به گزارش "ورزش سه"، امیرحسین زارع، دارندهی مدال برنز توکیو که طلای مسابقات کشتی آزاد وزن 125 کیلوگرم را به دست آورده و به تازگی از اسلو بازگشته است، دربارهی خاطرات و شیرینیهای بعد از پیروزی در برنامه تلویزیونی شبکه دو صحبت کرد.
* در یک خانواده کاملا ورزشی بزرگ شدم
من از زمانی که ورزش را شروع کردم، در یک خانواده ورزشی بزرگ شدم؛ عموی بزرگم آقای حسن زارع بنیانگذار ورزش باستانی در آمل بودند. پدرم ورزشکار باستانی بودند و من به این ورزش روی آوردم و هنوز هم به زورخانه آمل میروم و در گودش ورزش میکنم.
*اولین مدال طلای جهانی در این وزن به دست آمد
قهرمانان خوبی داشتیم و مدالهای خوش رنگی به دست آوردیم اما مدال طلای جهانی در این وزن هیچ وقت به دست نیامده بود و خداراشکر میکنم توانستم این اتفاق را رقم بزنم. امیدوارم بتوانم خوب تمرین کنم و با عنایت خداوند و دعای مردم بتوانم قهرمانی را تداوم ببخشم چون مردم ایران فقط سزاوار مدال طلا هستند.
*از دعای خیر پدر و مادرم به اینجا رسیدم
همه برکت زندگی، دعای خیر پدر و مادر است. همیشه به هم سن و سالانم گفتم اگر میخواهید در زندگیتان به جایگاهی برسید باید پدر و مادرتان از شما راضی باشند. من هر چیزی که دارم از وجود آنها دارم. بعضی اوقات جملات کلیشهای میگویند مثل اینکه پدر و مادرها کم میخورند تا بچهها راحت باشند من این موضوع را در خانوادهام دیدم. کمتر غذا میخورند تا من بهترین غذا را برای ورزشم بخورم. امروز اگر من این جایگاه را دارم قطعا مدیونشان هستم.
*قبل از اینکه به روی تشک بروم، ذکر میخواندم
قبل از اینکه وارد مسابقه شوم، سوره قدر و ذکر السلام علیک یا علی ابن موسی رضا، السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یا صاحب الزمان را میخوانم و میگویم خدایا به من جرئت و جسارت بده تا شرمنده مردم نشوم.
*قهرمانی رویای بچگیام بود
به خاطر دارم زمانی که تازه به کشتی می رفتم و از باشگاه به خانه برمیگشتم اگر آن روز خوب تمرین میکردم حولهام را میگرفتم مثل دور افتخار با پرچم تمرین میکردم و همیشه این رویا در وجودم بود و تا فکری نباشد تا صیقلش ندهی نمیتوانی به آن برسی. من برای این موفقیتها بسیار زحمت کشیدم و هنوز هم دست از تلاش برنمیدارم. شب و روزهای بدی را داشتیم اما روزهای خوشی هم داشتیم امیدوارم این قهرمانی و روزهای خوش تداوم داشته باشد تا بیش تر از این بتوانیم دل مردم ایران را شاد کنیم.
*خانوادهام را خیلی اذیت کردم
انقدر در این مدت به دلیل این اتفاقات پدر و مادرم را اذیت کردم که واقعا در حد یک جمله برای آنان کم است. به مادرم میگویم واقعا از صمیم قلبم دوستت دارم و تمام تلاشم را میکنم تا بهترین زندگی را برای شما بسازم. دست هر دو شما را میبوسم. میخواهم تلاش کنم تا روزی بتوانم این قهرمانیها را تکرار کنم.