عصر ایران ؛ کاوه معینفر - حکایت سانسور در صداوسیما همچنان «یکی داستان است پر آب چشم» ، این شب ها سریال «هم سایه» در حالی با موضوع مهاجران افغانستان از شبکه سه سیما به روی آنتن می رود که نویسندگان این مجموعه نسبت به سانسورهای بی رویه در این مجموعه انتقاد کرده اند.
تهمینه بهرام و ارسلان امیری نویسندگان مشترک این مجموعه، هر کدام به شکلی از آنچه که در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است گلایه کرده و در صفحات اینستاگرامی خود این اجحاف در حق نویسندگان سریال را به اشتراک گذاشتند.
تهمینه بهرام نوشته است: «انسان بدون شعر و قصه، موجود بیچاره ای است. در این روزهای اندوهگین که آوار تلخی ها هر روز بیش از گذشته بر سرمان می ریزد، به قصه ها پناه می بریم. توی قصه ها هنوز معجزه می شود. لیلی به دلدادگی مجنون رسوایی را به جان میخرد و فرهاد برای شیرین، کوه می کند و چقدر این روزها به شنیدن و دیدن عاشقانه ها نیاز داریم، گویی بی عشق، تاب تحمل این همه تلخی نیست. دریغ و افسوس که عشق را هم از قصه هایمان پاک می کنند. متاسفم که این شب ها، عاشقانه ای که نزدیک دو سال برایش زحمت کشیدم پاره پاره و مثله شده به دستتان می رسد.»
تهمینه بهرام و ارسلان امیری برندگان سیمرغ بهترین فیلمنامه جشنواره فجر 1399
ارسلان امیری - که اخیرا از جشنواره ونیز 2 جایزه برای فیلمش زالاوا گرفته است - هم در انتقاد به این تغییرات در مجموعه هم سایه نوشت: ««سریالی در تلویزیون در حال پخش است، به نویسندگی تهمینه بهرام و ارسلان امیری که پس از اصلاحات بسیار زیاد، در مرحله نگارش فیلمنامه به تولید و نمایش رسید. به احترام کار حرفه ای و تهیهکننده خوشنام پذیرفتیم که همکاری ادامه داشته باشد، شاید در اجرا دست کم کار آبرومندی شود، اکنون در هنگام نمایش، حذف ها و سانسور ها چنان ... شده که علاوه بر متن به تلاش های گروه تهیه و تولید و بازیگران خوب این سریال هم لطمه زده است.
جناب تلویزیون شما یک ملودرام عاشقانه ی بسیار بسیار محافظه کارانه که در چارچوب قوانین خودتان ساخته شده را هم تاب نیاوردید و پس از ساخت هم دارید قلع و قمعش می کنید. داستانی که پس از بارها حذف و سانسور ساخته شده را باز هم بی اعتبار و حتی تحریف می کنید! طبق عقایدی که خودتان لاف آن را میزنید، این کار شما مصداق دستبرد و تحریف است و ... !»
نکته جالب توجه این است که سریالهای تلویزیون در زمان نگارش هم کاملا مورد تصحیح و بررسی قرار میگیرند و اگر نکته یا موردی وجود داشته باشد به نویسندگان اعلام میشود تا آن راتغییر دهند، معمولا نویسندگان هم تغییرات لازمه را بر اساس چهارچوب قصه و منطق دراماتیک آن به هر شکلی بوده انجام میدهند. علی رغم این تغییرات و جرح و تعدیلها باز انگار در تلویزیون هنوز هیچ رویه مشخصی وجود ندارد و هر آنچه خود دوست دارند اعمال میکنند. کار به جایی میرسد که اینچنین صدای نویسندگان سریال در آمده است و اعلام میکنند آنچه درحال پخش است با آنچه نگارش شده تفاوتی زمین تا آسمانی دارد. چنانکه امیری گفته است : «این کار شما مصداق دستبرد و تحریف است و ... !»
واقعیت این است که هیچ اتفاقی ناخوشایندتر از این نیست که نویسنده یا خالق یک اثر احساس کند او مغبون شده است و پشیمان شود از همکاری که داشته است.
بی شک چنین اتفاقاتی همواره در حال رخ دادن است که سطح کیفی تولیدات تلویزیون به چنین جایی رسیده و همه آگاهیم که مدتهاست هیچ سریال یا مجموعه ای از این رسانه پخش نشده است که مورد استقبال عمومی قرار گیرد.
این همه محافظه کاری، این همه سانسور، این همه کم و زیاد کردن و ... تنها نتیجه ای که داشته است سقوط تلویزیون در نزد مخاطبان چند ده میلیونی آن است. با توجه به این همه هزینه و خرج برای سریال یا برنامهای که چندان بازخوردی در سطح جامعه هم ندارد واقعا هیچ توجیه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ... ندارد.
تهمینه بهرام و ارسلان امیری همراه با آیدا پناهنده در جشنواره فیلم فجر گذشته سیمرغ بهترین فیلمنامه را برای فیلم زالاوا به ارمغان بردند،در عوض تلویزیون به جای مغتنم شمردن این فرصت و ادامه همکاری با چنین سرمایههایی، دست به کاری میزند که قلب آنها بشکند و چنان بروند که دیگر پشت سرشان را هم نگاه نکنند.
واقعا از هیچ منظری استراتژی مدیران تلویزیون و دغدغههایشان برای زدن چنین خسارتهایی قابل درک نیست. متاسفانه!