به گزارش ایسنا، بنابر اعلام فیدیبو، اکثر آدم ها نو شدن سال را دوست دارند و برای خودشان برنامه ها دارند تا در یک سالی که پیش رویشان است فلان کتاب ها را بخوانند یا با فلان کسک ها بیرون بروند. همه برای آن که خود و ذهن و قلبشان را خانه تکانی کنند برنامه ریزی میکنند و غم ها و اندوه ها و ناخوشی ها را دم در سال جدید میگذارند و با روی باز از در وارد میشوند. انتخاب های خوب در این روزها میتواند سرنوشت ما را بسازد و شاید از ما کسی بسازد که همیشه تنها در رویاهایمان میدیدیم. برای یکبار هم که شده بلند شوید و برای ساختن خودتان دست به کار شوید. ایجاد تغییر همیشه سخت و حفظ کردن آن سخت تر است. با عادت های کوچک میتوانید خودتان را ملزم کنید که در راه موفقیت قدم بردارید. عادت به گوش دادن یک پادکست یا کتاب صوتی، عادت به هم نشینی با آدم های موفق و بسیاری دیگر از عادات کوچک آینده ما را ترسیم میکند. شاید شما افراد موفقی را اطرافتان نداشته باشید و نتوانید از تجربیات و اطلاعات آنها استفاده کنید اما بی شک به یک تلفن همراه دسترسی دارید. با استفاده از همین تلفن همراه میتوانید جدیدترین پادکست ها را دانلود کنید یا انواع کتاب صوتی را گوش کنید که میتواند در موفقیت و آینده شما تاثیر مثبت بگذارد. اگر دلتان یک تغییر درست و حسابی در سبک زندگیتان میخواهد در ادامه این مقاله همراه من بیاید تا بعضی از بهترین پادکست های امسال را به شما معرفی کنم.
۱.خرده عادت ها
برای ایجاد عادتهای خوب و روشهای از بین بردن عادتهای بد این کتاب با نام خرده عادتها از جیمز کلیر در قسمت ۱۷ رادیو راه توسط استاد مجتبی شکوری مورد بررسی قرار گرفته است. در این پادکست خواهید دانست که هیچ موفقیتی یک شبه به وجود نیامده است. ذهن انسان به سه دلیل عادت میسازد و از آنها استفاده میکند. اول این که کالری کمتری بسوزاند و یک کار را با صرف انرژی کمتری به انجام برساند. دوم این که سرعت عمل خود را بالاتر ببرد و کاری را با سرعت بالاتری انجام دهد و در انتها مهارت ما را در انجام یک عمل افزایش دهد. حال سوالی که پیش میآید این است که چگونه یک عادت خوب بسازیم. زمانی که میخواهیم عادت جدیدی در خود ایجاد کنیم ناخودآگاه ذهن از آن جلوگیری میکند و برای مثال وقتی که میخواهیم کتابی بخوانیم میگوییم که کتاب ها خواب آورند اما به این حال ما باید آگاه باشیم که ذهن ما را از روند موفقت دور میکند که انرژی کمتری مصرف کند و در این حین ما باید با وجود خواب آور بودن کتاب آن را حتی شده یک صفحه بخوانیم و بعد از آن بخوابیم تا ذهنمان به این روند عادت کند. پس از این که عادت ایجاد شد طول میکشد که ما به سرعت آن کار را انجام دهیم و در واقع شروع کرده ایم و مدتی باید صبوری کنیم و به آن روند ادامه دهیم تا به سرعت بیشتری دست پیدا کنیم.
۲.در جستجوی بودا
علی بندری در پادکست های چنل بی با گزارشی از سال ۲۰۰۶ از آقای جورج ساندرس این پادکست را شروع کرده است. این پادکست یکی از مشهورترین گزارش های این نویسنده میباشد و بر اساس واقعیت است. داستان از جایی شروع میشود که سردبیر مجله ای به نویسنده ایمیل زده و به او گفت که یک پسر ۱۵ ساله در نپال ۷ ماه است که در مراقبه بدون خواب و غذا به سر میبرد. افراد هم به زیارت او میرفتند. برخی اما باور نمیکردند که او بدون آب و غذا و خواب در کنار درختی سر میکند و شبانه او را چک میکردند تا ببینند که حقیقت چیست. نویسنده هم با شنیدن این داستان کنجکاو شد و تصمیم گرفت که با سفر به نپال به حقیقت این داستان پی ببرد. نویسنده مینویسد که زمانی که به هتل رسیدم از مدیر هتل پرسیدم که داستان این پسر از چه قرار است و مدیر هتل به او گفت که این پسر از نیش مارها تغذیه میکند و زمانی که مارها او را نیش میزنند این نیش مانند شیری در بدن او جریان مییابد. نویسنده در ادامه در مورد شهر کاتماندو و عجایب آن و مردم عجیبی که دارد مینویسد و مینویسد که زندگی در اینجا رنج است و هیچ چیز خوبی برایشان نیست. نویسنده به یک معبد وارد میشود و آنجا همراه دیگر مردم شروع به طواف میکند و به زندگی سختی که طی این سال تجربه کرده بود اندیشید و افکار مختلفی در سرش پیچ و تاب خورد. درون معبد عکس این پسر را دید و آن را شناخت. پس از آن فردای آن روز به شهری که این پسر بود سفرش را ادامه داد. در این مسیر نویسنده گفت که دیوانه ترین چهره فقر را دیدم. دختران از اعماق جنگل با بارهای بزگ میآمدن، زنان را در وسط خیابان و در حال غذا حاجت دید و بسیاری دیگر از این دست صحنه های غم بار را دید. در ادامه به جایی که پسر بود رسید و پسر را در پای درخت دید. نویسنده شک کرد به حقیقت داستان و با چرخاندن چشم به دنبال این بود که چیزی پیدا کند تا نشان دهد این یک دروغی بیش نیست اما گاهی به حقیقت بودن آن هم میاندیشید. زمانی که به نزدیکی پسر رسید عظمت لحظه و مکانی که او آنجا بود را درک کرد. عدم تکان خوردن پسر طی هفت ماه بیش از غذا نخوردن او عجیب بود.
انتهای رپرتاژ آگهی