موضوع اسپانسر مشترک بین دو باشگاه پرسپولیس و استقلال تبدیل به یکی موارد بحث برانگیز بین هواداران و مدیران دو تیم شده است. اتفاقی که مسبوق به سابقه است و قبلا چندان بحث و چالشی ایجاد نکرده بود.
داشتن اسپانسر مشترک تا آنجایی که اسپانسر تنها نقش اسپانس داشته باشد و نه بالاتر منع قانونی ندارد. همانطور که در فصل ۱۹۹۵-۱۹۹۴ سه تیم مطرح اروپایی یک اسپانسر مشترک داشتند. میلان، بایرن مونیخ و پاریسنژرمن در آن فصل یک برند را روی پیراهن خود تبلیغ میکردند. هر چند هر سه در سه لیگ متفاوت حضور داشتند اما به هر حال احتمال رویارویی آنها در بازیهای اروپایی وجود داشت.
در فوتبال ایران نیز پرسپولیس و استقلال چند باری با یک اسپانسر مشترک روی پیراهن خود در یک فصل بازی کردهاند و این موضوع منافاتی با قانون منع مدیریت همزمان دو باشگاه توسط یک مالک ندارد. اما چه شده که این بار این موضوع به یک موضوع بحث برانگیز تبدیل شده است؟
شاید شایعات و اخباری که در مورد کمک اسپانسر یک باشگاه به باشگاه دیگر در طی سالهای اخیر مطرح شده عامل اصلی نگرانی هواداران دو تیم از موضوع اسپانسر مشترک است. اما احتمالا بالاتر از آن، خبرها و ادعاهایی که در مورد دخالت و یا تاثیرگذاری نظر اسپانسر باشگاهها در امور اجرایی و اداری باشگاهها منتشر شده این نگرانیها را ایجاد کرده است. اینکه کارگزاران این دو باشگاه چند باری متهم به این شدهاند که نظر و خواست خود را در مورد مسائلی چون نقل و انتقال بازیکن به باشگاه تحمیل کردهاند. هر چند تا زمانی که متن قرارداد بین باشگاهها و کارگزاران در دسترس نباشد نمیتوان در این مورد قضاوت کرد. چرا که شاید بخشی از این دخالتها جزیی از حقوقی باشد که باشگاه به کارگزاران خود داده است.
با این حال نگرانی عمده دیگر هواداران دو تیم از قرارداد مشابه دو باشگاه با یک اسپانسر و با یک مبلغ برابر با هم است. از نظر آنها محدود کردن دو باشگاه به یک درآمد مساوی جدا از اینکه با ارزش برند دو باشگاه همخوانی ندارد، باعث ایجاد محدودیت در نحوه هزینه کردن میشود.
رای، باجو و کلینزمن با پیراهنهای پاریسنژرمن، میلان و بایرنمونیخ در فصل ۱۹۹۶-۱۹۹۵. پیراهنهایی با حک شدن یک نام مشترک بر روی آنها.
شاید بتوان گفت اگر شرایطی ایجاد شود که یک اسپانسر طی دو مزایده منصفانه برای دو باشگاه بتواند رقبا را کنار بزند و در این رقابت مبلغی که بابت گرفتن کارگزاری هر باشگاه باید پرداخت کند مشخص شود، حتی در صورت برابر بودن این مبلغ برای هر دو باشگاه نمیتوان خردهای به این نوع تعیین اسپانسر گرفت مگر اینکه شرکت یا برند دیگری حاضر به پرداخت مبلغ بالاتری باشد اما حکم به استفاده از اسپانسر مشترک باعث شود تا اسپانسر انتخاب شده لزوما بالاترین مبلغ پیشنهادی را در بین رقبا نداده باشد.
همچنین این تضمین نیز باید به هواداران دو تیم داده شود که در صورت برنده شدن یک برند در مزایده اسپانسری هر دو باشگاه، هزینهها طبق قرارداد و بدون پردهپوشی و در کمال شفافیت خرج همان باشگاه شود. ضمانت اجرای این دو شرط باعث خواهد شد تا نگرانیها در مورد استفاده از اسپانسر مشترک در نزد هواداران دو تیم برطرف شود.
حجت شفیعی