عصر ایران؛ مهرداد خدیر- سخنان سردار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دربارۀ «پیشگام بودن ایرانیان در علم فیزیک کوانتوم و سابقۀ این دانش در جوامع اسلامی و آثار دانشمندان مسلمان» واکنشهای متفاوتی را برانگیخته و اصل صحبتها با انگیزههای مختلف در شبکههای اجتماعی بازنشر میشود.
مهم ترین عباراتی که این فرمانده ارشد با 40 سال سابقه حضور در سپاه از عضویت تا عالی ترین مناصب فرماندهی در برنامۀ تلویزیونی با موضوع «آخرین توانمندی های سپاه» اینهاست:
«ما سرمنشاء علم کوانتوم هستیم اما نمیشود اعلام کنیم. در عرصۀ کامپیوترهای کوانتومی هم هم جلودار هستیم. علم کوانتوم علمی بسیار قدیمی در جوامع اسلامی است. قریب به هزار سال پیش دانشمندان مسلمان در این باره صحبت کردند. ...دو سال پیش در کنفرانس به مناسبت صدمین سال آغاز علم کوانتوم در نیویورک برگزار شده و دانشمندان ایرانی هم در آن شرکت داشتند و مقایسه مطالب عنوان شده در آن به عنوان آخرین یافتههای کوانتوم با یک کتاب ابن عربی، فیلسوف و عارف مسلمان، نشان میدهد که عبارتهای ابن عربی کامل تر از عبارتهای دانشمندان اخیر است.»
هر چند معمولا نسبت به سخنان فرماندهان ارشد سپاه محظورات (و نه محذورات به معنی برحذر داشته شدن) و ملاحظاتی وجود دارد اما در این یادداشت در مقام خرق 10 نکته را میآورم:
1. برخی رسانه های خارجی به بهانۀ این سخنان، ماجرای چند وقت قبل رونمایی از دستگاه مستعان 110 برای تشخیص کرونا را یادآور شدهاند. اما این قیاس مع الفارق است چون آقای فدوی، دربارۀ پیشینۀ یک دانش یا آگاهی در ایران سخن گفته و مدعی ساخت یا استفاده از دستگاهی نشده است.
2. برخی این سخنان را مصداق رواج «شبه علم» دانسته و نوشتهاند:
«وقتی مطالبی با استفاده از شکل استدلال، بحث و واژگان مشابه با مباحث تخصصی و به عنوان مطالعات علمی و ثابتشده ارائه میشوند اما در عمل روششناسی علمی ندارند و به انتخاب گزینشی نتایج یا بیان اغراق آمیز متکی هستند، به آنها "شبهعلم" گفته میشود.»
این تعریف از «شبه علم» درست است اما نسبت دادن رواج «شبه علم» به آنچه آقای فدوی گفته زیاده روی است. چرا که اساسا بحث علمی نکرده و تنها گفته ایرانیان و دانشمندان مسلمان به کوانتوم توجه داشته اند و در سپاه هم به آن پرداخته شده ولی امکان معرفی پیشرفتها نیست.حال آن که شبهعلم، کاری بود که برخی برای مقابله با شیوع کرونا انجام میدادند و واکسیناسیون را از اساس فارغ از نوع و کشور سازنده نفی می کردند.
3. یکی دیگر از محورهای نقد به این خاطر است که گفته میشود علم فیزیک به شکل امروزی 400 سال و شاخۀ کوانتوم هم تنها 120 سال قدمت دارد. (ماکس پلانک نظریه کوانتوم را در سال ۱۹۰۰، یعنی ۱۲۱ سال پیش مطرح کرد. پس از آن هم آلبرت اینشتین در سال ۱۹۰۵، یعنی ۱۱۷ سال پیش، از آن نظریه برای توضیح اثر فوتوالکتریک یا اثر هرتز استفاده کرد، پدیدهای که در آن برخی مواد در برابر تابش نور الکترون گسیل میکنند).
4. ماجرا را اما به شکل دیگری هم میتوان نگاه کرد و چنانکه از اشاره به «ابن عربی» برمی آید سردار فدوی قصد پیش کشیدن بحثی علمی به معنی تخصصی کلمه را نداشته است و احتمالا با نگاهی عرفانی از «کوانتوم» یاد کرده است و اگر این یادداشت را مینویسم به خاطر همین تصور است چون با قدرت بیشتری که سپاه پاسداران خصوصا پس از روی کار آمدن دولت آقای رییسی و حضور فرماندهان ارشد سابق و فعلی در مدیریت های مختلف به دست آورده نگاه علمی و عرفانی ولو دقیق و کامل نباشد از نگرانی سیطرۀ نگاه نظامی میکاهد.
5. یکی از زیباترین و بهترین کتابها که داستان کوانتوم را به زبان ساده و بسیار شیرین و خواندنی شرح داده و خوش بختانه پارسال منتشر شد و بسیار هم با استقبال رو به رو شده «واقعیت ناپیدا» ست به قلم « کارلو رووِلی» که فیزیک را برای عموم عرضه میکند. (فرهنگ نشرنو با برگردان علی خدادادای شاهی)
من نمیدانم آقای فدوی این کتاب را خوانده یا نخوانده اما اگر خوانده و تحت تأثیر آن چنین سخنانی گفته قابل تأمل است چون آنگونه که از این کتاب برمیآید ماجرای کوانتوم، با نگاه صرفا ایدیولوژیک، نسبت و قرابتی ندارد:
«دراین رقص بی پایان اتم ها نه انجامی هست نه کرانهای. ما انسانها نیز مانند مابقی طبیعت، جزئی از این رقص بی پایان هستیم. جزئی که نتیجۀ ترکیبی تصادفی است. طبیعت، همچنان به تجربه و آزمایش ترکیبها و فرمهای جدید ادامه میدهد و ما مانند حیوانات، نتیجۀ یک انتخاب تصادفی و بی انجامایم که در طول ادوار متمادی ساخته شده است. زندگی ما ترکیبی از اتمهاست. افکار ما از اتمهایی کوچک ساخته شده است. رؤیاهای ما محصول اتمهاست. امیدها و عواطف ما به زبانی متشکل از الفبای اتمها نوشته شده است.»
اگر دو کشف بزرگ فیزیک در قرن بیستم را «نسبیت عام» و « نظریۀ عام» بدانیم این کتاب روایتی است همه کس فهم دربارۀ این دو و لحن آن نه خشک و علمی که قصه واره و بسیار جذاب است و بعید است این کتاب را بخوانید و در پایان هر فصل به وجد نیایید و احساس نکنید ما جزئی از یک کل هستیم و ووقتی می میریم انگار کوزۀ ابی به دریا ریخته شده است و به تعبیر مولانا:
ما زدریاییم و به دریا میرویم
6. اشارات قدمت این بحث در فرهنگ ایرانی را می توان به عرفان و ادبیات ایران نسبت داد و آن شعر مشهور:
دل هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان، بینی
که هر چند به "شکافت اتم" تعبیر شده اما کسانی که با نگاه صرفا علمی تحلیل میکنند معتقدند جنبه های شاعرانه را نمی توان به علم تعمیم داد.
شکسپیر هم در توصیف یک پری خیالی (ملکه مَب) او را سوار بر کالسکه ای تصویر میکند که موجودانی به نام «اتمی» - به معنی بسیار ریز- او را می کشند ( می رانند). اما این ادبیات است و وارد علم نمی کنند.
7. فرض کنیم سردار فدوی به همین جنبه های شاعرانه و ادبی و علمی نظر داشته است. آیا همین که از زبان یک مقام ارشد نظامی نه سخنان ایدیولوژیکِ هزار بار گفته شده مانند آنچه در مصاحبه سردار کوثری شنیدیم یا شعارهایی از جنس اقتدارگرایی که مطالبی با نگاه عرفانی شنیدیم جای خرسندی ندارد؟
8. راز ماجرا شاید این باشد که علی فدوی از نسل اول و اصطلاحا از بچه های اولیه سپاه است . یادمان باشد اولین پوستر سپاه در سال 58 با زمینه سیاه با تصویری از امام، طالقانی و شریعتی منتشر شد ( با این عنوان: و ظلمت شب از این سه تَن بگریخت) و اگر در جبهه به شدت مجروح شد حین فیلمبرداری بود نه تیراندازی و دوست نداشته تنها با سلاح شناخته شود. بعد تر هم که در نیروی دریایی سپاه مسؤولیت گرفته طبعا با امور فنی بیشتر آشنا شده است.
9. اگر می پرسید چه می خواهی بگویی؟ صریح و روشن توضیح میدهم:
در روزگاری که سرداران مناصب مختلف اداری و اقتصادی و ورزشی و پارلمانی را مدیریت میکنند و در تحولات دو سال اخیر و یک دستن شدن حاکمیت حالا از رییس مجلس شورای اسلامی تا معاون اقتصادی رییس جمهوری، از وزیران کشور و میراث و گردشگری تا راه وشهرسازی یا رییس کمیتۀ تربیت بدنی مجلس و به تازگی مدیر عامل باشگاه استقلال همه از فرماندهان سپاه بودهاند، به نگاه ایرانی، علمی و عرفانی به جای نگاه نظامی بیشتر نیاز داریم و از این منظر جای خوشحالی است که از زبان مرد شمارۀ 2 سپاه دربارۀ کوانتوم و ابن عربی بشنویم.
10. شاید اگر سردار فدوی می خواست دقیقتر سخن بگوید بهتر بود در جایی که به ایران نسبت می دهد از کلمۀ «علم» استفاده نمیکرد و مثلا می گفت ما به دستاوردهای علوم جدید بی توجه نیسیتم و یکی از آنها کوانتوم است که اگرچه به عنوان علم جدید است اما روح آن به عرفان ما نزدیک است و در نگاه عرفانی ما قدمت و پیشینه دارد.
کوتاه این که:
کوانتوم به زبان ساده بر «ویژگی دانهای بودن جهان» تأکید دارد و این یعنی جهان، ساختار سلسله مراتبی ندارد و این که عشقی عمیق به طبیعت در جریان است و ما جزئی از همین جهانیم و اجزای یک کل خارق العاده.