روز بزرگداشت مولانا

دنیای اقتصاد پنج شنبه 08 مهر 1400 - 00:04
هشتم مهر در گاهشمار ایران، روز بزرگداشت مولوی، سراینده «مثنوی معنوی» و «دیوان شمس تبریزی» و نگارنده «فیه‌مافیه»، «مجالس سبعه» و «مکتوبات» است. عارفی شاعر یا شاعری عارف که‌ آن‌طور که احمد تمیم‌داری، ادیب، زبان‌شناس، فارسی‌پژوه و استادتمام گروه ادبیات فارسی دانشگاه علامه‌طباطبایی می‌گوید، عده‌ای مثنوی‌اش را کتاب ضلالت و گمراهی می‌دانند و عده‌ای دیگر، قرآنِ دوم می‌خوانندش و این‌طور از آن یاد می‌کنند: «مثنویّ معنویّ مولوی، هست قرآن در زبان پهلوی» این استاد ادبیات در گفت‌وگویی با خبرآنلاین می‌گوید: «رومی» شناخته‌شده در سطح جهان از طریق ترجمه شخصی مانند کلمن بارکس، ربطی به مولوی که ما می‌شناسیم، ندارد. او تاکید می‌کند در آنچه هم مدونا به‌عنوان یک خواننده کم‌سواد خوانده یا بازیگر معروف آنجلینا جولی تتو کرده، هیچ اثری از «مثنوی» و «غزلیات شمس» دیده نمی‌شود.

او می‌گوید: کسی که شعرهای مولوی را بخواهد به زبانی دیگر ترجمه کند، باید فارسی و عربی بداند، با قرآن و حدیث آشنا باشد و شاعران قبل از مولوی را بشناسد. در این میان ترجمه کلمن بارکس را تنها می‌توان کاری تفننی دانست. او نه با زبان فارسی آشنایی داشت و نه با زبان عربی و در ترجمه‌اش نیز تمام آیات و احادیث را حذف و برداشت شخصی خود را ارائه کرده است. ترجمه او را می‌توان اثری خوش‌باشانه و دنیوی دانست؛ درحالی‌که مثنوی نه اثری دنیوی که اخروی است و اگر دنیوی هم باشد، دنیا را برای ساختن آخرت می‌خواهد. خاطرم هست یکی از اساتید ما مرتب می‌گفت مدونا مولانا خوانده است! و ما می‌گفتیم مدونا یک خواننده معمولی است و سوادی ندارد، چه دریافتی ممکن است از مثنوی و دیوان شمس داشته باشد؟! چراکه آثار عرفانی را عموما زبان دوم (Second language)) می‌نامند و نیازمند تفسیر و تاویل است. همه، شاعران چه در زبان فارسی و چه در دیگر زبان‌ها یا افراد حکیم و فیلسوف و دانشمندند یا فقط شاعرند و صرفا از توان سرایش شعر برخوردارند و توان علمی و فلسفی و عرفانی و تاویلی و تفسیری ندارند. به‌عنوان مثال می‌گویند حکیم ابوالقاسم فردوسی، حکیم خاقانی شروانی، حکیم سنایی غزنوی ولی هیچ‌گاه نمی‌گویند حکیم وحشی بافقی، چرا که او نه حکیم که صرفا شاعر بوده است. پس شعرا و همچنین مترجمانشان با یکدیگر متفاوتند. او ادامه می‌دهد: دنیا اما دنیای آزادی است و یک مترجم، یک دیوان را هرطور که می‌خواهد بنا بر خواست و میل خود ترجمه می‌کند و درواقع خواسته‌های خود، احساسات و عواطف خود را در ترجمه به کار می‌برد. یکی از دانشجویان من، رساله دکترایش را بر سر مقایسه ترجمه کلمن بارکس با ترجمه رینولد آلین نیکلسون گذاشته و از جمله نتایجی که به آن رسیده این است که این دو ترجمه هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و بارکس به شیوه خود این کار را انجام داده است. آنها بیشتر اهل عشق و شراب و کباب و رباب و این‌طور چیزها هستند و اشعار فارسی را هم ترجمه ظاهری و دنیایی می‌کنند.

این استاد ادبیات افزود: همه‌جا همین‌گونه است. نمی‌دانم نام اومبرتو اکو، نشانه‌شناس شناخته‌شده ایتالیایی را شنیده‌اید یا نه؟ او معتقد است هر داستانی که خوانده می‌شود به تعداد خوانندگانش، دو مرتبه نوشته می‌شود. این نوشته‌شدنِ دو مرتبه شاید صورت مکتوب به خود نگیرد؛ اما به شکل شفاهی در ذهن خواننده ساخته‌وپرداخته می‌شود. بنابراین هر کسی هر داستانی را می‌خواند، برداشت خود را دارد و آنچه به شکل مشخص درباره مولوی می‌توان گفت این است که ای کاش مفسر مثنوی و دیوان شمس، بکوشد تا آنجا که می‌تواند آبشخورهای آثار مولوی را بشناسد و به اندیشه او نزدیک‌تر شود.

 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.