ضرغام مهرگانفرد در گفت وگو با ایسنا، با اشاره به فراز و نشیب های دوران نوجوانی، اظهار کرد: کودکان بعد از طی کردن دوران کودکی وارد دوره نوجوانی می شود و لذا ویژگی ها و شرایط و موقعیت های فیزیکی، روانی و اجتماعی متفاوتی را تجربه می کند که متناسب با نوجوانی است.
وی با بیان اینکه تغییرات خلقی و رفتاری دوره نوجوانی برای کودکان عجیب و غافلگیرکننده است، افزود: اغلب این تغییرات برای والدین غیر قابل تحمل است.
این روانشناس، رده سنی ۱۲ تا ۲۰ سالگی را دوران نوجوانی دانست و تصریح کرد: کودکان وقتی وارد دوره نوجوانی می شوند باید بتوانند ویژگی های دوران کودکی را دور بریزند و ویژگی های بزرگسالان را در خودشان جایگزین کنند.
مهرگانفرد، با بیان اینکه کودکان سر به زیر و مطیع و وابسته به والدین با ورود به نوجوانی حس استقلال طلبی پیدا می کنند، گفت: همین حس استقلال طلبی اجازه نمی دهد که نوجوان طبق نظر والدین کاری انجام دهد و در این زمان نافرمانی شکل می گیرد و که برای والدین نگران کننده است.
وی از والدین خواست حس استقلال طلبی نوجوان را نافرمانی و گستاخی تلقی نکنند و ادامه داد: نوجوان به واسطه شرایط روحی و روانی می خواهد خودش برای خودش تصمیم بگیرد، برنامه ریزی کند و آینده اش را بسازد.
این روانشناس، دوره ۱۲ ساله کودکی را به دو بخش والدین و مدرسه تقسیم و خاطرنشان کرد: اگر در درجه اول والدین و سپس مدرسه دوران کودکی خوبی برای افراد رقم زده باشند، دوران نوجوانی نیز به راحتی می گذرد، اما اگر دوران کودکی با چالش همراه باشد، دوران بلوغ برای نوجوان نیز با چالش همراه خواهد بود.
وی سه سال اول دوره نوجوانی را بسیار حساس و بحرانی دانست و اضافه کرد: اگر دوره نوجوانی را سه مرحله بدانیم، مرحله نخست بلوغ نام دارد، یعنی ورود از کودکی به نوجوانی با بلوغ همراه است و نوجوان در دوره بلوغ به آگاهی نیاز دارد.
مهرگانفرد، اوج چالش دوره نوجوانی را در بلوغ دانست و یادآور شد: نوجوان با سردرگمی مواجه می شود و تغییرات فیزیکی و روانی آرامش او را بر هم می زند. این در حالی است که اگر نوجوان بداند که تغییرات جسمی و روانی اش طبیعی و فیزیولوژیکی است و همه افراد این دوران را تجربه کرده اند، راحت تر با آن کنار می آید. متاسفانه والدین اطلاعات فیزیولوژیکی خوب و لازم را در اختیار فرزندان نمی گذارند و نوجوان با چالش های فراوان، اطلاعات نادرست را از هم سن و سالان خود دریافت می کند.
این روانشناس، یکی دیگر از چالش های دوره نوجوانی را انجام رفتارهای پرخطر دانست و اظهار کرد: نوجوانان نمی توانند آینده را تصور کنند، زیرا هنوز به رشد شناختی و عقلانی کافی نرسیده اند تا بتوانند فرضیه سازی کنند لذا والدین سعی کنند فضای امن را برای نوجوان فراهم کنند تا خطرات کمتری متوجه آنان شود. به عنوان مثال نوجوانی که علاقمند به رانندگی با سرعت زیاد است، در کنار پدر خود و در مکان مناسب این احساس را تجربه کند.
وی رابطه مثبت والدین و فرزندان را ضامن گذر از دوره نوجوانی دانست و عنوان کرد: فرزندان در دوران کودکی رابطه خوبی با والدین دارند و به نوعی وابسته هستند، اما وقتی وارد دوران نوجوانی می شود، این رابطه ضعیف می شود. در این شرایط که نوجوان به دنبال دور ریختن ویژگی های کودکی و جایگزین کردن ویژگی های بزرگسالی است، به همانندسازی نیاز دارد که معمولا پدر و مادر الگوی این همانندسازی هستند.
مهرگانفرد، تداوم رابطه خوب والدین با فرزندان را لازمه همانندسازی دوره نوجوانی دانست و تصریح کرد: اگر والدین با یکدیگر و با فرزندان ارتباط سالم و سازنده نداشته باشند، نوجوان به سمت جایگزین کردن بزرگسالان محبوب خود و همانندسازی و تثبیت شخصیت آنان در خود می کند.
وی مدیریت رفتارهای نوجوانان پسر را سخت تر از دختران نوجوان دانست و گفت: دختران در هوش هیجانی و کلامی از پسران جلوتر هستند و لذا می توانند ارتباط خوبی با والدین برقرار کنند؛ همچنین دختران در روند اجتماعی شدن کمتر با الگوهای خارج از خانه مواجه هستند و لذا دختران دوره بلوغ را راحت تر از پسران پشت سر می گذارند.
این روانشناس، به توانایی دختران در کسب اطلاعات نسبت به دوره بلوغ اشاره کرد و متذکر شد: دختران نسبت به بلوغ آگاه تر هستند و می توانند احساسات خودشان را مدیریت کنند، اما پسران با قطع ارتباط با والدین مواجه می شوند و سعی می کنند الگوهای خود را از هم سن و سالان بگیرند.
مهرگانفرد، از والدین خواست به چالش های دوران بلوغ نوجوانان دامن نزنند و اظهار کرد: نوجوانان با نوسان خلقی مواجه هستند و یک لحظه بسیار پرخاشگری می کنند و لحظه بعد احساس پشیمانی دارند لذا والدین برای حفظ ارتباط با نوجوان خود، آستانه تحمل خود را بالا ببرند تا این ارتباط خراب تر نشود.
وی با بیان اینکه نوجوان در هر حالت باید خانواده را حامی خود ببیند، خاطرنشان کرد: قهر کردن پدر و مادر با نوجوان و بی محلی به او، رابطه با خانواده را از بین می برد و دیگر نمی توان رفتارهای او را کنترل کرد.
انتهای پیام