به گزارش اقتصادنیوز؛ اقتصاد ایران دارای یک نظام ارزی غیر شناور یا اصطلاحا ثابت است. بر اساس پژوهش های صورت گرفته تغییر در برخی از متغیر های کلان اقتصادی، می تواند هشداری برای وقوع یک بحران ارزی باشد. در کشور هایی که دارای نظام ارزی غیر شناور هستند، نوسانات نرخ تورم خارج از محدوده مجاز تا ضریب دقت 97 درصد هشدار ایجاد یک بحران ارزی را می دهد. به بیان ساده تر نوسانات شدید تورم در کشور هایی مانند ایران، با احتمال بالایی منجر به یک بحران ارزی خواهد شد. تغییرات نرخ ارز مؤثر حقیقی و همچین تغییرات نسبت ذخایر بین المللی به تولید ناخالص داخلی، از جمله عوامل مهم هشدار دهنده برای وقوع یک بحران ارزی است.
در پژوهش صورت گرفته، 48 کشوری که با بحران ارزی موجه شده اند، در راستای تغییرات 70 متغیر اقتصادی بالقوه مورد آزمون قرار گرفته اند. که هر کدام از تغییرات در این 70 متغیر میتواند با چه دقتی هشدار دهنده و پیش بینی کننده یک بحران ارزی باشد.
یکی از مشکلات اساسی در نظام پولی بین الملل، وقوع بحران های ارزی است. بحران های ارزی چه از نظر تعداد و چه از نظر اثراتی که بر اقتصاد وارد می کنند بسیار حائز اهمیت هستند. بحران ارزی به عنوان یکی از بحران های مالی به وضعیتی اطلاق می شود که در آن ارزش یک ارز ناپایدار بوده و اعتماد به آن ارز برای استفاده به عنوان یک وسیله مبادله دشوار می شود. این مسئله به صورت کاهش شدید پول ملی یا کاهش قابل توجه ذخایر ارزی و یا هر دو با هم ظاهر می شود. به عبارت دیگر کاهش شدید پول ملی و کاهش ذخایر ارزی از عوامل و نشانه های یک بحران ارزی است. ایران در ده سال گذشته در مقطع سال 2012 و 2018 با بحران ارزی مواجه شده است.
با توجه به اثرات مخربی که یک بحران ارزی می تواند بر اقتصاد بر جا گذارد، پیش بینی نوسانات ارزی، نحوه واکنش به بحران، کاهش اثرات منفی آن و پیش بینی بحران های آنی به دلیل تأثر گسترده بحران بر بخش های واقعی اقتصاد از مهم ترین چالش های کشور های درگیر بحران بوده و از اهمیت فراوانی در اقتصاد برخوردار است. از همین رو به کارگیری الگوهای هشدار دهنده زود هنگام که قادر به پیش بینی زمان وقوع و طول مدت بحران هستند، برای پیشگیری از وقوع بحران ارزی ضروری است.
به بیان ساده قبل از وقوع بحران ارزی یکسری از شاخص های اصلی اقتصاد کلان شروع به تغییر می کنند که این تغییرات به عنوان هشدار ایجاد بحران ارزی تلقی می شود. از همین رو با تغییر یکسری از متغیر های کلان اقتصادی و عدول نوسان آن از یک بازه مجاز، می توان وقوع بحران ارزی را پیش بینی کرد. البته بررسی هشدارها و تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی، در نظام های ارزی گوناگون با یکدیگر تفاوت دارد.
به طور کلی اقتصادها از دو نوع نظام ارزی استفاده می کنند؛ نظام نرخ ارز شناور و نظام نرخ ارز ثابت( غیر شناور).
در نظام ارزی شناور نرخ ارز توسط عرضه و تقاضای بازار ارز تعیین می شود و نرخ ارز آزادانه بدون مداخله دولت ها تغییر می کند. به بیان دیگر قیمت ارز آنقدر تغییر می کند که تعادل بین بازار کالا و بازار پول برقرار شود، در صورت وقوع برخی از بحران های اقتصادی که نرخ ارز از تعادل خارج می شود، این نرخ به اندازه ای از طریق عرضه و تقاضا تغییر می کند که دوباره به تعادل برگردد. کشورهایی که از این نظام ارزی استفاده می کنند مانند؛ کانادا، ایالات متحده آمریکا، ژاپن، کره جنوبی، انگلستان، فرانسه، هند، ترکیه و... هستند.
در دیگر نظام ارزی یا نظام ارزی ثابت(غیر شناور) نرخ ارز از طریق بانک مرکزی تعیین اعلام می شود. در این سیستم ارزی بانک مرکزی از طریق خرید و فروش نرخ ارز در بازار قیمت ارز را در نرخ اعلامی خود نگه می دارد. به عنوان مثال چین در سال های اخیر نرخ یوهان را در مقابل دلار آمریکا ثابت کرده که باعث به وجود آمدن منازعات اقتصادی شدیدی میان دو کشور شده است. بر این اساس می توان گفت که اقتصاد ایران نظام ارزی غیر شناور را برای خود برگزیده است. در حال حاضر اکثر کشور ها با اقتصاد های پیشرفته دارای نظام ارزی شناور هستند که البته شدت شناور بودن آن های یکسان نیست. به عنوان مثال کانادا به عنوان کامل ترین نظام ارزی شناور شناخته می شود.
برای اینکه بتوان اثر متغیر های کلان اقتصادی را بر بحران ارزی پیش بینی کرد اول باید از بحران ارزی در مدل یک تعریف مشخص و قابل محاسبه وجود داشته باشد. بسیاری از پژوهشگران اقتصادی شاخص فشار ارز را برای این امر برگزیده اند. این شاخص اشاره به تغییرات در متغیر نرخ ارز و ذخایر ارزی دارد و ترکیب وزنی از تغییرات این دو متغیر است. فلسفه محاسبه این شاخص به این شکل است که بررسی تغییرات نرخ ارز به تنهایی وضعیت بحرانی را نشان نخواهد داد، زیرا ممکن است نرخ ارز ثابت بماند اما ذخایر ارزی رو به پایان باشد. به همین دلیل تغییرات همزمان نرخ ارز و ذخایر قانونی برای به وجود آمدن یک بحران ارزی یا فشار ارزی مهم است.
در این مدل شاخص فشار ارز متغیر وابسته و شاخص های کلان اقتصادی متغیر مستقل هستند. به عنوان مثال تورم یک متغیر مستقل بوده که تغییرات آن بر روی شاخص فشار ارزی یا بحران ارزی بررسی می شود.
همانگونه که گفته شد نظام ارزی ایران در زمره نظام های ارزی ثابت یا غیر شناور قرار دارد، از همین رو بررسی متغیر های کلانی که وقوع یک بحران ارزی را در نظام ارزی ثابت پیش بینی می کنند بسیار حائز اهمیت است. بر اساس پژوهش های صورت گرفته تغییر در نرخ تورم( با اهمیت 97 درصد)، نرخ ارز مؤثر واقعی( 77 درصد)، نسبت ذخایر بین المللی به تولید ناخالص داخلی(72 درصد)، نسبت صادرات به تولید ناخالص داخلی( 67 درصد)، شاخص آزاد سازی تجاری( 49 درصد)، رشد نسبت اعتبارات یا وام های داخلی به تولید ناخالص داخلی(34 درصد)، نرخ سود (34 درصد) و نسبت سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تولید ناخالص داخلی( 33 درصد) هشدار دهنده برای وقوع یک بحران ارزی هستند.
به عنوان مثال تورم؛ چنانچه نرخ تورم از دامنه نوسانات مجاز خود تجاوز کند، در کشور هایی که نظام ارزی ثابت دارد به دقت 97 درصد هشدار وقوع یک بحران ارزی را می دهد. دیگر شاخص مهم هشدار دهنده، نرخ ارز مؤثر واقعی است. نرخ ارز مؤثر نشان دهنده ارزش پول داخلی یک کشور در برابر میانگین ارزش پولی رایج شرکای تجاری آن کشور است. زمانی که نرخ ارز مؤثر واقعی از محدوده ای تعیین شده خارج شود تا دقت 77 درصد می تواند هشدار دهنده یک بحران ارزی باشد.
در اقتصادهایی که نظام ارزی شناور دارند تغییر در نرخ ارز مؤثر واقعی( 87 درصد)، نسبت ذخایر بین المللی به بدهی خارجی( 69 درصد)، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی( 67 درصد)، نسبت سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تولید ناخالص داخلی(62 درصد)، نرخ تورم( 49 درصد)، نسبت حساب های جاری به تولید ناخالص داخلی( 48 درصد)، نسبت پس انداز به تولید ناخالص داخلی(48 درصد)، شاخص جهانی سازی( 43 درصد) و شاخص کنترل بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی هشدار دهنده هایی با ضریب دقت متفاوت برای وقوع یک بحران ارزی هستند.
در نظام هایی که نظام ارزی شناور دارند بیش از همه تغییر نرخ ارز مؤثر واقعی، خارج از دامنه مجاز تغییرات می تواند هشداری برای رو به رو شدن یک اقتصاد با بحران ارزی باشد. که این امر کاملا با منطق نظام ارزی شناور تطابق دارد.
با نگاهی اجمالی به عنوان هشدار دهنده های بحران ارزی که در سطور بالایی گفته شد، تفاوت ها و شباهت هایی دیده می شود. تورم عاملی است که یقینا زمانی که از دامنه مجاز نوسان خارج شود، هشداری جدی برای وقوع یک بحران ارزی خواهد بود. جدی بودن این هشدار در کشور هایی با ارز ثابت به مراتب جدی تر خواهد بود تا کشوری که از نظام ارزی شناور پیروی میکند. به بیان ساده تر زمانی که تورم از محدوده خود خارج شود در اقتصادهای نظام ارز ثابت با دقت بالایی می تواند هشدار یک بحران ارزی را دهد. این دقت در اقتصاد هایی با نظام شناور ارزی حدود 50 درصد است.
همچنین مواردی در متغیر های هشدار بحران دیده می شود که در کشور هایی با نظام ارزی شناور وجود دارد اما در دیگر اقتصاد ها مشاهده نمی شود. به عنوان مثال شاخص جهانی سازی و شاخص کنترل بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی جزئی از متغیر های هشدار با دقت حد متوسط برای وقوع یک بحران ارزی در نظام های ارزی شناور هستند. این در حالیست که این دو شاخص در ایجاد بحران در اقتصاد های ارزی ثابت از اهمیت خاصی برخوردار نیستند.
فارغ از اینکه اقتصاد یا کشوری از چه نظام ارزی تبعیت می کند، نوسان خارج از حد مجار نرخ ارز واقعی مؤثر هشداری جدی برای به عمل پیوستن یک بحران ارزی می دهد. در سطور بالا تعریف مختصری از این شاخص گفته شد اما می توان این شاخص را به گونه ای دیگر نیز تعریف کرد؛ نرخ ارز مؤثر واقعی بیان کننده میزان برابری پول رایج یک کشور در مقابل ارز رایج کشور های دیگر است و تحولات آن در واقع گویای میزان رقابت پذیری یک کالا در برابر ارز خارجی است. افزایش در این نرخ باعث افزایش ارزش پولی ملی و کاهش توان صادراتی کشور است. به بیان دیگر زمانی که نرخ ارز مؤثر حقیقی افزایش می یابد، ارزش پول ملی بالا رفته و همین امر باعث می شود تا ارزش کالای داخلی در مقابل کالای مشابه خارجی به طور نسبی گران تر شود، این موضوع موجب کاهش صادرات و افزایش واردات خواهد شد.
از همین رو هر اقتصادی با هر نوعی از نظام ارزی نبایستی از نوسانات نرخ ارز مؤثر حقیقی غافل شود، چرا که نوسانات غیر معمول این شاخص در هر کشوری پتانسیل بالایی برای ایجاد یک بحران ارزی دارد. اهمیت یک ارز خارجی برای محاسبه نرخ ارز مؤثر حقیقی یک اقتصاد با توجه به میزان و سهم کشور خارجی در سبد تجاری آن اقتصاد تعیین می شود. به طور مثال چنانچه 70 درصد مبادله تجاری ایران با اروپا باشد، تغییر ارزش ریال در برابر یورو بسیار اثر گذار بر شاخص نرخ ارز مؤثر خواهد بود.
همانگونه که گفته شد نظام ارزی که اقتصاد ایران از آن پیروی می کند نظام ارزی غیر شناور است. از همین رو نوسانات بیش از اندازه نرخ تورم می تواند چاشنی برای وقوع یک بحران ارزی در کشور باشد. وجود تورم مزمن و بی ثبات در ده سال گذشته اقتصاد ایران از عمده دلایل به وجود آمدن دو بحران ارزی در همین بازه زمانی است. شایسته است مسئولین اقتصاد پولی و مالی کشور برای درگیر نشدن اقتصاد ایران با بحران ارزی، معضل تورم را کنترل کنند. چنانچه تورم حال حاضر ایران که در قله 25 سال گذشته قرار گرفته است کنترل نشود، می تواند یک ابر بحران ارزی برای کشور به ارمغان بیاورد.
کاهش ذخایر بین المللی نیز از مهم ترین عواملی است که ایران را با بحران ارزی مواجه کرده است. تحریم ها و کاهش حجم اقتصادی ایران باعث شده تا به شدت ذخایر ارزی کشور کاهش یابد. همچنین دیگر شاخص مهم هشدار دهنده برای ایران پایین بودن نسبت صادرات به تولید ناخالص داخلی کشور است. با توجه به اینکه عموما در چند سال اخیر تراز تجاری ایران غیر نفتی ایران منفی بوده یا به بیان دیگر میزان واردات بیش از صادرات بوده است، این امر باعث شده تا خطر بحران ارزی همواره بیخ گوش ایران باشد. بر همین اساس افزایش ذخایر بین المللی و افزایش صادرات برای دور ماندن از بحران ارزی برای اقتصاد ایران ضروری است.