وقوع پاندمی کرونا بسیاری از روندهای رایج در جهان را دستخوش تغییرات جبری کرد و در عرصه مناسبات اجتماعی، بشر قرن ۲۱ را با محدودیت هایی روبرو ساخت که تا پیش از آن، تنها در کتاب های تاریخی یا فیلم ها علمی تخیلی نظیرش را دیده بود. دگرگونی هایی که فشارهای ناشی از آن اغلب جوامع را متاثر ساخت و در این بین جوامع محلی و کوچک که از امکانات و زیرساختهای کمتری برخوردار بودند، بیشتر متحمل خسران شدند. حال تحلیلگران بر این باورند که رونق دوباره گردشگری در دنیا، راهکاری اثربخش و پایدار برای برون رفت از شرایط بحرانی فعلی است. صنعتی که به کمک قابلیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که در بطن خود دارد، خواهد توانست بخشی از آسیب ها و تجربیات تلخ بشری را ترمیم نماید. بر همین اساس سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) برای روز جهانی گردشگری در سال ۲۰۲۱، شعار «گردشگری برای رشد فراگیر» را تعیین و اعلام کرده است. چراکه گردشگری با بکارگیری خدمات و صنایع خلاق می تواند نیرو محرکه ای سازنده در دنیا بوجود آورد تا از رهگذر زایش آن، چرخه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جوامع مختلف به حرکت درآمده و شرایط به سمت بهبود و عادی شدن برود.
اما اگر با نگاه به شعار سال گردشگری، بخواهیم این مسئله در ایران مورد تامل قرار دهیم، با مسائل و حساسیت هایی مواجهیم که توجه به آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از این موارد مهم توجه به وضعیت حساس جوامع محلی و لزوم حفاظت از آنها در رویدادهای گردشگری ایران پس از کروناست. بی تردید جوامع محلی و جاذبه های فرهنگی، مردم شناختی و طبیعی پیرامون آنها یکی از اهداف سفر جذاب در کشور ما بشمار می روند، که به دلیل بکر بود و بدیع بود حیات اجتماعی فرهنگی آنها (که اغلب در روستاهای و شهرهای کوچک قرار دارند،) از مقاصد هیجان انگیز سفر محسوب می شوند. در این میان اما این جوامع از حساسیت هایی برخوردارند که به سبب نبود زیرساخت های آموزشی، فرهنگی و خدماتی در کشور ما، اغلب با آسیب ها و چالش هایی روبرو می شوند. چالش هایی که اگر با نگاهی اصولی و بدور از هیجانات کمیت گرایانه به آنها توجه نکنیم، خسران هایی بزرگ تر از رکود کرونا در پی خواهند داشت. مناسبات اجتماعی فرهنگی خاص در روستاها و نیز زبان، پوشش، باورها و عرف های رایج در آنها، بخش های مهم ساختار اجتماعی جوامع محلی را تشکیل می دهد که مواجه درست و شایسته با آنها از سوی گردشگران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر زمانی در این مناطق گردشگری منجر به رشد فراگیر و پایدار خواهد شد، که ویژگی ها و خصلت های آنها مورد تکریم و احترام قرار گیرد و در چرخه های مختلف سفر آن اصالت ها حفظ شود. چراکه بخش زیادی از این موارد میراث فرهنگی ناملموس ایران را تشکیل می دهند.
این در شرایطی است که ما در زمینه آموزش های عمومی گردشگری با خلا جدی مواجهیم. در عرصه آموزش پایه در نظام آموزش و پرورش تقریبا برنامه یا طرح درس مشخصی در خصوص آشنایی با اصول گردشگری و سفر نداریم و در عرصه آموزش عالی نیز این مباحث تنها در رشته های دانشگاهی مرتبط با حوزه گردشگری وجود دارند. در زمینه آموزش عمومی جامعه نیز رسانه های جمعی کمتر رویکرد مشخصی برای آشنایی مردم با قواعد گردشگری و نحوه مواجه با جاذبه های فرهنگی و طبیعی و نیز چگونگی مواجه با جوامع محلی دارند. حال در این شرایط اگر بخواهیم در خصوص رونق گردشگری در دوران پس از کرونا سخن به میان آوریم، در مسیر این رشد فراگیر، چالش های مهمی پیش روی ما قرار دارد. برای نمونه شبکه های اجتماعی به عنوان مرجع اطلاع رسانی غیر رسمی جامعه، عرصه جولان دادن اینفلوئنسرهای موبایل به دست است که اغلب صرفا با هدف جذب فالوور و درآمدزایی، به تبلیغ سفر می پردازند. و بدون هیچ توجهی به تبعات تبلیغات افراطی و معرفی مناطق بکر و بدون زیرساخت برای سفر، مخاطبان خود را تهییج می کنند تا تجربیات اغراق شده تازه ای را در سفر به آن نواحی کسب کنند. در حالی که نبود زیرساخت لازم برای سفر به مناطق بکر، به جای رشد، موجب نتایج منفی می شود. و شوربختانه در برابر این رویه های معیوب، سازوکار بازدارنده و یا کنترل آگاهانه ای هم بر فعالیت این افراد از سوی نهادهای متولی امر وجود ندارد.
با این وجود در آستانه هفته گردشگری سال ۱۴۰۰ و آغاز مدیریت جدید گردشگری در دولت سیزدهم، بنظر می رسد که امر آموزش و نظارت بر فرآیندهای سفر و گردشگری در مقطع فعلی، یکی از اهرم های مهم برای ایجاد رشد سازنده گردشگری در میان مدت و بلند مدت در ایران باشد. مقوله ای که از یک سو می بایست مبتنی بر تنوع فرهنگی و زیست بومهای مختلف کشورمان، برایش برنامه ریزی اصولی و قاعدمند انجام شود و از سوی دیگر با نگاه به تجارب انجام شده توسط دیگر کشورها و بومی سازی آنها، اقداماتی بر اساس دانش روز صورت گیرد. تا در روند تحقق رشد پایدار و فراگیر گردشگری در ایران، حداکثر دستاوردهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی ناشی از آن کسب شده و در طرف مقابل کمترین آسیب به ویژه به جوامع محلی در جریان سفرها و رویدادهای گردشگری وارد شود.
در پایان ضمن تبریک فرا رسیدن هفته گردشگری به تمام فعالان این حوزه، باید افزود که مزیت اصلی ایران، عرصه فرهنگ و جاذبه های بی بدیل آن و نیز طبیعت خدادای و حیرت آورش است و برای بهرمندی جامعه از نتایج سازنده و ارزشمند آن، وجود نگرش اصولی و واقعگرایانه نسبت به حساسیت های تمام پدیده های فرهنگی و طبیعی امری حیاتی برای محقق شدن شعار «گردشگری برای رشد فراگیر» در ایران زیباست.
*پژوهشگر صنایع دستی و مدرس دانشگاه
۲۳۵۲۳۳