مهمتر آنکه اخبار غیررسمی از تلاش باکو برای تسلط بر استان سیونیک با حمایت ترکیه حکایت دارد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، عملا مرز ایران و ارمنستان به طور کامل از میان خواهد رفت؛ موضوعی که مقامهای ایران بارها بدان اشاره کرده و با آن مخالفت کرده اند.
الهام علی اف، رئیسجمهوری آذربایجان اخیرا در گفتوگو با یک رسانه ترکیهای درباره ادعای ورود ۶۰ کامیون ایرانی به منطقه قره باغ در تابستان امسال گفته است که «این نخستین باری نیست که کامیونهای ایرانی به صورت غیرقانونی به منطقه قره باغ سفر میکنند. این چیزی است که به طور مداوم در جریان دوران اشغال [قره باغ توسط ارمنستان] رخ میداده است».
علیاف همچنین گفت که در صورتی که ورود کامیونهای ایران به قره باغ ادامه پیدا کند، باید مالیات پرداخت کنند.
علی اف همچنین در خصوص رزمایش نظامی ایران در مرز جمهوری آذربایجان اظهارنظر کرد و گفت: «این یک رویداد بسیار تعجبآور است. هرکشوری میتواند هرگونه رزمایش نظامی را در قلمرو خود انجام دهد. این حق حاکمیتی آنها است اما چرا حالا و چرا در مرز ما؟ چرا زمانی که ارامنه در جبرائیل، فضولی و زنگلان بودند، چنین رزمایشهایی در کار نبود؟ چرا پس از آزادسازی این زمینها پس از سی سال اشغال برگزار میشود؟»
این اظهارات با واکنش مقامهای ایرانی روبهرو شده است. سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به اظهارات الهام علی اف، گفته است: در حالیکه روابط خوب و محترمانهای میان دو کشور وجود دارد و مسیرهای معمول ارتباطات میان دوطرف در بالاترین سطح وجود دارد، بیان آن به این شیوه مایه تعجب است.
او افزود ه است: در این زمینه و موضوعات دیگر مرتبط با آن، در دیدار دو وزیر امور خارجه در حاشیه نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، رایزنیهای جدی و دقیقی صورت گرفت و توافق شد در یک بستر مناسب این گفتوگوها ادامه پیدا کند. او گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره مخالفت خود با هرگونه اشغال سرزمینی را اعلام داشته و بر لزوم احترام به تمامیت ارضی کشورها و مرزهای شناخته شده بینالمللی تاکید کرده است. ضمن آنکه رعایت حسن همسایگی و همجواری از مهمترین موضوعاتی است که انتظار میرود از سوی همه همسایگان مورد توجه قرار گیرد.
خطیب زاده افزود: مانور انجام شده ازسوی کشورمان در مناطق مرزی شمالغرب یک موضوع حاکمیتی است و برای آرامش و ثبات کل منطقه انجام میشود. البته روشن است که جمهوری اسلامی ایران، حضور هرچند نمایشی رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای خود را تحمل نخواهد کرد و دراین رابطه هر اقدامی را که برای امنیت ملی خود لازم بداند انجام خواهد داد.
اما ماجرا چیست؟ شاید بهتر باشد موضوع را از موقعیت سرزمینی کشور آذربایجان آغاز کنیم.
خاک جمهوری آذربایجان دو تکه است. به جز سرزمین اصلی، بخشی از این کشور به نام جمهوری خودمختار نخجوان نیز وجود دارد که حدود ۵۳۰۰ کیلیومتر مربع مساحت و ۴۵۰ هزار نفر جمعیت دارد. نخجوان به وسلیه بخشی از خاک ارمنستان از سرزمین اصلی آذربایجان جدا شده است.
این منطقه ۱۶۳ کیلیومتر با ایران و ۲۲۴ کیلومتر با ارمنستان و ۱۲ کیلومتر هم با ترکیه مرز مشترک دارد.
یکی از دغدغههای اصلی جمهوری آذربایجان در تمام سالهای بعد از استقلال آن، باز کردن مسیرهای ارتباطی با نخجوان به ویژه مسیر زمینی بوده است.
جمهوری آذربایجان و ارمنستان از زمان استقلال خود در اوایل دهه ۱۹۹۰ با یکدیگر در دشمنی بودهاند. دلیل این موضوع اختلاف نظر دو طرف بر سر منطقه قره باغ بوده است. قره باغ در دنیا بخشی از جمهوری آذربایجان تلقی میشود اما از زمان استقلال جمهوریهای شوروی، ارمنستان بر این منطقه تسلط داشته است.
نتیجه آنکه حکومتی ارمنی در این منطقه با حمایت ارمنستان تشکیل شده بود؛ حکومتی که البته کشورهای دنیا و سازمانهای بینالمللی آن را به رسمیت نشناخته بودند اما مورد حمایت ارمنستان بوده است.
آذربایجان و ارمنستان چندین بار در سه دهه گذشته بر سر این منطقه با یکدیگر وارد جنگ شده بودند.
سال گذشته آخرین جنگ میان دو طرف درگرفت و در آن آذربایجان برخلاف دفعات پیشین توانست بخشهای زیادی از قره باغ را از ارمنستان پس بگیرد.
حواشی اخیر که رئیسجمهوری آذربایجان با اظهارات اخیرش بار دیگر بر آن دامن زده، در واقع از نتایج جنگ سال گذشته است. اما ماجرا چیست؟
تا پیش از جنگ سال گذشته، آذربایجان برای ارتباط زمینی با نخجوان از خاک ایران استفاده میکرد. زیرا به دلیل روابط خصمانه با ارمنستان راه دیگری برای ارتباط با این بخش از کشورش را نداشت.
با توافقی که بعد از جنگ میان آذربایجان و ارمنستان انجام شد، مسیر زمینی ارتباط نخجوان با سرزمین اصلی آذربایجان با وساطت روسیه به خود باکو رسید. به بیان ساده تر، امتیاز که ایران در برقراری ارتباط میان این دو بخش همسایه شمالیاش داشت، از میان رفت.
از سوی دیگر، با تسلط آذربایجان بر جاده ارتباطی مورد اشاره، عملا ارتباط ایران و ارمنستان نیز تحت تاثیر قرار گرفته است. حالا نیروهای جمهوری آذربایجان جلوی تردد آزادانه کامیونهای ایرانی را گرفته و بابت این رفت و آمد حق ترانزیت طلب میکنند. مبلغ این حق ترانزیت نیز ۱۳۰ دلار است.
با بیانی دقیق تر، از مسیر حدود ۴۰۰ کیلومتری مرز نوردوز - بین ایران و ارمنستان - تا ایروان، پایتخت ارمنستان، برای ۱۶ کیلومتر آن کشور آذربایجان ادعای مالکیت دارد و کامیونهای ایرانی که از مسیر عبور میکنند را ملزم به پرداخت عوارضی و حقوق ورودی کرده است و در برخی از موارد کامیونها در صف چند ساعته تفتیش و بازرسی بار معطل میمانند.
البته ارمنستان یک مسیر جایزین برای این جاده هم دارد اما این مسیر هنوز زیرساخت لازم برای عبور همه تریلیها از آن را ندارد.
چرا اظهارات علی اف تا این حد مناقشه برانگیز شد؟ / آیا باکو به دنبال اشغال یک استان ارمنستان و تغییر مرزهای ایران و ارمنستان است؟
(نقشه بالا) جاده ارتباطی ایران - ارمنستان که بخشی از آن جاده گوریس - کاپان است و اکنون بخشی از این جاده [بخش مشخص شده در کادر قرمز] بهدست آذربایجان افتاده
جاده گوریس - کاپان که این روزها نام آن زیاد شنیده میشود، این دو شهر ارمنستان را به هم وصل میکند. این جاده ۸۰ کیلومتری در واقع بخشی از جادهای است که ایران را به پایتخت ارمنستان وصل میکند.
این جاده قبل از جنگ سال گذشته، کاملا در اختیار ارمنستان بود اما اکنون ۱۶ کیلومتر آن در محدوده سرزمینی آذربایجان قرار گرفته است.
در واقع اکنون این جاده از شهر گوریس در ارمنستان آغاز میشود و در ادامه وارد خاک آذربایجان میشود و پس از ۱۶ کیلومتر دوباره وارد خاک ارمنستان شده و به شهر کاپان میرسد.
چنانچه گفته شد آذربایجان برای گذر کامیونهای ایرانی از بخشی از جاده گوریس کاپان ۱۳۰ دلار حق ترانزیت طللب میکند. اخیرا ۶۰ کامیون ایرانی از این مسیر گذشتهاند که با نیروهای آذربایجانی مواجه شدهاند.
دو نفر از آنها نیز توسط باکو دستگیر شدند که بلافاصله با واکنش مقامهای ایرانی مواجه شد. تهران از باکو خواست بیدرنگ این رانندگان را آزاد کند.
با وجود این، ماجرای تنش اخیر کمی پیچیده تر از یک مسیر ترانزیتی است و به بخش هایی از یک استان در کشور ارمنستان مربوط است.
مرز ایران و ارمنستان ۴۴ کیلومتر است. تمام این مرز در محدوده استان سیونیک در ارمنستان قرار دارد. استان سیونیک هم با ایران مرز مشترک دارد و هم با سرزمین اصلی آذربایجان و هم با نخجوان.
این استان بیش از ۴۵۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد؛ یعنی مساحتش فقط اندکی از نخجوان کمتر است.
برخی اخبار غیررسمی از تلاش باکو برای تسلط بر استان سیونیک با حمایت ترکیه حکایت دارد. این اخبار میگویند آذربایجان میخواهد با کمک ترکیه این استان را از چنگ ارمنستان درآورده و ارتباط زمینی خود با نخجوان را کاملا به کنترل خود درآورد.
اگر چنین اتفاقی رخ دهد، عملا مرز ایران و ارمنستان به طور کامل از میان خواهد رفت؛ موضوعی که مقامهای ایران بارها بدان اشاره کرده و با آن مخالفت کردهاند.
همان گونه که تشریح شد، استان سیونیک در واقع تنها استان مرزی ارمنستان با ایران است. در نتیجه این استان دروازه ایران به ارمنستان و از آنجا به سایر نقاط قفقاز و در نهایت اروپای شرقی به شمار میرود.
در واقع اگر این استان به کنترل آذربایجان درآید، عملا ارتباط زمینی ایران با اروپا از طریق ارمنستان به طور کامل قطع خواهد شد و هرگونه ارتباط زمینی ایران با اروپا صرفا از طریق آذربایجان یا ترکیه میسر خواهد بود.
باکو به طور رسمی ادعایی در خصوص مالکیت بر استان سیونیک ارمنستان نکرده اما واقعیت آن است که پس از جنگ قره باغ تلاش زیادی کرد تا ارتباط زمینی سرزمین اصلی خود با نخجوان را برقرار کند.
در موافقتنامه پایان جنگ بین باکو، ایروان و مسکو آمده است که «تمامی محورهای مواصلاتی اقتصادی و حملونقل در منطقه رفع انسداد شدهاند. جمهوری ارمنستان به منظور سازماندهی تردد بدون مانع شهروندان، خودروها و کالاها در هر دو جهت، ارتباطات حملونقلی بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را فراهم میکند. کنترل ارتباطات حملونقلی تحت کنترل سرویس خدمات مرزی FSB روسیه خواهد بود.»
همچنین بر اساس همین توافق، «با توافق طرفین، ساخت محورهای حملونقل جدید برای متصل کردن جمهوری خودمختار نخجوان به مناطق غربی آذربایجان انجام خواهد شد.»
به بیان ساده تر، ارتباط زمینی آذربایجان و نخجوان در این توافق تضمین شده اما کنترل این راههای ارتباطی به روسیه سپرده شده است.
اگرچه در این توافق آتش بس هیچ حرفی از تسلط آذربایجان بر سیونیک به میان نیامده اما تضمین ارتباط سرزمین اصلی آذربایجان با نخجوان میتواند طمع آذربایجان برای تسلط بر این استان را برانگیزد.
اخبار جسته و گریخته حکایت از آن دارد که باکو بخشی از نیروهایش را به استان سیونیک ارمنستان هم فرستاده.
علی سقاییان، سفیر پیشین ایران در ارمنستان در این باره گفته است: ادعای آذربایجان در خصوص کامیونهای ایرانی که در منطقه تردد میکنند، بیش از هر چیز نقص در توافق سهجانبه آتشبس جنگ ۲۰۲۰ قرهباغ میان باکو و ایروان با وساطت مسکو است. در بند نهم این توافقنامه وضعیت قرهباغ به صورت کامل مبهم نگه داشته شده است و نیروهای حافظ صلح روسی در آنجا مستقر هستند. الان مشخص نیست که این منطقه تحت حاکمیت ارمنستان است یا تحویل جمهوری آذربایجان شده است. این مسئله باعث شده است که باکو مدعی شود بخشی از قرهباغ اشغالی در استان سیونیک واقع شده است.
او همچنین تاکید کرده است که «همین چند هفته پیش هم تعدادی از نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان وارد بخشی از استان سیونیک شدند، ارمنستان هیچ مقاومتی نکرد. باکو مدعی است که این پیشرویهای اخیر آزاد کردن بخشهایی از خاک جمهوری آذربایجان است. باکو مدعی است که عبور کامیونهای ما از این مسیر که نزدیک به ۲۰ کیلومتر از جاده از محل تحت تصرف باکو عبور میکند، باید عوارض عبور از خاک آذربایجان پرداخت کنند. باکو همچنین مدعی است که در دوران اشغال قرهباغ هم، کامیونهای ایرانی بدون اجازه جمهوری آذربایجان به قرهباغ تردد داشتند. از آنجا که ارمنستان هیچ واکنشی به این پیشرویهای نظامی جمهوری آذربایجان نشان نمیدهد، حالا باکو مدعی شده و به خودش حق داده است تا از کامیونها و اتوبوسهای ایرانی عوارض تردد در رفت و برگشت دریافت کند.»
کریدور زنگیلان در واقع همان کریدوری است که قرار است سرزمین اصلی آذربایجان را به نخجوان وصل کند؛ اتصالی که این نگرانی را به وجود آورده که ممکن است عملا مرزهای ایران و ارمنستان را از بین ببرد.
واقعیت آن است که مفاد توافق آتش بس دو طرف میگوید جمهوری آذربایجان که بر بخشهای جنوبی قرهباغ نظیر شوشا، منطقه فضولی، زنگیلان و جبرائیل در کنار رود ارس و در مرز با ایران تسلط یافته، تداوم حضور خواهد داشت و در سایر مناطق هم حاکمیت بهتدریج و طی بازه زمانی پنج ساله در اختیار جمهوری آذربایجان قرار خواهد گرفت.
اما در عین حال جمهوری آذربایجان حاضر شده دالان لاچین در قرهباغ کماکان به روی ایروان به خانکندی باز باشد و بزرگراهی بزرگ هم برای این مسیر احداث شود. در برابر، این موضوع هم پیشنهاد شده که از داخل ارمنستان و اختصاصا شهر کاپان در جنوب ارمنستان یک خط ارتباطی میان باکو و نخجوان برقرار شود. این خط ارتباطی از شهر تازه آزاد شده زنگیلان در جنوب قرهباغ آغاز و از کاپان به نخجوان خواهد رسید.
این جاده همان کریدوری است که به کریدور زنگیلان معروف شده و اگر به طور کامل تحت اختیار آذربایجان باشد - که البته بر اساس توافق آتش بس این گونه نیست - مرز ایران و مارمنستان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
ترکیه از گذشته بر اتحاد با آذربایجان تاکید داشته است. با تحولات اخیر و پیروزی باکودر جنگ و امتیازاتی که گرفت، حالا چشم آنکار به مسیر زمینی گسترده تر با آذربایجان است.
ترکیه ۱۲ کیلومتر با نخجوان مرز مشترک دارد. اگر استان سیونیک ارمنستان به آذربایجام ملحق شود، عملا راه زمینی ترکیه به آذربایجان و دریای خزر هم باز خواهد شد.
اسرائیل هم نقش پررنگی در این ماجرا دارد. اسرائیل ارتباطات گستردهای با باکو دارد. تقریبا ۴۰ درصد تسلیحات آذربایجان را تل آویو تامین میکند. اسرائیل همچنین از نفوذ خود در واشنگتن به نفع باکو بهره میگیرد. در مقابل، آنچه تل آویو از آذربایجان میخواهد، حضور در مرزهای ایران است. از نگاه اسرائیل این حضور باید به گونهای باشد که تل آویو بتواند اطلاعات حساس و مورد نیاز خود از ایران را با استفاده از جاسوسی بهدست آورد. ابعاد این حضور البته گسترده تر هم شده و اخبار غیررسمی میگوید شمار نیروهای امنیتی اسرائیل در آذربایجان بین ۵۰۰ تا یکهزار نفر است.
ایران بارها و بارها از سال گذشته تاکنون تاکید کرده است که هیچ گونه تغییری در مرزها را نخواهد پذیرفت. تنشهای اخیر نیز باعث شده تا ایران بخشی از تجهزات نظامی خود را به مرزهای شمال غربی اعزام کند. ایران همچنین برگزای یک رزمایش در این منطقه را نیز برنامهریزی کرده است.