به گزارش ورزش سه ، محمود فکری سرمربی استقلال به آنتن آمد و از گذشته، آینده و حسرتها و امیدهایش صحبت کرد. از جنس فوتبال ایدهآلش، تا امکانات و ظرفیت واقعی تیمش. از شلوغی نیمکتش دفاع کرد. و از رختکن و روابط درون تیمیاش کمی گلایه.
فکری به وضوح از هجمه انتقادات و شدت بی اعتمادی بخشی از هواداران استقلال جا خورده است، او معتقد است که این فضا علیهاش هدایت و برنامهریزی شده است. نتایج و شکل بازی تیمش را ایدهآل نمیداند ولی از نظرش فاجعهای هم رخ نداده است . او معتقد است که با برگشتن چند بازیکن تاثیرگذار از مصدومیت و جا افتادن مهرههای جدید، شکل و فرم تیمش بهتر خواهد شد. ولی زمان، آرامش و اعتماد نیاز دارد که در اتمسفر استقلال سالهای اخیر، کمیابترین کالاست.
در بین صحبتهای محمود فکری به نظر میرسید، او از نحوه تعامل کادر مدیریتی باشگاه با بازیکنان و اعضای تیم کمی گلایه داشت و با مقایسه دوران بازی خود در استقلال این روابط را حرفهای و درخور شان استقلال نمیدانست.
در بخشهای از مصاحبه هم فانتزیهای جالبی مطرح شد:
فکری از ایدهآلهایش در مربیگری گفت. از علاقهاش به فلسفه فوتبالی لیورپول و منسیتی و طرفداری همیشگیاش از فوتبال هجومی.
از شباهت شرایط رونالد کومان در بارسلونا و فکری در استقلال صحبت به میان آمد. کومان هم مانند محمود پس از درگیری های طولانی و فرسایشی مدیریتی، به عنوان یکی از عناصر اصلی دوران درخشان باشگاه به میدان آمده و تلاش میکند آرامش را برقرار کند. نظرات هواداران دو تیم هم به نظر شبیه میرسد. نه اجماع کاملی بر روی سرمربی ایجاد شده است، نه ناامیدی فراگیری وجود دارد.
در عین حال با انگیزه و امیدوار به آینده بهنظر میرسید. فکری همانطور که در دوران بازی یک جنگجوی خستگی ناپذیر بود در دوران مربیگری هم برای مبارزه به استقلال آمده است. او به درستی درک کرده است که تیمش هم از لحاظ نتیجه و هم از نظر فرم بازی فاجعه نیست، ولی دلربایی لازم را هم ندارد.
در دنیای فانتزی هم فعلا فکری، رونالد کومان استقلالیهاست، ولی ظاهرا خودش برای یورگن کلوپ شدن به استقلال آمده است.
شروع صحبتهای پژمان راهبر سردبیر سایت ورزش سه با محمود فکری درباره فوران ناگهانی او و دلیلش در آخرین تمرین آبی پوشان بود :
* اینکه در آخرین مصاحبه تاکید کردید که شما پوکر باز نیستید و آدم سالمی هستید، ناشی از فشار کار است یا سوال خبرنگار عصبانیتان کرد؟
فکری- نه سوال خبرنگار عصبانی ام نکرد ولی این یک واقعیت در فوتبال ماست و در مجموع آدمهایی که سالم را اذیت می کنند. تحت فشار نبودم. من روزهای سخت را گذراندم. البته در سمت سرمربی با استقلال روزهای سختی نداشتم ولی در مجموع روزهای سخت را گذرانده ام. متاسفانه فضا فضای رقابت کاملا سالم نیست. البته کاملا سالم که کلا نیست. اینطور باید بگوییم که فضا منطقی هم نیست. به نوعی سناریو از قبل نوشته شده است. مثلا اگر ما همین الان بازی خوب انجام دهیم و بازی ها را پر گل ببریم، باز به یک جای دیگر باشگاه گیر می دهند. اینها نوشته شده است و بستگی به نتیجه دارد. اگر باخت باشد، به کادر فنی گیر می دهند و اگر برد باشد به مدیریت. اگر مساوی باشد، به امکانات و شرایط گیر می دهند. به هر حال فضای انتقادی را نمی خواهند از باشگاه استقلال دور کنند. در واقع فضای انتقادی که خودشان دوست دارند. شما تیم های مختلف را ببینید که انتقادی به آنها نیست. حداقل اگر انتقادی هم هست به صورت طبیعی وجود دارد ولی بازیکنان، مدیریت و کادر فنی استقلال این فشارها را تحمل می کنند. در واقع فضا، فضای سالمی نیست و ما باید اینگونه کار کنیم. ما با این شرایط سال های سال کار کردیم و باید مبارزه کنیم.
*آقای قلعه نویی هم بعد از سرمربیگری آقای کخ و پس از چند تغییر در راس کادر فنی استقلال، وارد شد که در آن مقطع اعتمادی به او وجود نداشت. در مورد شما هم با توجه به شرایطی که تیم رقیب دارد، شرایط طبیعی برای ادامه کار وجود ندارد. ضمن اینکه سایه یک سرمربی خارجی هم بالای سر تیم دیده می شود که در دوره حضورکوتاه مدتش نتایج خوبی کسب کرده است. شما با علم به این موضوع به باشگاه وارد شدید؟
فکری- آقای استراماچونی که از ایشان تعریف می کنند و ما هم از ایشان تعریف می کردیم، با بازی بیشتر به صدر جدول آمده بود. وقتی بازی ها برابر شد، دوباره استقلال به رتبه سوم، چهارم جدول بازگشت. در مجموع بله؛ ما همه جوانب را در نظر می گیریم. استقلال یکی از پرحاشیه ترین سال های تاریخ خود را پشت سر می گذارد، از نظر منطقی باید به سرمربی وقت داده شود. اینطوری نیست که یک کلید برقی اینجا باشد و سرمربی بداند که این کلید برق کجاست و بزند و اگر نداند، نمی تواند بزند و خاموش می ماند. یعنی یک دسته ای از مشکلات در استقلال هست و باید اینها را دانه دانه برطرف کرد؛ چه من باشم، چه قرار باشد کس دیگری بیاید؛ باید به سرمربی تیم زمان داده شود، وگرنه اینکه بیاید و در یک زمان خیلی کم نتیجه بگیرد، این اتفاق نمی افتد. مثلا آقای استراماچونی وقتی آمد، حدود دو ماه وقت داشت. از طرفی بازیکنانش بین دو فصل استراحت کامل را داشتند و حداقل جسمشان از فصل گذشته خسته نبود. اما ما نه استراحت کامل داشتیم؛ نه زمان داشتیم برای آماده سازی. نه اینکه مجموعه ای با ثبات مدیریتی داشته ایم. باشگاه مشکلات مالی هم داشته و پنجره بسته بوده است. امکانات هم نداشته است. مهم تر از همه این ها طرفداران کم حوصله و عصبانی ای که از سال های قبل داشته و دارد.
*به همین دلیل شما در مصاحبه خود عنوان کردید که یکی از بدترین استقلال های سال های گذشته را تحویل گرفته اید؟
فکری- بله من شرایط را گفتم؛ وگرنه تیم، بازیکنان توانمندی دارد. نمونه اش را مثال می زنم. آقای میلاد زکی پور الان یکی از مهره های خوب گل گهر است. اینجا که بود، در طول چند فصل، سانترهایش به اندازه یک دیدار گلگهر و ذوبآهن مفید نبود. یعنی بازی با ذوب آهن سانترهایی انجام می داد، که در طول یک فصل برای استقلال انجام نمی داد. ببینید چقدر فشار روی این بازیکن بود، الان همان فشار روی بقیه بازیکنان ما وجود دارد. خب طرفداران ما باید خیلی حواسشان جمع باشد و بازیچه دست یک سری از افراد نشوند. همین بازیکنان وقتی از اینجا می روند، می شوند بهترین بازیکن. این ها از نظر فنی توانمند هستند و باید به آنها روحیه بدهیم؛ فشار را از روی آنها برداریم و حوصله داشته باشیم. این تیم به مرور زمان مطمئنا بهتر و بهتر می شود ولی اگر اینکار را نکنیم...
فکر کنید سرمربی برکنار شده و باید یک سرمربی دیگر بیاید. سرمربی دیگر بیاید، می گوید این تیم را من نبسته ام و هزار مورد دیگر. پس استقلال این فصل را از دست می دهد. پس اگر قرار است استقلال این فصل را از دست بدهد، اجازه بدهید سرمربیای که در حال حاضر وجود دارد، کارش را انجام دهد. ما چیزی بیشتر از انتظارمان امتیاز گرفتیم و کار کردیم؛ یعنی روند روندی نیست که شما کاملا نا امید باشید. الان در حال حاضر تیم ما مدعی است. سال های قبل با توجه به شرایط خیلی بهتر، امتیازات خیلی کمتری گرفته شد و بازی های خیلی بدتری را در هفته های اول به نمایش گذاشته اند. ولی الان با توجه به تمام مشکلات، تیم هم بهتر بازی کرده و هم بیشتر امتیاز گرفته است. پس می شود به این بازیکنان و این کادر اطمینان کرد، تا ببینیم چه می شود.
*-دیاباته و علی کریمی دو بازیکن تاثیرگذار تیم در فصل گذشته بوده اند. علی کریمی که از استقلال جدا شد و دیاباته هم بیشتر مصدوم بوده است. فکر می کنید اگر این دو بازیکن در دسترس شما بودند، نتایج استقلال متفاوت می شد؟
فکری- خب ببینید مسلما بازیکنانی که در روند تیم تاثیرگذار هستند، مهمند. البته شما خود علی کریمی را ببینید. این بازیکن زمان برد تا بشود علی کریمی. از اول علی کریمی و گره گشای کار نشده بود. الان زمان لازم داریم تا بازیکنان جدید با جو آشنا شوند. دیاباته هم سال قبل آقای گل شده، انتظار مردم بالاست. وقتی این بازیکن را ندارید، به کادر فشار وارد می شود. روزهای اول می دانستیم که آماده نیست و اگر از او بازی بگیریم به مشکل برخواهیم خورد. به همین دلیل کمتر به او بازی دادیم تا آرام آرام آماده شود ولی متاسفانه در یک تمرین سبک مصدوم شد. البته زمین هم خوب نبود و گِل و شُل بود.
*این در حالی بود که می گفتند دیاباته به خاطرات اتفاقات بازی با فولاد ناراحت است و بازی نمی کند. در صورتی که مصدوم بود؛ میخواهم بگویم این سناریو سازی ها هم هست. شاید به خاطر فضای تیم باشد.
فکری- من و شیخ حرفه ای هستیم. ممکن است در جایی درگیری پیدا کنیم ولی این درگیری نمی تواند ادامه داشته باشد. چون هدف هر دوی ما یک چیز است و منافع مشترکی داریم. در مجموع سعی می کنیم با هم کنار بیاییم و به تیم و خودمان کمک کنیم. ولی یکی از بحث ها همین بود که به این مسائل دامن زده می شود. می گویند فکری با شیخ مشکل دارد یا فکری با فلان بازیکن مشکل دارد. یا سناریوهای مختلف دیگر. هر روز یک چیز باب می شود و متاسفانه به دلیل فضای طرفداری استقلال تشدید می شود. چون خیلی از طرفدارهای استقلال، طرفدار فرد هستند. یعنی در درجه اول طرفدار استقلال نیستند. خب برای استقلال بد است و خوب نیست. هر شخص یا هر چیزی باید پایین تر از استقلال باشد. یعنی اگر چیزی قرار باشد بزرگتر از استقلال باشد، مطمئنا استقلال به مشکل خواهد خورد.
*شما در دوران حضور امیر قلعه نویی که همواره استقلال به جز یک فصل مدعی قهرمانی بود، حضور داشتید و به عنوان کاپیتان نقشی محوری در تیم داشتید. یعنی می خواهم بگویم که این فضا را تجربه کرده اید. هم روی مثبت و هم روی منفی آن را. چه تفاوتی میان شرایط امروز وجود دارد با دوره ای که خودتان کاپیتان بودید و شرایط را از نزدیک می دیدید؟
فکری- فرقش این است که شاید توقع موفقیت از استقلال و فشاری که این روزها روی تیم هست، وجود نداشت. شما حساب کنید، سال های قبل ما به نوعی یا در جام حذفی قهرمان می شدیم یا در لیگ. یا ما با استقلال سال 78 فینال آسیا رفتیم. به هر حال قهرمانی داشتیم و اینقدر فاصله نیفتاده بود و مردم اینقدر عصبانی نبودند. شاید زمان کخ تیم نتایج بدی گرفت و نهم شد، ولی سال های قبل و سال های بعد این اتفاق رخ نداد. استقلال هم خوب فوتبال بازی می کرد و هم قهرمانی می آورد؛ حالا در هر جامی. این ها باعث می شد که تحمل مردم بیشتر باشد و بیشتر کمک کنند. حالا چند سالی است که استقلال نتیجه نگرفته و مسائل دیگر هم وجود دارد. از طرفی رقیب سنتی هم چهار سال پشت سر هم قهرمان شده و دوبار هم فینال آسیا رفته است. این ها خیلی مهم است. این ها باعث می شود که مردم طاقتشان کمتر شود و فشار به مدیریت ، کادر فنی و بازیکنان وارد کنند. ولی این خواسته ها باید منطقی باشد، تا اتفاق بیفتد. همانطور که ما می گوییم در تلاش هستیم تا شرایط تیم بهبود پیدا کند، نقش طرفدار هم خیلی مهم است. آنها خیلی می توانند کمک کنند. این نقش هم باید حمایتی و صبورانه باشد. اگر قرار باشد صبوری و حمایت نکنند، چه من باشم و چه مربی دیگر، استقلال به مشکل خواهد خورد و سال های دیگر هم به این سال ها که تیم نتیجه نگرفته، اضافه خواهد شد.
* چون به پرسپولیس اشاره کردید؛ به هر حال پرسپولیس هم دوران مشابهی را سپری کرد تا به دوران موفقیت رسید. در پرسپولیس الان اینطوری شده که اگر در لیگ در یک یا چند بازی نتیجه گرفته نشود، اتفاق خاصی رخ نمی دهد ولی در استقلال، مثلا شما در هفته دوم آن اتفاقات مقابل فولاد خوزستان رخ داد و باخت استقلال، انگار خیلی اتفاق عجیبی بود؛ و حاشیه ایجاد می شود، دوست دارم خودتان در این مورد توضیح بدهید؟
فکری- همانطور که توضیح دادید، اصلا غیر طبیعی بود. ما هفته اول بردیم. هفته دوم باختیم و حتی من می گویم به اشتباه داور باختیم. در بازی مس رفسنجان هم ارسلان مطهری را می زنند و داور به او کارت زرد نشان می دهد. بازی با نفت آبادان باید حداقل در یک صحنه به بازیکن حریف که با آرنج بازیکن ما را زد، کارت زرد نشان می دادند و ...
شما ببینید که از همان هفته اول داوری ها به چه شکل بوده است. خب ما هم به آن صورت اعتراضی نداشتیم ولی سریالی شد و در هر بازی این اتفاقات تکرار شد. در بازی با ذوب آهن هم این اتفاق تکرار شد. بازی با شهر خودرو ما نیمه اول دو بر صفر جلو افتادیم ولی در نیمه دوم سوت ها برگشت. در کارشناسی ها فقط خطاهای منجر به اخراج و خطاهایی که محوطه جریمه رخ می دهد را می بینند، در حالی که وسط زمین اگر توپی اوت شود و اشتباه بگیرند و این موضوع تکرار شود، تیم را بیشتر عصبی می کند.
* من چون نمیخواهم از بازی فولاد و اتفاقات آن دور شویم، به اتفاقات داوری باز خواهیم گشت؛ ولی در بازی با فولاد اتفاقاتی رخ داد که بسیاری انگار منتظر بودند تا حمله را شروع کنند. مثلا می گفتند اینها چند مربی روی نیمکتشان هست یا مظلومی برای سرپرست سن بالایی دارد. تصاویری هم که از نیمکت مخابره شد، این آشفتگی را نشان می داد. البته شما سعی کرده اید در استقلال تیمی همه جانبه را تشکیل دهید که نفرات با کارنامه ای در آن حضور دارند. شما بیشتر می توانید توضیح بدهید که چقدر این موضوع کمک خواهد کرد، اما نگاه هواداری و نگاهی که از بیرون به تیم وجود داشت، این بود که چند سرمربی در این تیم حضور دارند. خیلی دوست دارم در مورد این موضوع و حضور آقای صمد مرفاوی، آقای پرویز مظلومی و البته بقیه دوستان یکبار با صراحت صحبت کنید.
فکری- حالا چون بحث ما به داوری کشیده شد، اصلا بحث داوری هم به کنار. به هر حال ما آن بازی را باختیم ولی اینکه این حجم از هجمه علیه تیم ما ایجاد شود، اصلا منطقی نیست. معلوم است که از همان هفته اول منتظر بودند که فضا را مسموم کنند. نه تنها از هفته اول که از همان روز اولی که ما تیم را گرفتیم، منتظر مسموم کردن شرایط بودند. با توجه به کمبودهایی که در تیم بود، همواره این سعی انجام می شد که این حرف را در دهان من بگذارند و من از کمبود امکانات گلایه کنم. مشکل زمین، جی پی اس، لباس و .. ولی من صبوری کردم و بهانه دست دوستان ندادم و به بازی ها رسیدیم. وقتی به بازی ها رسیدیم و بازی اول را بردیم، باز دوستان ساکت بودند ولی وقتی به هفته دوم رسیدیم، دوستان خودشان را نشان دادند. این معلوم است و طرفداران استقلال باید بدانند که این هجمه ها طبیعی نیست. اصلا هفته دوم را ما باخته ایم. اصلا اتفاقاتی که فولاد سال گذشته راه انداخته بود و در بازی با ما هم شاهدش بودیم را کنار می گذاریم، ولی این حجم از انتقادات و حواشی طبیعی نیست. از طرفی قبل از اینکه من به استقلال بیایم، همه وقتی با کادر من آشنا شدند، به به و چه چه می کردند؛ می گفتند چه کادر خوبی؛ چه وزنی دارد این نیمکت؛ هم در نساجی و هم زمانی که به استقلال آمدم. آقای مرفاوی، آقای عمران زاده، آقای دین محمدی. این ها کادری بودند که با من در نساجی بودند و به استقلال آمدند. از کادر ما تعریف می کردند ولی به یکباره همه چیز برگشت. می گفتند آقای مظلومی و مرفاوی به نیمکت فکر می کنند. این شیطنت هایی بود که با هر نتیجه ای ایجاد می شد. این ها از قبل طراحی شده است و از ناراحتی هواداران استقلال یا بی صبر بودنشان استفاده می کردند و سوار موج می شدند. خب فضایی را در این چند هفته ایجاد کردند که همه تیم ها انگار در این هشت هفته هیچ مشکلی ندارند و فقط استقلال مشکل دارد؛ استقلالی که حتی در هفته قبل به صدر جدول هم رسیده بود. یعنی از نظر امتیازی شرایط بدی نداشت. سال قبل پرسپولیس همینطوری یک صفر یک صفر بازی ها را می برد و فوتبال آنچنان زیبایی هم بازی نمی کرد. ماورایی بازی نمی کرد و درنهایت هم قهرمان شد. هیچ کس هم نگفت پرسپولیس چرا زیبا بازی نمی کند و دیگر مسائل. اما در مورد استقلال همیشه زوم و با برنامه هستند. من ولی توجهای به این موضوعات ندارم. کادری که من دارم، کادر خوبی است؛ تلاش زیادی انجام می دهد. عرض کردم که ما زمان زیادی نداشتیم ولی رفته رفته مشکلات در حال برطرف شدن است. مسائل روحی و روانی بازیکنان هم در حال حل شدن است تا بازیکنان سبک تر پیگیر تمرینات و بازی ها باشند و بتوانیم به امید خدا به موفقیت برسیم.
*نقش مرفاوی در استقلال چیست؟
فکری- آقای مرفاوی و دیگر بچههای کادر فنی، وظیفه طراحی تمرینات را برعهده دارند و خودم بر تمام امور نظارت میکنم. بهعنوان یک بزرگتر به کادر ما سر و شکل میدهند و کاملا به ایشان اعتماد دارم. انسان کاملا صادق و سالمی است و هیچ مشکلی بین من و ایشان و دیگر اعضای کادر فنی وجود ندارد.
با منصوریان در ارتباط هستم و دوستی ما از زمان بازی تاکنون ادامه داشته است. خدا را شکر ارتباط خوبی داریم ولی به نظرم صحبتی که انجام داد، از سر دلسوزی بوده و دوستیای که با من دارد، موجب شده تا به این شکل آرزوی موفقیت کند. من هم همیشه علاقه دارم او در کارش به موفقیت برسد، اما حرف او را از سر دلسوزی و دوستی میگذارم ولی اینکه چنین سوال و مسائلی از پیشکسوتها هم پرسیده میشود، شیطنت است. من از پیشکسوتان خواهش میکنم دیگر به این سؤال جواب ندهند، چون میخواهند از آنها سواستفاده کنند و فضای تیم و بین ما را مسموم کرده و فکر ما را برهم بزنند. کادر بسیار خوبی داریم که وقت زیادی را روی کارشان میگذارند. در فاصله ۱۰ روزه بین بازی ذوبآهن و گلگهر، توانستیم تمرینات خوبی داشته باشیم و بازیکنان از شکل، نوع و زمان تمرین رضایت داشتند. پیش از فصل و بین مسابقات لیگ برتر زمان زیادی برای تمرین درست و کار تاکتیکی و بدنی نداشتیم چون بازیکنان باید بلافاصله برای مسابقات بعدی آماده میشدند، اما وقفه ۱۰ روزه بازیهای ما توفیق اجباری بود که توانستیم از آن بهره ببریم و امیدوار هستیم به مرور زمان ایرادهای فنی را برطرف کنیم و تیم کاملتری باشیم.
* بازیکنانی که مصدوم بودند، برگشتند؟
فکری-نادر آسیب دیده بود و هنوز نیامده است. داریوش شجاعیان مصدومیتی از قبل داشت که دو بازی به جمع ما برگشت ولی دوباره آسیب دید. دیاباته و یزدانی هم تازه برمیگردند و اسماعیلی نیز اختلاف مالی با باشگاه داشت، اما پس از چند روز مجددا برگشته است. هنوز بازیکنان مصدوم ما به طور کامل برنگشتند ولی امیدوار هستیم هرچه زودتر اضافه شوند چون کمک زیادی به ما خواهند کرد.
* الگوی خاصی بین تیمهای داخلی یا خارجی مد نظرتان دارید که استقلال به آن شکل بازی کند؟
فکری- در مجموع فوتبالی را دوست دارم که بازیسازی از عقب صورت بگیرد و پرس از جلو باشد؛ یعنی بازیهایی که لیورپول و منچستر سیتی انجام میدهند را دوست دارم ولی باید ابزار و زمان انجام این کارها را داشته باشید تا بتوانید این اتفاق را رقم بزنید. بیشتر، بازی تهاجمی را دوست دارم و زمانی هم که در لیگهای پایینتر بودم، تغییرات هجومی را در هر شرایطی انجام میدادم ولی بر حسب نیاز، شاید مجبور شوم از نفرات عقبتر زمین هم بهره ببرم. سبکی که دوست دارم، فوتبال تهاجمی است.
*علیرغم اینکه بی اعتمادی زیادی در میان هواداران استقلال ایجاد شده، به نظر می رسد اگر تیم نتیجه بگیرد، اعتماد بازگردد. به عنوان مثال شما اگر برنده بازی دربی باشید، میتوانید خیلی از مسائل را تغییر دهید و نظرات را عوض کنید؛ فکر میکنیم در نهایت بیشتر از هر چیزی خود مجموعه استقلال و تمام بازیکنان اصلی و ذخیره میتوانند فضا را عوض کنند و البته بیرون هم باید این نگاه مثبت وجود داشته باشد...
فکری- این حرف کاملا درست است. من انتظار ندارم ۱۰۰ درصد از تماشاگران استقلال به من اعتماد کنند و بخواهند از من حمایتی داشته باشند. بالاخره آن ترس، دلهره و نگرانی وجود دارد و بیاعتمادی هست چون هنوز نتایجی نگرفتیم و اتفاقی نیفتاده که آنها به من اعتماد کنند ولی اگر بیاعتمادی از حد بگذرد، مشخص میشود که طراحی شده است. خیلی مواقع از احساسات پاک یک هوادار سواستفاده میشود و نگرانی او را چندین برابر میکنند؛ این موضوع موجب میشود تا بعضا تماشاگری که جدای از افراد، طرفدار تیم هست، بخواهد هجمه وارد کند. این فضا نمیتواند کمکی به کادر فنی داشته باشد ولی ما هم باید تلاش و کار کنیم تا بتوانیم بازی به بازی فضای اعتماد را به وجود بیاوریم. ما در هفتههای اول تا سوم، پانزدهم جدول نبودیم و حتی به صدر هم رسیدیم، اما باز هم هجمهها وجود داشت. پس اعتمادی که گفته میشود، با چنین اتفاقی(صدرنشینی) باید موجب اعتماد بیشتر از سوی مردم میشد ولی یکدفعه میدیدیم اعتماد کمتر هم شده است.
*یکی از دوستان شرایط شما را با وضعیت رونالد کومان در بارسلون مقایسه میکرد آیا پیشازاین خودتان به این امر فکر کرده بودید؟
فکری- تابهحال فکر نکرده بودم اما شما درست میگویید. بههرحال بارسلون هم جزو آن دسته از تیمهایی است که طرفداران زیادی دارد و انتظار از این تیم همواره بالا است. ضمن اینکه رقیب سنتی این تیم هم دارد قهرمانی میآورد اما تصور میکنم، در آن جا همهچیز منطقیتر پیش میرود.
*منظور از بیان این مثال بیشتر به این خاطر بود که میخواستم بگویم در سطح بالای فوتبال همچنین مسائلی وجود دارد و اشکالاتی که پیش میآید تنها دست یک نفر نیست. از این موضوع که بگذریم میخواستم از شما درخصوص مسئله کاپیتانی در دو تیم استقلال و پرسپولیس سؤال کنم و اینکه یک کاپیتان تا چه اندازه میتواند در موفقیت یک تیم نقش داشته باشد؟
فکری- در مجموعه کاپیتانی موضوع خیلی مهمی در هر تیمی است. آن زمان که خودم وظیفه کاپیتانی را بر عهده داشتم تمام هموغمم تیم بود و جزو چند بازیکن منظم تیم بودم. از طرف دیگر در تمرینات بسیار جدی بودم و انرژی زیادی میگذاشتم به این معنی که سایر بازیکنان با دیدن من بتوانند الگو بگیرند. از طرف دیگر همیشه اگر پاداشی در کار بود سعی میکردم به مدیریت باشگاه طوری القا کنم که همه تیم را در نظر داشته باشند تنها به فکر خودم نبودم چون این موضوع مطمئناً در آینده افشا میشد و باعث به وجود آمدن اختلاف در تیم میشد. انصافاً همه بازیکنان احترام زیادی برای من قائل بودند و به این شکل نبود بازیکنی که جوانتر بود احساس بدی داشته باشد و در کل فضایی را برای بازیکنان جدید به وجود میآوردم که آن بازیکن بتواند سریعتر جا بیفتد. چون خیلی از بازیکنان در تیم سابق خودشان جزو مهرههای مؤثر تیمشان بودند اما وقتی به استقلال میآمدند آن کیفیت لازم را ارائه نمیدادند.
*اتفاقاً من در حال مطالعه کتاب روی کین هستم و او به این مسئله اشاره میکند که سعی میکرد با بازیکنان جدید خیلی دوستانه رفتار کند و حتی آنها را به خانه شخصیاش دعوت میکرد تا شرایطی را برای هر چه نزدیک شدن با تیم فراهم کند. آیا وریا در استقلال چنین نقشی را ایفا میکند؟
فکری- وریا از جوانان تا بزرگترهای تیم به فکر بچهها است. خیلی از اوقات میآید و مشکلاتشان را به ما انتقال میدهد اما درمجموع خود بازیکنان میتوانند در این خصوص نظر بدهند. اینکه بزرگترهای تیم باهم یکدل هستند و آیا همدیگر را قبول دارند یا خیر. من شخصاً طی جلساتی که با بزرگترهای تیم دارم همواره از آنها میخواهم که چنین فضایی را به وجود بیاورند. اتفاقاً پریروز من چندتا از باتجربههای تیم را جمع کردم و به آنها گفتم حتی اگر اختلاف شخصیتی و قومی دارند باید آن را بیرون از مجموعه ببینند. یعنی بیرون از مجموعه اجباری نیست که ارتباط خانوادگی داشته باشید، اما وقتی به داخل تیم میآیند باید هم را بپذیرند و برای هم جان دهند؛ چراکه منافع مشترکی دارند و ازاینرو باید به هم احترام بگذارند تا بازیکنان جدید این موضوع را حس کنند و درنهایت تیم یکدلتر شود. مطمئن باشید بزرگترها هر چه قدر به هم احترام بگذارند نمودش را در تیم میتوانیم ببینیم. همانطور که گفتم وریا کاپیتان مسئولیتپذیری است تا جایی که من همان اوایل به او گفتم انرژی بیشازحدی میگذارد که ممکن است حتی باعث بر هم خوردن تمرکز خودش شود. به او توصیه کردم که به شکل کلیتر مشکلات را انتقال دهد و خیلی خودش را درگیر نکند درمجموع او ارتباط خوبی با بچههای تیم دارد که مطمئناً در آینده با صحبتهایی که باهم انجام میدهیم این فضا بهتر هم خواهد شد.
*در بین بازیکنان تازهواردی که در مورد آنها صحبت کردید رشید مظاهری ملیپوشی است که در مسیر درستی قرار دارد و ازنظر شما کدام بازیکن فضای حضور در تیمی مثل استقلال را بیشتر درک کرده است؟
فکری- اکثر بچهها که آمدند مثل حسین مرادمند، مهدی مهدی پور، محمد نادری خوب کارکردند. در مورد متین بههرحال بازیکن بسیار جوانی است و احتیاج به زمان بیشتری دارد اما بااینحال خوب کارکرده است. شاید تنها بازیکنی که تا حدی به مشکل خورده بابک مرادی باشد که برمیگردد به همان شکایتی که تراکتور از او داشته و باعث شده تا تمرکز او را بر هم بزند و این حکمی هم که اخیراً درباره او صادر شده تا حدی اجازه نداده که کیفیتی که در تیم سابقش نشان داده را ارائه دهد که امیدوارم که بتوانیم دفاع خوبی از حکم صادره علیه او داشته باشیم تا بتواند در تیم هر چه زودتر جا بیفتد و بیشتر به ما کمک کند.
*شما آیا به بودن دو دروازهبان مدعی در هر تیمی اعتقاد دارید یا اینکه سیاست یک دروازهبان و نصفی را بیشتر میپسندید؟ چراکه در استقلال این موضوع از زمان ناصر خان و منصور رشیدی به یک سنت تبدیل شده است.
فکری- من همیشه با این دو نفر صحبت میکنم و به آنها میگویم که برخلاف سایر پستها که میتوان آنها را جابجا کرد تنها میتوان از یک نفر در ترکیب اصلی تیم استفاده کرد و به خاطر همین بین دو دروازهبان همسطح تا حدی رقابت سخت خواهد شد ولی من خودم معتقدم که تیمی مثل استقلال باید از دو گلر آماده برخوردار باشد، حتی گلر سوم و چهارم خوبی داشته باشد که در صورت نیاز بتوانیم از آنها استفاده کنیم. ما میبینیم که در بسیاری از تیمها اتفاقاتی شامل حال گلر اول و دوم میشود که مجبور به استفاده از گلر سوم میشوید که در صورت عدم داشتن آن در تیم بزرگ به مشکل خواهی خورد.
*آیا شما به همین دلیل اصرار به ماندن پورحمیدی داشتید. چون الآن در آلومینیوم خیلی خوب بازی میکند..
فکری- بله، پورحمیدی گلری بوده که خودم به او اعتقاد داشتم و دوست داشتم در تیم بماند اما خودش اصرار زیادی به رفتن داشت و من هم سعی کردم منافع تیم را نگاه کنم، اما در آخرین لحظه به او اجازه دادم که بهصورت قرضی برود که امیدوارم فصل بعد دوباره به تیمش برگردد. هرچند که جا دارد اینجا ما یک گله هم از دوستانمان در اراک داشته باشیم که ما کارشان را راه انداختیم اما آنها کار ما را راه نینداختند (باخنده)
*آیا شما از آلومینیوم بازیکن میخواستید؟
فکری: نه. البته قصد گروکشی نداشتیم و بهتر است از این مسئله بگذریم.
*خیلی سخت است که یک گلر خودش را در اندازه حضور در ترکیب ثابت ببیند و با نیمکت نشینیاش کنار بیاید. از یک طرف رشید گلر تیم ملی است و حسینی هم در استقلال با رحمتی رقابت کرده و خودش را در سطح بالایی میبیند و نمیتواند خودش را در شرایط نیمکت نشینی ببیند. یعنی پذیرش این موضوع اساساً برایش امکانپذیر نیست. درنهایت به نظر شما اگر برای رشید هیچ اتفاقی نیفتد آیا تصور میکنید که حسینی میتواند با این شرایط موجود کنار بیاید؟
فکری: من چند سال پیش بود که حسینی را دیده بودم و درخصوص اختلافاتی که با رحمتی داشت به او توصیه کردم که سعی نکن از تیم بروی. استقلال تیم بزرگی است و همینکه شما در این تیم باشید چیز بدی نیست. مطمئناً با توجه به سن رحمتی انتظار میرفت که او برود و حسینی تبدیل به گلر ثابت تیم شود که این اتفاق هم افتاد. اما من فکر میکنم فصل پیش یکی از اشتباهات استقلال بودن یک گلر بود. سید حسین تنها بود و همه فشارها را بهتنهایی تحمل میکرد و شاید یکجا لازم بود که استراحت کند و گلر دیگری جای او در درون چهارچوب قرار بگیرد اما با توجه به فضایی که وجود داشت مربیان نمیتوانستند ریسک کنند و الآن من شاهد هستم که چه رقابت خوبی بین این دو بازیکن وجود دارد. من میتوانم هرلحظه تصمیم بگیرم که از کدام گلر درون دروازه استفاده کنم. منظورم این است که بخشی از آمادگی رشید دربازیهای اخیر به وجود سید حسین برمیگردد و این را هم بگویم که بودن در تیم استقلال حتی روی نیمکت جذابیت خاص خودش را دارد و هم اینکه بیشتر تو چشم هستند. شما تصور کنید که حتی اگر در تمرین استقلال حضورداشته باشید بهاندازه فیکس بازی کردن در تیمهای دیگر است و اگر عاقلانه برخورد کنند میتوانند در کنار هم باشند و باعث پیشرفت هم شوند و هم نفع مالی خودشان را ببرند و هم تیم از وجودشان منتفع شود.
*در زمان برانکو او اعتقاد داشت که 13 یا 14 بازیکن برای موفقیت یک تیم کافی است. آیا شما به چنین مسئلهای اعتقاد دارید یا ترجیح میدهید همه بازیکنان را در طول مسابقات به کار بگیرید.
فکری- من فکر میکنم تیم بزرگی مثل استقلال با 13 یا 14 بازیکن نمیتواند جمع شود. چراکه تمام تیمها در مقابل ما باانگیزه زیادی بازی میکنند و فشاری که به بازیکن ما میآید باعث آسیبدیدگی و ایجاد خستگی میشود. یعنی هر بازی برای بازیکنان ما حکم فینال را دارد و بهاندازه یک فینال به آنها فشار میآید و اگر با 13 -14 بازیکن تیمت را ببندی به مشکل خواهی خورد. حالا شاید یکفصل در تیمی مثل استقلال یا پرسپولیس این اتفاق رخ دهد اما بدون شک شما در همان فصل هم باید جوانان خوبی داشته باشید که در صورت نیاز بتوانید از آنها استفاده کنید وگرنه به مشکل برمیخورید و نمیتوانید قهرمان شوید. من در تیمهای سابق خودم نیز همین اعتقاد را داشتم که حدود 20 بازیکن آماده را در اختیار داشته باشم تا رقابت بین آن بازیکنان ایجاد شود و ما نهایتاً بتوانیم از هرکدام که آمادهتر و سالمتر هستند استفاده کنیم.
قسمت دوم مصاحبه فکری با آنتن امشب پخش میشود و مشروح حرفهای او فردا منتشر خواهد شد.