همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا: صحبت از «روحاللهعطائیان» است؛ جوان هنرمند ساکن شهرک غرب که تابلوهای پریشاننویسی او طرفداران زیادی دارد. درست است نقاشیخط سابقه طولانی در کشور دارد و استادان زیادی به آن مشغولند اما عطائیان جوان هنرمند و خلاقی است که این روزها این هنر زیبا را به سبک خود زینت داده؛ سبکی که از آن بهعنوان نقاشیخط پریشاننویسی یاد میکند.
او این سبک را برگرفته از سعی در شناخت خدا معرفی میکند و معتقد است که هرآنچه باعث میشود آثار او را زیبا و چشمنواز جلوه دهد نگاه عمیقش به اطراف و الهامگرفتن از زیباییهای طبیعی است. در گپوگفتی صمیمی با این هنرمند جوان دریچهای نو از هنر نقاشیخط را برای ما روایت میکند.
متولد یکی از روستاهای شبستر است؛ منطقهای که در دوران کودکی و نوجوانی او با امکانات آموزشی محدود همراه بود. با اینکه پسربچهای بازیگوش بود اما ریشه داشتن هنر در خانوادهشان باعث شد تا او هم عاشق خوشنویسی و هنر خطاطی شود. به همین دلیل بخش عمدهای از وقت خود را با تمرین خوشنویسی سر میکرد: «وقتی به سن انتخاب رشته رسیدم بیچون و چرا گرافیک را انتخاب کردم. اما از آنجا که این رشته در دانشگاه شهر ما وجود نداشت به ناچار در رشته معماری و نقشهکشی فوق دیپلم گرفتم. آن دوران خیلی امکانات چاپ دیجیتال وجود نداشت و بازار پلاکاردنویسی و نقاشی روی دیوار و پارچه حسابی داغ بود. من هم از آنجا که عاشق این هنر بودم به خرده کارهایی در این حوزه مشغول شدم.»
- دنیای جدید در سربازی
سربازی برای عطائیان دریچه جدیدی از زندگی باز کرد و او توانست فصل جدیدی از زندگی را آغاز کند: «همین که هنرهایم در پادگان رو شد فرمانده اجازه جابهجایی مرا نداد و در تمام دوران سربازی فعالیتهای هنری و فرهنگی پادگان با من بود. به همین دلیل هم از احترام و جایگاه خوبی در دوره خدمت برخوردار بودم.» سربازی را که در کرمانشاه تمام کرد راهی تهران شد تا در پایتخت به دنبال آرزوهایش برود. در همان بدو ورود به تهران بود که پردههای بزرگ سینما چشمش را گرفت: «برخلاف آنچه همه فکر میکردند، پردههای سینما تصویر چاپی نبود بلکه نقاشیهای بزرگی بود که طراحی هر کدامشان آرزوی من بود.»
عطائیان آنقدر عاشق رشته هنری و کار حرفهای خود بود که برای رسیدن به آن از هیچ تلاش و سختی نمیترسید. به همین دلیل خیلی زود توانست با طراحی پردههای سینمایی و خوشنویسی آن، آرزوی خود را برآورده کند: «وقتی دیدم دلمگیر کار است، معطل نکردم. برای انجام کار نزد مسئولان سینماها رفتم. خوشبختانه آنقدر در حرفهام مسلط بودم که توانستم پلههایترقی در کار را سریع طی کنم.»
- نقاشیهای دیواری بزرگ و دنیای جدید هنر
نقاشی پردههای سینما و خوشنویسی آنها پایان کار او در تهران نبود؛ بعد از آن نقاشی چهره شهدا و شخصیتهای بزرگ مملکتی را روی دیوارهای بزرگ شهر تجربه کرد. او هرچه هنرش را روی مقیاسهای بزرگ تجربه میکرد دلباختهتر میشد: «شاید باورتان نشود که طراحی این آثار در زمستانهای سرد روی ارتفاع بلند چقدر سخت است اما نه سرما و نه بارها بالا و پایین رفتن از داربست برای بررسی کار مرا خسته نمیکرد؛ بلکه هر بار عاشقتر کار را دنبال میکردم.»
ماندگاری او در تهران و پشتکار زیادش هر روز دریچهای جدید از زندگی هنری را به روی او باز کرد. آشنایی با نرمافزارهای کامپیوتری و پیش بردن هنرش در این فضا پر از جذابیتهای شیرین برای او بود: «بعد از مدتی حضور در تهران در یک شرکت دولتی مشغول کار شدم. وجود یک سیستم کامپیوتر به من کمک کرد تا با ابزارهای جدید گرافیکی آشنا شوم. شاید کسی باورش نشود که من برای تمرین با این سیستم یک شب تمام را مجبور شدم در اداره بمانم. قصه از این قرار بود که حین تمرین به حدی محو کار شدم که زمان را فراموش کردم و این مسئله باعث شد که متوجه تعطیلی اداره نشوم و تا فردا صبح همانجا بمانم.»
- هنرمندان را در زیباسازی شهر مشارکت دهید
آنچه در ادامه مسیر باعث شد تا امروز عطائیان سبک جدیدی از خود داشته باشد همان خلاقیت و نگاه ظریف به دنیای اطراف و درک زیباییهای اطرافش است: «من از تمام زیباییهای دنیای اطرافم درس میگیرم و این الهامگیری را در آثار خود به کار میبرم. مدتها این ایدهها را بیهیچ هدف و منظور خاصی روی برگههای کاغذ اجرا میکردم.
اطرافیان و بهخصوص همسرم وقتی این آثار را دیدند مرا تشویق کردند تا آنها را در مقیاس بزرگتر و روی بوم تجربه کنم و در این مسیر بهصورت تخصصی پیش بروم. با نخستین ایدهای که از ذهنم روی بوم نشست حال و هوای خاصی پیدا کردم. انگار سبک شدم. وقتی حس و حال اشعاری را که میخواندم در پیچ و تاب قلم روی تن بوم میدیدم حالم بهتر میشد. تابلویی که خلق شده بود با من و هر بینندهای حرف میزد. حسی خوب که قابل توصیف نیست.»
عطائیان امروز یکی از استادان نقاشیخط با سبک پریشاننویسی خاص خود است که علاقهمندان زیادی دارد: «من در خلق آثارم از آیات قرآن کریم و اشعار شاعران بنام و مشهور ایرانی، استفاده و سعی میکنم با بهرهگیری از خلاقیتها و ترکیب رنگهایی که به کار میبرم هر بینندهای را در نگاه نخست جذب آثار خلق شده کنم. آثار هنری من که با آیات قرآن زینت یافته مشتریان مسیحی و غیرایرانی هم دارد و این برای من جالب است؛ چون توانستهام پیوندی میان ادیان ایجاد کنم و فرهنگ ایرانی و اسلامی را به واسطه آثارم با خارج از مرزها به اشتراک بگذارم.»
میگوید که یکی از دلچسبترین کارهایش تابلویی از سوره توحید است: «من سوره توحید را با شیوه هنری نقاشیخط نوشتم؛ طوری که در نگاه اول اصلاً مشخص نبود سورهای از قرآن است. وقتی یک غیرمسلمان عاشق این کار شد و آن را خریداری کرد حال دلم خیلی خوب شد. چون خریدار کار هم وقتی فهمید این اثر سورهای از قرآن است و معنای آن را برایش گفتم از خریدش بسیار راضی بود.»
به اعتقاد عطائیان خلاقیت در حرفه او حرف اول را میزند و این خلاقیت برگرفته از شناخت خدا و قدرتهای لایتناهی اوست: «تمام آثار من برگرفته از طبیعت است. کمی نگاه عمیق کافی است تا همه ما به یک هنرمند خلاق تبدیل شویم. من بیش از هر چیزی سعی میکنم شاگردانم را با خدا آشنا کنم و آنها بتوانند با تغییر نگاه خود به خدا و درک او در زندگیشان مسیر درست را پیش بروند.»
او دوست دارم همه رشتههای هنری را تجربه کند و با هرکدام تواناییهایش را تقویت کند. به همین دلیل او امروز یک نقاش، خوشنویس و عکاس زبردست است: «نوع نگاه من به سوژههای عکس میتواند موجب بارور شدن ذهنم در خلق آثار هنری تازه باشد. درواقع هر برداشت ما از طبیعت میتواند الگویی برای خلق آثار جدید باشد.»
عطائیان ساکن شهرک غرب است. به اعتقاد او جای خالی هنر هنرمندان خوشنویس در فضای شهری بسیار خالی است. او میگوید: «در شهرک غرب بوستانهای زیبایی وجود دارد. اما در هیچ یک نمیتوانیم ردی از آثار هنرمندان خوشنویس ببینیم. این در حالی است که ما آثار زیبای چند بعدی را میتوانیم برای استقرار در این بوستانها به کار بگیریم. این کار باعث میشود هم شهروندان با این جنبه از هنر خوشنویسی آشنا شوند و هم هنرمندان این رشته فرصت مشارکت در زیباسازی شهر را پیدا کنند.»