پس از وقوع این حادثه وزیر کشور در تماس با استانداران اصفهان و خوزستان، خواستار پیگیری فوری درمان «علی لندی» نوجوان فداکار ایذهای و رسیدگی به خانواده او برای تامین هزینههای درمان این نوجوان ایثارگر شد.
عصر روز ۱۸ شهریور در پی آتش سوزی یک عدد پیکنیک توسط خانم میانسالی و پس از آن پرتاب ناخواسته به سمت مادرش و سوختگی زن سالخورده با فریاد و درخواست کمک، نوجوانی پانزده ساله بنام علی لندی که مهمان خانه همسایه بود برای نجات پیرزن اقدام و برای دور کردن پیک نیک مشتعل و پرتاب آن از محدوده اقدام میکند که متاسفانه خود نیز دچار حریق و سانحه سوختگی میشود.
علی با ۹۱ درصد سوختگی ابتدا به بیمارستان سوانح سوختگی طالقانی اهواز و پس از آن به بیمارستان سوانح سوختگی حضرت امام موسی کاظم اصفهان اعزام شد و در بخش بستری و در انتظار تخت خالیای سی یو ماند.
اقدام علی پانزده ساله برای نجات دو زن گرفتار در آتش علاوه بر اینکه اوج شجاعت، جسارت و غیرت نوجوانی بزرگ زاد را نشان میدهد، میتواند داستانی باشد برای نسل جوان جامعه ما و نیز تلنگری به جامعه که چگونه میتوان مرد بود.
قصه علی در توییتر جنجال به پا کرد.
ماجرا از این قرار است که علی لندی درست زمانی که در محله خاله خود در حال بازی بود، ناگهان صدای انفجار از خانه یکی از اهالی به گوشش میرسد. ۲ انسان؛ یک پیرزن و یک زن میانسال وقتی مشغول تهیه ناهار با استفاده از پیک نیک بودند، آتش در خانه شان زبانه میکشد، صدای جیغ و داد زنان همه جا را فرا میگیرد و فریاد کمک سر میدهند.
علی لندی سیاوش وار و قهرمانانه دل را به آتش میزند و برای نجات ۲ زن از هیچ تلاشی دریغ نمیکند؛ پیک نیک را از خانهای که آتش گرفته در طبقه دوم به پایین پرتاب میکند، اما حریق دامن خودش را گرفتار میکند.
شامگاه ۱۸ شهریور در حالی که همه خبرها معطوف به جان باختن دختر ۱۲ ساله ایذهای بود که به دلیل گشودن آتش از سوی اوباش فوت شده بود، قهرمانی کوچک جثه اهل ایذه با دلی بزرگ همچون قهرمانان افسانهای در داستانهای شاهنامه در اقدامی فداکارانه دل را برای نجات جان انسانها به آتش زد.
عموی علی لندی در این خصوص گفت: این آتش سوزی در یک ساختمان چند واحده رخ داد و علی خانه خاله اش بود، اما هنگامی که آتش سوزی رخ داد و صدای کمک خواستن همسایه را شنید فورا خودش را به واحدی که دچار حریق شده بود رساند؛ فورا یک پتو به روی یکی از خانمها انداخت و سپس به سراغ کپسول مشتعل رفت و آن را برداشت تا از محل دور کند، اما آتش او را هم سوزاند.
او افزود: دختر خالههای علی فورا سعی کردند تا با پاشیدن آب روی بدن نحیف این نوجوان تا زمان رسیدن آمبولانس از سوختگی بیشتر او جلوگیری کنند؛ پس از مدتی خودروی اورژانس نیز از راه میرسد و بعد از انتقال علی به بیمارستان با انجام اقدامات اولیه از ایذه به اهواز منتقل شد، اما به درخواست ما به بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان منتقل و در بخش «آی سی یو» تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفت.
عموی این قهرمان ایذهای با بیان اینکه علی ۹۱ درصد دچار سوختگی شده است، اما با این حال به ما گفته بود که هر شخص دیگری نیز به جای من بود همین کار را میکرد و اگر دوباره چنین اتفاقی رخ دهد باز هم همین کار را انجام خواهم داد.
به راستی روایت این جانفشانی، واقعیتی بدون اغراق است که از انسانی والا منش برخواسته، گویی او میخواست بگوید درس و مشق را به خوبی آموخته و شعر سعدی را به خوبی با روح و جان هم حفظ و هم حس کرده است.