به گزارش خبرنگار مهر، مائده سروی، کارشناس اقتصاد کشاورزی در یادداشتی با اشاره به تجربه ثروت آفرینی بخش کشاورزی برای افراد، ظرفیت بالای بخش کشاورزی برای ایجاد رونق و رشد اقتصادی کشورها مورد تاکید قرار گرفته است که متن کامل آن از نظرتان میگذرد:
بخش کشاورزی به دلیل اثرگذاری بر سایر بخشهای اقتصادی در کشورهای توسعهیافته از اهمیت بالایی برخوردار است. کشاورزی حلقه مفقوده رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه است و این کشورها برای عبور از بحرانهای اقتصادی خود باید کشاورزی را یک بخش مهم اقتصادی که تضمین کننده امنیت غذایی، رفاه اجتماعی، تولید ناخالص داخلی و درنتیجه رشد اقتصادی است، بهحساب بیاورند. کشورهای درحالتوسعه باید افزایش تولیدات کشاورزی را با بهکارگیری تکنولوژیهای نوین هدف خود قرار دهند؛ زیرا از طریق رشد کشاورزی است که میتوان به کسب ثروت از آن پرداخت، صنایع پسین و پیشین این بخش را فعال کرد و از بازارهای خارجی که ارزآور هستند، بهره برد و درنهایت سایر بخشهای اقتصادی مثل صنعت را فعال نمود. بخش کشاورزی تنها بخش اقتصادی در جهان است که توسط دولتها در قالب بستههای سیاستی، حمایت میشود که این امر خود از اهمیت بالای آن ناشی میشود.
ثروتمندترین و مشهورترین کشاورزان جهان
یکی از عوامل عقب ماندن کشورهای درحالتوسعه مانند ایران از روند طبیعی رشد و توسعه اقتصادی، نگاه نادرست سنتی و متعارف به کشاورزی و عدم درک اهمیت بالای آن در اقتصاد و امنیت کشور است؛ متأسفانه در حال حاضر هم برخی از مسئولین کشور تصور میکنند که با کشاورزی نمیتوان ثروت جامعه را افزایش داد. مدتی پیش عباس کشاورز، قائم مقام وزیر سابق جهاد کشاورزی افزایش ثروت جامعه با کشاورزی را کوتهفکری خواند؛ اما تجربه دنیا در امر ثروت آفرینی کشاورزی حرف دیگری را اثبات میکند؛ زیرا علاوه بر توجه سیاستگذاران کشورها به تولید و تجارت محصولات کشاورزی، خانوادهها و افراد بانفوذ زیادی در سطح دنیا به کشاورزی اشتغال دارند و از این راه به ثروت زیادی دستیافتهاند که در ادامه چند مورد از ثروتمندترین و مشهورترین کشاورزان جهان را معرفی میکنیم.
لئو هانیوان :(Liu Hanyuan) دارایی خالص مالک گروه Tongwei، 15.3 میلیارد دلار برآورد شده است. شرکت وی جز بزرگترین تولیدکنندگان خوراک آبزیان در جهان است. لئو هانیوان چینی کار خود را بهعنوان کارمند دولت آغاز کرده بود؛ اما به دلیل علاقه به کشاورزی، شغل خود را رها کرد و بهعنوان یک کارآفرین به تجارت غذای ماهی روی آورد و پسازآن، گروه او همچنان در حال رشد بوده است.
لئو یونگهاو :(Liu Yonghao) یکی از ثروتمندترین افراد چین با ثروتی حدود ۸.۲ میلیارد دلار است. در سال ۱۹۸۲ به همراه سه برادرش تجارت شخصی خود را با راهاندازی یک مزرعه کوچک مرغ و بلدرچین شروع کردند و کار خود را با ایجاد یک شبکه فروش خوراک دام توسعه دادند. در سال ۱۹۹۲، یکی از بزرگترین شبکههای تأمین خوراک دام و یکی از بزرگترین مجامع غیردولتی در کشور چین Hope Group بود. این برادران در سال ۱۹۹۶ از یکدیگر مستقل. شرکت لئو یونگهاو با نام New Hope اکنون یکی از بزرگترین شرکتهای کشاورزی در چین است. نکته قابلذکر آن است که سه برادر دیگر آقای لئو یونگهاو نیز هرکدام جزو غولهای کشاورزی در کشور چین هستند.
استوارت و لیندا رزنیک:(Stewart and Lynda Resnick) ثروت خانواده رزنیک حدود ۸ میلیارد دلار تخمین زدهشده است. این خانواده دارای ۶۴۰۰۰ هکتار مزرعه پسته و بادام در کالیفرنیاس ایالات متحده هستند. آنها در اواخر دهه ۱۹۷۰ و پس از ازدواج، تجارت کشاورزی خود را شروع کردند. آنها در مناطق وسیعی از مزارع در دره مرکزی کالیفرنیا سرمایهگذاری کردند.
هری استین :(Harry Stine) ارزش تخمینی ثروت این میلیاردر آمریکایی حدود ۶.۳ میلیارد دلار است. وی تجارت خود را از دهه ۱۹۶۰ با تولید بذر آغاز کرد. شرکت هری با نام تجاری Stine Seed بزرگترین شرکت خصوصی بذر در جهان است که برخی از قویترین دانههای سویا را تولید میکند.
گوستاو مگنار ویتزو :(Gustav Magnar Witzoe) این میلیاردر نروژی برای تداوم تجارت خانوادگی خود درزمینهی پرورش ماهی، با به کاربردن فناوری و نوآوری به پیشرفتهای زیادی دستیافت. شرکت او Salmar ASA یکی از بزرگترین تولیدکنندگان ماهی قزلآلا در جهان است. این شرکت با تکنیکهای جدید کشاورزی و استراتژیهای تجاری ویتزو به کیفیت بهتر و سودهای بالاتر در این تجارت دستیافته است. دارایی خالص وی در سال ۲۰۲۱ حدود ۴.۲ میلیارد دلار برآورد شده است.
بلیرو مگی :(Blairo Maggi) او پسر آندره مگی است، کسی که مؤسس گروه Andre Megi و بزرگترین تولیدکننده خصوصی دانه سویا در جهان است، بلیرو مگی مالک بیش از ۱۶ درصد از این گروه است. گروه Andre Megi فروش ۳ میلیارد دلاری خود را در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد و این باعث شد بلیرو مگی در فهرست ثروتمندترین مردان جهان قرار گیرد. وی در سال ۲۰۰۲ فرماندار ایالت ماتو گروسو در برزیل شد.
تونی و رون پریچ :(Tony & Ron Perich) این میلیاردها یک مزرعه لبنیات با ۲۵ گاو شیری را در استرالیا از والدین خود به ارث بردند. امروزه این مزرعه ۱۱۰۰۰ هکتاری دارای بیش از ۲۰۰۰ گاو است. دارایی خالص این دو برادر حدود ۱.۷۵ میلیارد دلار برآورد شده است.
کالین و دیل آرمر :(Colin and Dale Armer) خانواده آرمر به لطف مزرعه لبنی بسیار موفق خود، در لیست افراد ثروتمند در نیوزلند قرار گرفتند. آنها مالک Dairy Holdings، بزرگترین گروه تولیدکننده محصولات لبنی در نیوزلند به ارزش تقریبی ۵۳۵ میلیون دلار هستند. کالین و دیل آرمر تجارت خود را بهصورت یک مزرعه لبنیات خانوادگی در دهه ۱۹۹۰ آغاز کردند و اکنون مالک ۵۸ مزرعه تولید لبنیات هستند.
هاوارد بافت :(Howard Buffett) در زمینههای مختلف از تجارت و سیاست گرفته تا کشاورزی فعالیت میکند. او پسر دوم میلیاردر معروف آمریکایی وارن بافت است. وی بعد از ترک تحصیل تصمیم گرفت که تولیدکننده ذرت و سویا شود. دارایی خالص وی حدود ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده است. اکنون هاوارد به همراه پسرش یک مزرعه بزرگ خانوادگی در ایلینوی و چندین مزرعه در نبراسکا را مدیریت میکنند؛ همچنین مدیریت سه مزرعه تحقیقاتی در آریزونا، ایلینوی و آفریقای جنوبی را نیز بر عهده دارد.
سیاستمداران کشاورز در آمریکا
بسیاری از سیاستمداران و دولتمردان بینالمللی نیز قبل و بعد از دوران سیاسی خود به کار کشاورزی اشتغال داشته یا مشغول شدهاند. بهعنوان نمونه در ایالات متحده، بسیاری از رؤسای جمهور به کار کشاورزی که اغلب پیشه خانوادگی آنها بوده است، اشتغال داشتهاند که میتوان به آبراهام لینکلن، تئودور روزولت، هری اس ترومن، لیندون بی جانسون، جیمی کارتر، بیل کلینتون و جورج دبلیو بوش اشاره کرد.
آبراهام لینکلن :(Abraham Lincoln) در مزرعهای در کنتاکی به دنیا آمده بود. بعدازآن وی به همراه خانواده در مزرعهای دیگر به مساحت ۱۶۰ هکتار در ایندیانا مستقر شدند. در سال ۱۸۵۹، لینکلن در سخنرانی خود در انجمن کشاورزی ایالت ویسکانسین، در مورد کشاورزی گفت: «هیچ شغل دیگری بهاندازه کشاورزی زمینهای برای ترکیب سودآور و خوشایند کار با اندیشه پرورشیافته باز نمیکند.»
تئودور روزولت :(Theodore Roosevelt) وی به دامداری مشغول بود و ابتدا ۱۴۰۰۰ دلار بر روی یک گله گاو سرمایهگذاری کرد، سپس دامداری خود را گسترش داد و ۲۶۰۰۰ دلار بر روی گلهای دیگر در مزرعه جدید خود سرمایهگذاری نمود.
هری اس. ترومن :(Harry S. Truman) در مزرعه ۶۰۰ هکتاری پدرش در میسوری بزرگ شد و پس از مرگ پدرش در سال ۱۹۱۴ مسئولیت کامل مزرعه خانوادگی را بر عهده گرفت.
لیندون بی جانسون :(Lyndon B. Johnson) در مزرعه خود متولد و در سال ۱۹۷۳ در همان مکان به خاک سپرده شد. وی در زمان حیات ۲۴۵۰ هکتار به اراضی خود افزود و حدود ۴۰۰ رأس گاو هرفورد را پرورش داد.
جیمی کارتر :(Jimmy Carter) احتمالاً مشهورترین رئیسجمهور آمریکاست که کشاورزی کرده است. کارتر در مزرعه بادامزمینی والدینش در دشت جورجیا بزرگ شد. او حتی در دوران دبیرستان بخشی از برنامه "کشاورزان آینده آمریکا" بود. پس از مرگ پدرش در سال ۱۹۵۳، کارتر مسئولیت مزرعه را بر عهده گرفت و توانست مزرعه را رونق دهد. وی در مبارزات فرمانداری ۱۹۷۰ بهعنوان یک کشاورز ثروتمند بادامزمینی شناخته شد.
جورج دبلیو بوش :(George W. Bush) در سال ۱۹۹۹ مزرعه Prairie Chapel Ranch را در منطقه مک کلین تگزاس به قیمت ۱.۳ میلیون دلار خریداری نمود. وی هماکنون در مزرعه خود مشغول دامداری است.
از دیگر خانوادههای کشاورز در آمریکا دالریمپلها هستند. جک دالریمپل (Jack Dalrymple)، فرماندار سابق ایالت داکوتای شمالی، به حرفه کشاورزی مشغول بود. پدربزرگ وی به انتخاب نشریه والاستریت عنوان کشاورز برتر را دریافت کرده بود و یکی از مشهورترین کشاورزان داکوتای شمالی بود. جک دالریمپل در سال ۱۹۸۳ بهعنوان کشاورز برجسته و جوان آمریکا انتخاب شد. وی در تاریخ ۲۰ آگوست ۲۰۲۱ «مجتمع تحقیقات کشاورزی جک دالریمپل» را با سرمایهی دولتی و خصوصی به ارزش ۳۳.۵ میلیون دلار در دانشگاه داکوتای شمالی افتتاح کرد. او در مراسم افتتاحیه این مجتمع تحقیقاتی گفت: «من واقعاً مفتخرم که این مجموعهی کشاورزی خارقالعاده نام من را حمل میکند. تحقیقات کشاورزی به عنوان یک سرمایهگذاری برای آینده ایالت و منطقه ما است. در واقع، این امر به طور مثبت به همه بشریت کمک میکند.»
این افراد تنها نمونهای از سیاستمداران و ثروتمندان کشاورز در دنیا هستند که نشان دادند کشاورزی راهکاری مؤثر و قدیمی برای ثروت آفرینی و خلق ارزش اقتصادی حتی در جوامع پیشرفته فعلی بوده و هست. تمامی کشورها به اهمیت و تأثیرگذاری بخش کشاورزی بر رشد و توسعه خود اذعان دارند؛ بااینحال جای تعجب است که برخی از مسئولین در کشور ما که سابقه بالایی در بخش کشاورزی دارند، به این موضوع اعتقادی ندارند. بنابراین ریشه بسیاری از ناکامیها و توسعهی کمتر از ظرفیت بخش کشاورزی ایران را باید در چنین تفکرات غلط و نگاههای عام و خاصی که کشاورزی را مؤثر و ثروت آفرین نمیدانند، جستجو نمود.