به گزارش خبرگزاری برنا از گیلان ؛ بسیار ترسیده بود، مثل اینکه از دست شخصی فرار کرده است. مدام با خودش زمزمه می‌کرد او مرا پیدا می‌کند، او مرا می‌کشد.
دختر نوجوانی که رنگ به رخسار نداشت و اضطراب تمام وجودش را فرا گرفته بود. سعی کردم آرامش کنم. از او خواستم توضیح دهد چه اتفاقی برایش پیش آمده که این چنین پریشان شده است.
وی بیان کرد: یک‌سالی است پدر و مادرم از هم جدا شده‌اند به همراه خواهر و مادرم در یکی از روستاهای نزدیک شهر زندگی می‌کنم. وقتی که بنیان خانواده‌ام خراب شد بسیار افسرده شدم. هیچ چیز و هیچکس مرا خوشحال نمی‌کرد. حتی خبر دوستانم را نداشتم و تنها امیدم برگشت پدرم بود تا اینکه مادرم تصمیم گرفت ازدواج کند به قول خودش سایه یک مرد بالاسرمان باشد.
من و خواهرم خیلی مخالفت کردیم اما بی‌تاثیر بود و مادرم به حرف‌های ما توجه‌ای نمی‌کرد. آن مرد را یکی از دوستانش معرفی کرده بود. مادرم همسر دومش بود و هفته‌ای چند بار به خانه‌مان می‌آمد. من و خواهرم اصلاً حس خوبی به او نداشتیم و هروقت سر و کله‌اش پیدا می‌شد به خانه همسایه می‌رفتیم تا او را نبینیم. تا اینکه امروز صبح وقتی مادر و خواهرم برای کارگری به مزرعه رفته بودند و من تنها در خانه خوابیده بودم همسر مادرم به منزلمان آمد و وارد اتاقم شد وقتی اورا دیدم شوکه شدم. متوجه شدم قصدش آزار و اذیت من است. جیغ و داد کردم تا از من دست بردارد. ترسید همسایه‌ها صدای من را بشنوند مرا رها کرد. من دیگر نمی‌توانم به خانه برگردم. چند باری که شما به مدرسه ما آمدید و جلسات مشاوره‌ای که برای من و همکلاسی‌هایم برگزار کردید توضیح دادید که اگر مشکل یا مسئله‌ای برایتان پیش آمد و نیاز به مشاوره داشتید می‌توانید به مرکز مشاوره آرامش مراجعه کنید. من الان از شما کمک می‌خواهم و دوست ندارم دیگر به آن خانه برگردم چون مطمئنم مادرم حرف‌هایم را باور نمی‌کند و فکر می‌کند چون از آن مرد خوشم نمی‌آید دارم دروغ می‌گویم.
تحلیل کارشناس:
زمانی که والدین طلاق می‌گیرند، فرزندان دختر به مدت حدود یک‌سال نشانه‌های منفی مانند افسردگی، خشم و مشکلات روحی را نشان می‌دهند. تاثیر طلاق بر فرزندان دختر به گونه‌ای است که آنها را در معرض نگرانی‌های بسیار قرار می‌دهد.
دخترانی که طلاق والدین را تجربه کرده‌اند احساس می‌کنند که مجبورند زودتر از همسالان خود به لحاظ شخصیتی بزرگ شوند. زنانی که از همسر خود جدا می‌شوند برای ترمیم زخم‌های خود نیاز دارند فردی او را درک کند و مورد حمایت قرار دهد. در این مورد که مادر برای حل این مسئله بدون آگاهی با مردی ازدواج می‌کند که رنج و ناراحتی زیادی را به دخترانش انتقال می‌دهد تا حدی که ناپدری قصد سو‌‌‌استفاده از دختر نوجوانش را دارد و دختر برای فرار از موقعیت و احساس ناامنی تمایل به برگشت ندارد.
"خدیجه کشاورز" _کارشناس ارشد روانشناسی بالینی مرکز مشاوره معاونت اجتماعی پلیس گیلان
