به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، مگر میشود روز شهادت امام الرئوف مشهد باشی و در خانه بمانی، امروز زائر و مجاور از دورترین نقطه ایران تا نزدیکترین خیابان به حرم، همه برای عرض ارادت به ساحت قدسی حضرت شمس الشموس خودشان را حتی به اندازه یک سلام به حرم امن فرزند رسول الله میرسانند.
امروز هر زائر و مجاوری که با اتوبوس و مترو قصد عزیمت به حرم را داشته با این نوشته روبرو میشود که «مهمان حضرت هستید» و چه کار زیبایی است که بیهیچ هزینهای هر کجای مشهد باشی میتوانی خودت را به سیل عشاق الرضا(ع) برسانی.
در همین فکرها بودم که به میدان شهدا رسیدم و بعد از لحظاتی خودم را در سیل جمعیتی دیدم که گَرد عزای عالم آل محمد(ص) بر صورتشان نشسته و با حسی مانند پدر از دستدادهها به سمت حرم امام مهربانیها در حال حرکت هستند.
در این سیل خروشان از هر قومیت و با هر تیپ و ظاهری میتوان دید و چرا که در کشتی محبت اهل بیت(ع) هر تفاوتی رنگ میبازد و تنها اصل و اساس میشود مودت و عشق به آل محمد(ص).
در ابتدای خیابان شیرازی نوایی از بلندگوها بلند است که هر زائر و مجاوری با آن خاطرهای دور یا نزدیک دارد، «ای صفای قلب زارم با کسی کاری ندارم ...» همانطور که با این نوا همخوانی میکنم خودم را در سیل عشاق الرضا(ع) رها میکنم، مردمی که عشق به حضرات آل الله با گوشت و خونشان آکنده شده است و در روز شهادت ولی نعمتشان با اندوهی غریب به پابوسی شاه خراسان میروند.
همانطور که با جمعیت همراه شدهام به هیاتی میرسم که با نواختن سنج و دمام در حال عرض ارادت به سلطان توس هستند و جمعیت عزادار هر کس بهگونهای با نوای«جانم رضا» همراهی میکند.
کمی جلوتر عطر اسپند و نوای مداحی در کنار باغ نادری، حس و حال عزاخانه رضوی را چندین برابر میکند.
در نزدیکی بست شیخ طبرسی جوانان دهه هشتادی مشغول واکس زدن کفش زائران امام مهربانیها هستند، کمی آن طرفتر هیاتی دم گرفته و سینهزنان با نوای«یا رضا، یا رضا» دارد به حرم نزدیک میشود و عدهای از مردم عزادار در حال تماشا و همراهی کردن با آنان هستند.
دستی بر سینه میگذارم و سلامی میدهم، اما این سلام با تمام سلامهایی که در طول سال، خدمت حضرت شمس الشموس تقدیم میکنم متفاوت است، سیل خروشان جمعیت اما انگار به ساحل امن بهشت رضوی رسیدهاند و بعد از اقامه نماز ظهر و عصر، بر جگر سوخته از زهر کین امامشان اشک ماتم میریزند.
به دنبال نوای روضهخوان میگردم که به صحن پیامبر اعظم(ص) میرسم، ولیالله کلامی دارد با لهجه شیرین آذریاش اشعاری در مدح امام رضا(ع) میخواند و انتهای شعرخوانیاش را به ذکر علی و حیدر ختم میکند و چه دلنشین است که در ظهر آخرین روز ماه صفر در حرم علی بن موسی(ع) نوای پرشور حیدر حیدر را بشنوی.
در عزای غریب الغربا آسمان حرم هم گویی بغضی گلوگیر در دل دارد و ابرهای بارانی هر چند لحظه یکبار قطرهای را نثار زمین میکنند.
سیدمهدی میرداماد روی چهارپایه میرود و مداحیاش را با دلتنگی از تمام شدن ماه ماتم آل الله شروع میکند و به روضهخوانی فاطمیه و نوای حیدر حیدر ختم میکند.
در ادامه مداح اهل بیت(ع) از همه کسانی که صدایش را میشوند میخواهد رو به مضجع مطهر امام رضا(ع) بایستند تا زیارت امین الله را بخوانند.
زیارت امین الله و هوای نیمه ابری با نم باران حال و هوای غریبی دارد، آن هم در سالگرد روزی که سلطان توس، غریبانه و دور از وطن با زهر کین مأمون ملعون به شهادت رسید.
گزارش از: فریده خسروی
انتهای پیام/ ۷۰۰۵۱