسرور توضیح داد: اواخر سال ۹۸ با شیوع بیماری کرونا با جمعی از دوستان مشغول ضدعفونی معابر بودیم که با مشاهده حادشدن وضعیت بیماری تصمیم گرفتیم فعالیتهایمان را منسجمترکنیم. همان شب یکی از دوستان پیشنهاد داد که نام گروه را به یاد شهید محمد مسرور که از اولین طلاب شهید مدافع حرم استان بود، مزین کنیم که فعالیتهای جهادیمان مورد عنایت شهدا واقع شود. و من از همان ابتدا توفیق مدیریت اجرایی گروه را داشتم. در همان ایام بحث تیمم و تغسیل اموات کرونایی در کشور مطرح شد و تصمیم گرفتیم در شیراز به این قضیه ورود کنیم.
وی تصریح کرد: مسئولیت سنگینی بود و احتمال خطر زیادی داشت اما دلمان راضی نمیشد امر خدا بخاطر تعدادکم نیروها و کمبود تجهیزات حفاظتی و بهداشتی روی زمین بماند. با اصرار و پیگیری موافقت مسئولین را گرفتیم اما مرتب به ماگوشزد میشد که اگر اتفاقی بیفتد مسئولیت آن با خودتان است.
او ادامه داد: در ابتدای فروردین ماه این کار را با دست خالی و سه نفرداوطلب شروع کردیم اما تدریجاً ۳۰ خواهر و ۴۰ برادر داوطلب به ما ملحق شدند.
ایمنی ادامه داد: همزمان با ورود به بحث تغسیل اموات کرونایی پیگیر حضور جهادیها در بیمارستان هم بودیم و چندین بار به مسئولین مربوطه درخواست دادیم اما مخالفت شد البته حق هم داشتند، ما درک میکردیم که مخالفتها بخاطر نگرانی برای جان و سلامتی جهادیها بود. اما بالاخره در پیک سوم بیماری و توصیه حضرت آقا که جوانها را به میدان مبارزه با کرونا دعوت کردند، با حضور جهادیها در بیمارستان موافقت شد و در حال حاضر دوماه است که در طول هفته ۳۰ خواهر جهادی به عنوان همیار بیمار و ۴۷ برادر جهادی بعنوان همیار بیمار و خدمات و تأسیسات در بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) شیراز در کنار پرسنل در سه شیفت صبح و عصر و شب به بیماران خدمات میدهند.
این فعال فرهنگی که کارنامه درخشانی در فعالیتهای فرهنگی حوزه و موسساتی چون امیر بیان و شکوفههای آسمانی دارد در خصوص سختی کار و سنگینی بار مسئولیت دعوت از جهادیها در این برنامههای پرخطر گفت: اوایل کار شبها خوابم نمیبرد. خیلی نگران بودم مخصوصاً پس از ورود خواهران به بحث تغسیل اموات نگرانیهایم بیشترشده بود. اما اشتیاق و اصرار خود داوطلبین برای حضور در بحث تغسیل اموات کرونایی و همیار بیمار و توکل و توسل کمک میکرد که کار را پیش ببریم.
وی که در سال ۹۵ زندگی مشترک خود را آغاز کرده و همسرش هم مانند یک همسنگر تمام عیار در تمام فعالیتهای جهادی از تبلیغ گرفته تا تغسیل و همیاری بیماران کرونایی او را همراهی میکند، در خصوص سختگیری درپذیرش نیروها که در خاطرات اکثر داوطلبین عنوان میشد، توضیح داد: ما بعد از فراخوان با دونوع نیرو مواجه بودیم. یکی نیرویی که خیلی مشتاق بود و یکی نیرویی که علاقه داشت اما ترس و اضطراب هم داشت و معقول تر عمل میکرد.
این فعال فرهنگی افزود: گاهی کمبود نیرو داشتیم، عمداً نیرویی که خیلی مشتاق بود را میترساندیم و خطرات کار را گوشزد میکردیم. همچنین چندین بار بهانه میگرفتیم و معطل میکردیم و میگفتیم چند روز بعد برای ثبت نام تماس بگیرد، تا احساساتش فروکش کند و به تصمیم درست برسد. بعضیها بعد از چند بار تماس و پیگیری خسته میشدند و دیگر ادامه نمیدادند اما بعضیها هر بهانهای آوردیم باز هم مصرانه پیگیری کردند تا موفق به حضور شدند و با استقامت تاهمین امروز پای کار ایستادند. تعداد محدودی از نیروها شاید در حدود یک درصد الان کناره گرفتند و اکثر نیروها همچنان پای کار هستند. ما با این سختگیریها سعی داشتیم بالانس ایجاد کنیم.
وی به خاطرات دلگرم کننده این ماههای سخت اشاره کرد و گفت: در بحث غسل چند عامل ما را مشتاق تر میکرد و مهمترین آن بازخوردی بود که از خانواده اموات میگرفتیم. بعضی خانوادهها حتی بعد از سه ماه برای تشکر به دارالرحمه میآمدند و به ما سرمیزدند و برمی گشتند. همراهی جهادیها در روزهای سختی که عزیز ازدست داده بودند و کسی برای تسلای خاطر نزدیک شأن نمیشد، در ذهنشان حک شده بود. بحث غسل و حاشیههای آن خیلی سخت بود.
این طلبه جهادی ادامه داد: در بیمارستان هم واکنش کادر درمانی و بیماران خیلی ما را دلگرم میکند.برای ما باارزش است که حضورمان مفید بوده است وبیماران حتی پس از ترخیص در تماس تلفنی و حتی ملاقات حضوری از فعالیت جهادگران قدردانی میکنند.
ایمنی تصریح کرد: الان ۱۰ ماه است که سختترین ماههای زندگی ام را گذراندم هم خودم و هم اطرافیانم. یقین دارم که توان من انقدر نبوده اما به حول و قوه خدا یک ثانیه هم پشیمان نشدم.
وی با اشاره به اینکه تا هروقت بیمارستان به ما نیاز داشته باشد این کار را ادامه میدهیم، بیان داشت: در بحث تغسیل در ۱۰ ماه گذشته تنها سه نفر از جهادیها درگیر کرونا شدند اما در بیمارستان در همان ماه اول سه نفر از جهادیها مبتلا شدند و خیلی حالشان وخیم بود اما در اوج بیماری که به عیادت شأن میرفتم به شوخی میگفتند ما را دورننداز! هنوز هم طالب بودند که به زودی به تیم برگردند و شیقت بردارند. بقیه اعضا هم با دیدن این خطرات حاضرنشدند میدان را خالی کنند و همچنان پای کار هستند. تاکنون هیچکس حتی خود کسانی که مبتلا شدند از حضورشان در این برنامهها پشیمان نشدند.
به گزارش مهر، ورود این جهادیها به بیمارستان حضرت علی اصغر و تأثیرات مثبت آن باعث شد تا در چند بیمارستان دیگر شیراز هم بستر برای حضور جهادیها فراهم شود و این روزهای سخت با جلوههای ایثار جهادگران برای بیماران و کادر درمان راحت تر بگذرد.