برای اطلاع از کم و کیف نقشآفرینی، وجیهالله جعفری، رئیس هیئتعامل ایمیدرو در پروژه انتقال آب خلیج فارس پاسخگوی سوالات ما بود و از آینده روشن خطوط انتقال آب صحبت کرد.
شخصا نگاه مثبتی داشتم. در سال ۱۳۹۱ ، مسئولیت معاونت امور معادن و صنایع معدنی وزارت صمت برعهده من بود. همکاران ما در سازمان ایمیدرو با مراجعه به این معاونت، پروژه انتقال آب خلیج فارس را به بنده معرفی کردند.
از طرفی نمیتوانستیم مدعی باشیم که آمایش صنعتی به صورت کامل در کشور انجام شده است. در آن زمان همه معتقد بودند که صنعت باید در کنار آب باشد ولی در این پروژه، انتقال مواد معدنی به دریا برای تولید کنسانتره، نسبت به انتقال آب به معادن از صرفه اقتصادی کمتری برخوردار بود. به همین دلیل اجرای پروژه مورداستقبال معاونت معدن وزارت صمت قرار گرفت.
پس از برگزاری جلسه، یک هیئت اجرایی تشکیل شد. برای اجرای این پروژه میان دستگاه های مختلف، ناهماهنگی وجود داشت. درصدد بودیم تا دولت پشتیبانی خود از طرح را اعلام کند.
کلیات طرح به هیئت دولت ارسال شد. در همین راستا در سال ۱۳۹۱ مصوبهای از دولت دریافت کردیم و کارگروهی به ریاست معاون اول رئیسجمهور و دبیری وزارت نیرو و همچنین با حضور دستگاههای محیطزیست، وزارت صمت، جهاد کشاورزی، استانداران هرمزگان و کرمان و مدیران عامل سه شرکت گل گهر، چادرملو و شرکت مس با عنوان کارگروه تامین آب فلات مرکزی ایران و صنایع شرق کشور تشکیل شد.
طراحی این پروژه تقریباً رو به اتمام بود و مراحل دریافت مجوزها و اراضی و مصوبات آبشیرینکنها به سرعت انجام شد. در این مرحله دوران مسئولیت من در معاونت معدن و صنایع معدنی وزارت صمت به اتمام رسید. این موضوع موجب شد که فاصلهای میان من و اجرای پروژه ایجاد شود. اما بنده همواره از همکاران خود که در این طرح فعالیت میکردند جویای آخرین جزئیات روند کار بودم.
بسیاری از صنایع کشور در مسیر کرمان به یزد قرار گرفتهاند. از طرفی روز به روز سطح آبهای زیرزمینی کشور رو به کاهش میرود و نیازمندی ما به آب افزایش مییابد. روزی که مباحث مربوط به پروژه انتقال آب خلیج فارس مطرح شد موضوع صرفا انتقال آب به صنایع معدنی نبود. اعتقاد بر این بود که انتقال آب از خلیج فارس تا فلات مرکزی کشور موجب ایجاد توسعه در مسیر این خط لوله نیز خواهد شد.
بنابراین میتوان گفت که نگاه توسعه منطقه با انتقال آب نیز در این پروژه مستتر بود. در همین راستا من جلسهای را با حضور صنایع و نهادهای درگیر در پروژه ترتیب دادم و آخرین وضعیت اجرای این طرح بزرگ را جویا شدم. به نظر من پروژه در توسعه منطقه نقش موثری داشت. به همین دلیل من جزء موافقان اجرا و عملیاتی شدن این طرح بزرگ ملی بودم. در آن زمان پیشبینی شد که حداقل سه خط انتقال آب ایجاد شود. یکی از این خطوط به لطف خدا و تلاش تمام کارکنان طرح، به مرحله بهرهبرداری رسیده است.
زمینی که به منظور اجرای این طرح تصرف شده و زیرساختهایی که برای خط لوله انتقال آب خلیجفارس فراهم آمده است برای سه خط لوله پیشبینی شده است. احتمالاً خط دوم از کرمان به بیرجند و از آنجا به مشهد و بعد به خواف خواهد رسید. خط سوم نیز احتمالاً بخشی از یزد، اصفهان و فارس را پوشش خواهد داد. البته مسیر این خط لولهها فعلاً در مراحل اولیه است و نمیتوان بهطورقطع درباره آن صحبت کرد. بههرحال امیدواریم که خط دوم انتقال آب نیز تا پایان سال جاری کلنگزنی شود.
در همین راستا و بنا به تاکید مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری، برنامههای انتقال آب کشور موردتوجه ویژه قرار گرفته است و ما در سازمان ایمیدرو حتماً مباحث مربوط به خطوط دوم و سوم انتقال آب خلیجفارس را در برنامه خواهیم داشت. البته قرار نیست که دولت وارد موضوع هزینههای اجرایی این طرحها شود. خط لولهها با سرمایهگذاری بخش خصوصی که نیازمند آب هستند عملیاتی خواهد شد. از طرفی ورود آب به مناطق مرکزی و کمآب کشور موجب خواهد شد که نگرانی صنایع درباره جذب سرمایهگذار کاهش یابد.