به گزارش روابط عمومی واحد تهران شمال دانشگاه آزاد اسلامی، در سومین وبینار بزرگداشت هفته دفاع مقدس که با همکاری دفتر فرهنگ اسلامی دانشکده الهیات و علوم انسانی برگزار میشود، دکتر مسعود کوثری، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ضمن اشاره به تعاریف مختلفی از جامعه، آن را شبکهای از تعاملات اجتماعی تعریف کرد و افزود: «جامعه شبکهای از معانی است که گرچه نمادهای زبانی در آن عنصر مهمی هستند، پر از نمادهایی است که معانی، ارزشها و هنجارها را خلاصه و فشرده میکنند و این نمادها اهمیت زیادی دارند. برای همین در جوامع مجسمهها، یادمانها، موزهها و ... ساخته میشود چون مردم فهم و معنی مشترک از آن دارند. این نمادها به ما یادآوری میکنند که چگونه زندگی کنیم».
وی در بخش دیگری از سخنان خود به خاطره و حافظه اشاره کرد: «تحقیقات زیادی درباره خاطره و حافظه فردی و نقش آن در زندگی فرد انجام شده و نتایج آنها را در بعضی فیلمهای سینمایی میبینیم. ولی تحقیقاتی هم درباره خاطره جمعی از ابتدای قرن بیستم انجام شده که نشان میدهد چه چیز این حافظه و خاطره جمعی را میسازد؛ مصداق عینی این خاطره جمعی دو جنگ جهانی، سونامی ژاپن، گردبادها یا جشنهای ملی و اتفاقات خوبی که در خاطره جمعی یک ملت باقی میماند، است. مثلا برای ما ایرانیها، کربلا و محرم یکی از نمونههای خاطره جمعی است. اما آنچه به این خاطره جمعی شکل میدهد، عوامل اجتماعی و قالبهای اجتماعی است، که باید با «سیاست خاطره» یا «سیاست حافظه جمعی» به یاد آورده شود و تکرار شود برای همین موزهها، یادمانها، سردیسها و تندیسها ساخته میشود تا آن واقعه را به خاطره و حافظه جمعی تبدیل کند».
دکتر کوثری درباره سیاست خاطره اظهار داشت: «سیاست خاطره در جامعه همان چیزی است که در فرد به طور فیزیولوژیک باعث میشود چیزی یادمان بماند یا از یادمان برود. سیاست خاطره میگوید چه چیز باید به یاد سپرده شود یا از یاد برود. در شکلگیری سیاست خاطره ارزشها، ایدئولوژی، علائق و خواستههای افراد جامعه نقش دارد. آن چیزی که باید به یادآورده شود و خاطره فعال است با نمادها به یاد آورده میشود؛ مثلا یکی از تصمیمهای سیاست خاطره این است که باید ارزش افرادی که از وطن خود دفاع کردند، گرامی داشته شود. پس برای آنها جشنوارهها برگزار میشود و یادمانها و ساختمانها ساخته میشود».
این پژوهشگر علوم اجتماعی با اشاره به اینکه جامعه با روابط عقلانی و خشک نمیتواند به حیات خود ادامه دهد، افزود: «این بخش سرد و خشک جامعه نیاز به بخش گرم دارد که احساسات و عواطف است. برای همین در قرن بیستم، جامعهشناسی عواطف و احساسات به وجود آمد. اگر عواطف و احساسات در جوامع نباشد، روابط عقلانی و ابزاری جوامع را از بین میبرد. عواطف، نرمکننده اجتماعی است و اسم آن «ایثار» است. ایثار، فوران عاطفی است که سبب میشود جوامع در چنبره خشک محاسبه عقلانی نباشد. این فوران عاطفی توسط افرادی صورت میگیرد که خیر جمعی را به خیر فردی ترجیح میدهند و باعث میشوند «ایثار» در جوامع به وجود میآید. جامعه با روابط عقلانی متعادل نیست، مگر در لحظاتی که خیر جمعی بر خیر فردی را تجربه میکند؛ مثلا وقتی مردم خودخواسته به کمک سیلزدهها و زلزلهزدهها میروند یا در جنگها برای دفاع از وطن، آب و خاک و سرزمین و ایدئولوژی شرکت میکنند. خیر جمعی مانع گسترش خودخواهیها میشود و اگوئیسم که حالت افراطی از فردگرایی و منعفتجویی است را از بین میبرد».
دکتر کوثری با اشاره به اینکه «جان»، دارایی گرانبهای هر فرد است، افزود: «ولی کسی که خیر جمعی را به خیر فردی ترجیح میدهد از این دارایی گرانبها میگذرد و در بزرگترین لحظه ایثار، جان خود را برای خیر جمعی اهدا میکند. من به پاداشهای دینی این امر و اینکه شهادت چقدر ارزشمند است، نمیپردازم که در جای خود بسیار بااهمیت است، بلکه میخواهم بگویم این ایثار و از جان گذشتن چقدر از بعد اجتماعی اهمیت دارد و ما بزرگترین نمونههای این ایثار در جنگ تحمیلی دیدیم. کسانی که خیر جمعی و آرامش و امنیت افراد جامعه برایشان مهمتر از حفظ جان خودشان بود، باید در سیاست خاطره جمعی حفظ شوند، یادآوری شوند و ارزش کاری که انجام دادند مرتب برای نسلهای مختلف تکرار شود تا جامعه بتواند به حیات خود ادامه بدهد».
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: «مفهوم دیگری که از دهه 1980 در جامعهشناسی و علوم سیاسی معاصر رایج شده، مفهوم سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی در شبکههای روابط اجتماعی قرار دارد؛ مثل دوست و آشناهایی که هر کدام از ما در سازمان و نهادی داریم. اما این سرمایه اجتماعی در وجه بزرگ خود در جامعه، شامل کسانی است که در حفظ جامعه و جلوگیری از آسیب دیدن آن یا در یک گام جلوتر بردن آن تلاش میکنند. مثلا دانشمندان، روشنفکران، اندیشمندان و هنرمندان تلاش میکنند جامعه را یک گام جلوتر ببرند. ولی عدهای در حفظ جامعه میکوشند، یعنی کسانی که با اهدا کردن جان یا بخشی از زندگی خود، خیر جمعی را به خیر فردی ترجیح میدهند. مثلا کسی یک ساعت از وقت خود را صرف امور خیریه میکند یا بخشی از دارایی خود را میبخشد، اما بالاترین این ایثار، اهدای جان است در راستای خیر جمعی. مثل کسانی که برای دفاع از وطن از همه چیز خود گذشتند و اینها مقدمند بر دانشمندان، روشنفکران، اندیشمندان و هنرمندان. چون اگر جامعه حفظ نشود، چگونه کسانی میتوانند آن را یک گام جلوتر ببرند؟ پس اول حفظ جامعه و بعد یک گام جلوتر بردن آن. این چیزی است که باعث میشود جامعه به حیات خود ادامه دهد. کسانی که در دفاع از وطن از جان خود میگذرند، بزرگترین و ارزشمندترین افراد جامعه هستند. حالا اگر این از جان گذشتن، بعد دینی و اسلامی هم داشته باشد، معنای متعالیتری به این از جان گذشتن و ایثار میدهد و معنای آن، «شهادت» است. برای همین فکر میکنم باید همیشه سپاسگزار این افراد که سرمایههای اجتماعی کشور هستند، باشیم و تمام قد به احترامشان بایستیم و کلاه از سربرداریم».