به گزارش اقتصادنیوز، بسیاری از کارشناسان در تحلیل تنش اخیر میان جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ردپای دیگر قدرتهای منطقهای را نیز ردیابی کردهاند. در این میان تحلیلگرانی در آمریکا از ضرورت مداخله دولت ایالات متحده در این مناقشه سخن گفتهاند.
الدر ممدوف، کارشناس مسائل قفقاز و آسیای مرکزی با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی رسپانسیبل استیتکرفت، با عنوان «چرا آمریکا نباید از جمهوری آذربایجان در برابر ایران حمایت کند؟» استدلال کرده از آنجا که این مناقشه به هیچ وجه منافع آمریکا را مورد تهدید قرار نداده و از سوی دیگر با توجه به آن که دولت آذربایجان نه تنها از متحدان غرب محسوب نمیشود بلکه با ارزش های ترویجی غرب فاصبه معناداری دارد، دلیلی برای ورود ایالات متحده در این منازعه وجود ندارد.
با شدت گرفتن تنش ها میان ایران و آذربایجان، تندروهای معمولا بدبین به ایران در واشنگتن درخواست حمایت قاطع از باکو را داده و از دولت آمریکا میخواهند که بدان پایبند باشد.
از جمله طرفداران اصلی باکو در واشنگتن، مایکل دوران، از موسسه هادسون، یک قدم به پیش گذاشته و به عنوان نمونهای برای دولت بایدن در مورد «نحوه برخورد با ایران»، تصویری از الهام علیاف، رئیسجمهور خودکامه آذربایجان -ظاهراً در مرز ایران- در کنار یک هواپیمای بدون سرنشین ساخت اسرائیل منتشر کرده است.
از دیگر هواداران این رویه، لوک کوفی، از بنیاد هریتیج، در مقالهاش از دولت ایالات متحده خواسته تا آذربایجان را به مثابه سدی در برابر اعمال نفوذ ایران مورد توجه قرار دهد.
با این حال، چنین نگرش و توصیه هایی نسبت به مسئله باکو تنها به اتاق های فکر (تینک تنک ها) محدود نمی شود. سفیر ایالات متحده در آذربایجان، لی لیتزنبرگر، در ترفندی عجیب، ضمن اشاره به «همزیستی کنیسه ها و مساجد» در روستایی در آذربایجان که اکثریت آن یهودیان هستند، از «روحیه تسامح» آذربایجانی ها تمجید کرده است.
البته سفیر از حقایق ناراحت کننده دیگری که این روایت روادارانه را مخدوش می کند، چشم پوشی کرده است؛ از جمله سخنان نفرت انگیز ضدارمنی که در باکو حمایت می شود و تخریب میراث ارمنی در این کشور. مضاف بر این، اگر قرار بر این است که همزیستی مساجد و کنیسه ها معیار مدارا باشد، جناب سفیر می تواند به ایران همسایه نیز اشاره کند؛ جایی که بسیاری از کنیسه ها و کلیساها در کنار مساجد فعالیت می کنند. با این حال، درست در میانه تنش ها با ایران، به نظر می رسد که پیام ارسالی او قصد دارد با تأکید بر ویژگی هایی مانند تحمل و رواداری -که به استنباط او ایران از آن برخوردار نیست- به آذربایجان مزیتی اخلاقی دهد.
با این همه، بی تردید به نفع ایالات متحده نیست که از آذربایجان در درگیری مداوم خود با ایران حمایت کند. آذربایجان متحد و شریک رسمی آمریکا به شمار نمی آید. نه واشنگتن متعهد به دفاع از آن شده و نه آذربایجان نامزد پیوستن به ناتو است. و البته آذربایجان هم در این بحران پیش آمده بی تقصیر نیست.
پس از تصرف موفقیتآمیز سرزمینهای تحت حاکمیت ارمنیها در ربع قرن گذشته، علیاف، به جای زمینهسازی شرایط صلح و آشتی، بر ادعاهای غیرمعقولاش در مورد سرزمین ارمنستان، از جمله ایروان، افزود.
در نوامبر 2020 بیانیه سه جانبه روسیه، ارمنستان و آذربایجان -با میانجیگری مسکو- حکم به پایان مخاصمات و انسداد ارتباطات حملونقل میان سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان داد و یک کریدور زمینی از طریق ارمنستان تا ترکیه را ایجاد کرد. با این حال، باکو با ادعا بر سر نوار سرزمینی ارمنینشین، این چشم انداز را مورد تهدید قرار میدهد.
اگر چنانچه ادعا می شود کریدور در پی احیای «سرزمین اجدادی» باشد، ترس از الحاق آن به خاک آذربایجان را افزایش میدهد. چنین نگرانیهایی نه تنها در ارمنستان، بلکه در ایران نیز شایع شده است، چرا که با الحاق این سرزمینها به آذربایجان، کشور از مرز مشترک با ارمنستان محروم و «کمربند ترکی» در مرزهای شمالی ایجاد میشود.
به این امر باید افشای بی پروای «روابط استراتژیک» باکو با اسرائیل -دشمن دیرینه ایران- و ترکیه -رقیب سرسخت منطقهای تهران- را نیز افزود. جمهوری آذربایجان از روابط دیرینه با اسرائیل برخوردار است. با این حال، در سالهای گذشته، با توجه به ناراحتی دیرینه تهران از این مسئله، باکو مراقب بود تا حساسیت و دشمنی همسایه جنوبی خود را سبب نشود. با این حال، پیروزی در جنگ قرهباغ با یاری هواپیماهای بدون سرنشین اسرائیلی، باکو را ترغیب کرد که به روابط خود با تلآویو مباهات کند و نوعی احساس جدید مصونیت و آسیبناپذیری در قبال تهران را به نمایش بگذارد.
ایران به دلایل موجهی بر این گمان است که آذربایجان به پایگاهی برای عملیات اطلاعاتی اسرائیل علیه این کشور تبدیل شده است. باکو همچنین جامعه دانشگاهی واشنگتن را حمایت مالی میکند تا تجزیه استانهای شمالی ایران -با اکثریت آذرینشین- را ترویج کنند. و در عین حال آذربایجان رانندگان کامیون ایرانی را که در حال حمل کالا به منطقه قره باغ بودند، مورد آزار و اذیت قرار داد.
از هیچ کشوری نمیتوان انتظار داشت که در قبال چنین اقدامات غیردوستانهای که مستقیما بر منافع ملیاش اثرگذار است، منفعل باشد. ایران تصور میکند که واکنشش در طول جنگ قرهباغ، که بارها از تمامیت ارضی آذربایجان حمایت میکرد، مورد استقبال باکو قرار نگرفته است. بنابراین، مانورهای نظامی گسترده ایران در نزدیکی مرز آذربایجان، واکنشی کاملاً قابل پیشبینی نسبت به بیتوجهی باکو در قبال نگرانیهای اصلی تهران است.
اگرچه ممکن است که ایالات متحده دل خوشی از حکومت ایران نداشته باشد، اما این باعث نمیشود که از سیاستهای بیپروای جمهوری آذربایجان حمایت کند.
شکل رژیم در باکو از مهم ترین دلایلی است که بر اساس آن واشینگتن نباید در این درگیری از آن حمایت کند. جمهوری آذربایجان به طور مداوم در ردهبندی بینالمللی آزادیهای سیاسی، حقوق شهروندی و فساد در رتبههای پایین قرار دارد. به عنوان مثال، موسسه خانه آزادی این کشور را به خاطر فساد گسترده و سرکوب مخالفان سیاسی در دسته کشورهای آزاد قرار نمیدهد. دیدهبان حقوقبشر هم این نکته را تائید میکند که دولت «همچنان به سرکوب شریرانه منتقدان و مخالفان ادامه میدهد». ضمن آنکه گزارش مفصلی در مورد سوءاستفاده، رفتار بیرحمانه و شکنجه نیروهای آذربایجانی علیه اسرای جنگی ارمنی منتشر شده است.
دولت جو بایدن مبارزه با فساد جهانی را یکی از اولویتهای خود اعلام کرده است. در اینجا نیز آذربایجان عملکرد بسیار بدی دارد. این کشور در شاخص فساد جهانی، رتبه 129 از 180 را دارد. رئیسجمهور و مقامات این کشور همیشه یکی از چهرههای رسواییها علیه فسادهای بزرگ بینالمللی هستند؛ همانند مواردی که توسط اسناد پاناما فاش شد، و اخیراً اسناد پاندورا.
در ضمن، در حالی که دیپلماتها و لابیهای آذربایجان در واشینگتن تمام تلاش خود را میکنند تا این کشور را به عنوان متحد ثابت غرب نشان دهند، واقعیت متفاوت از این است. علیاف به حضور و فعالیت همه سازمانهای مهم آمریکایی در آذربایجان -مانند رادیو آزادی که تحت حمایت مالی کنگره آمریکا قرار دارد، هیئت بینالمللی تحقیقات و مبادلات، موسسه بینالمللی جمهوریخواهان، موسسه ملی دموکراتیک و موسسه جامعه باز تحت حمایت بنیاد سوروس- خاتمه داد.
رسانههای وابسته به دولت در آذربایجان هم به طور مداوم نظریههای توطئه ضدآمریکایی را مطرح میکنند؛ از جمله اخیراً به مردم آذربایجان در مورد برخی برنامههای شوم برای حمله به آذربایجان هشدار دادهاند. به همین ترتیب علیاف رابطهای نزدیک با ولادیمیر پوتین برقرار کرده که اساس آن بر پایه عدم علاقه مشترک نسبت به دخالت عمیقتر غرب در قفقاز استوار است.
دولت ایالات متحده باید در برابر فشار تندروهایی مقاومت کند که تمایل دارند پای ایالات متحده به یک درگیری باز شود که هیچ بخشی از منافع حیاتیاش در طی آن در خطر نیست، و رژیم درگیر در آن کمتر قرابتی با ارزشها و منافع ایالات متحده دارد. علیغم تلاشهای متحدان و حامیان آذربایجان در واشنگتن، کنگره همچنین باید با جدیت از هر اقدامی که به درگیری در قفقاز جنوبی دامن می زند، اجتناب کند.