یاد روز حافظ به نام حافظ به کام ....

ایرنا سه شنبه 20 مهر 1400 - 08:16
شیراز-ایرنا-شیراز با حضرت حافظ و سعدی آنچنان در هم تنیده شده است که جدا کردن این شهر از آنها غیر ممکن به نظر می‌رسد.حافظ شیرازی شاید شناخته شده ترین شاعر ملی ماست که توانسته مرزهای بسیاری را بپیماید و اینچنین در دل هر اهل پارس جایی داشته باشد.
یاد روز حافظ 
به نام حافظ به کام ....

آنچنان که معروف است در طاقچه هر خانه ایرانی یک جلد قرآن کریم وجود دارد و یک جلد دیوان حافظ.

در میان تمام نامگذاری های تقویم ایران که بسیاری تنها بر نقش تقویم هویت دارند، یاد روز حافظ یادروزی متفاوت است از آن جهت که اگر بسیاری از نامگذاری ها جایی در دل مردم ندارند این روز همچنان مورد احترام مردم و روزی ملی در تاریخ ماست.
در مقام مقایسه کافی است یاد روز حافظ و سعدی را با برخی نامگذاری هایی که از سر بی سلیقگی و با پیشنهاد یکی دو نفر به زور وارد تقویم شده را ببینید،روزهایی که اگر چه در تقویم وجود دارد اما نفس عدم اقبال عمومی باعث شده کسی به آن روزها توجهی نکند.

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست


براستی حافظ کیست؟ 
عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام 

در میان شخصیت‌های برجسته و اثرگذار تاریخ در عرصه‌های گوناگون علمی، ادبی، سیاسی و… به افرادی بر می‌خوریم که علیرغم شهرت جهانی که دارند، اطلاعات ما از زندگانی و احوالات شان بسیار اندک است و از دوران حیات آنها اطلاع چندانی در دست نیست.
خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی، غزلسرای نامی کشورمان که از شهرتی جهانی برخوردار است و کمتر خانه‌ای را در ایران می‌توان یافت که نسخه‌ای از دیوان اشعار او در آن یافت نشود، از این جمله افراد است و اگر نبود مقدمه مدوّن دیوان او یعنی دوست و همدرسش محمد گلندام بر دیوان اشعار این شاعر گرانمایه، چه بسا همین اطلاعات اندک و ناچیز هم وجود نداشتند.

خواجه شمس‌ الدین محمد بن بهاءالدّین محمد حافظ شیرازی (زاده ح. ۷۲۷ (قمری) – درگذشته ۷۹۲ (قمری))، معروف به لسان‌ الغیب، ترجمان الاسرار، لسان‌العرفا و ناظم‌الاولیا شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعر های او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند.

گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم‌ترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود.
شعر حافظ به ایران منحصر نشد بلکه در مدتی کوتاه به فراسوی مرزها راه و رواج یافت.  در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. 
پس از ایران بیش ترین رواج و رونق اشعار و اندیشه های حافظ در شبه قاره بود. این نکته را می توان از شمار نسخه های خطی و شرح هایی که بر دیوان حافظ نگاشته شده و ترجمه هایی که انجام شده به دست آورد.
گوته آلمانی تحت تاثیر شخصیت و اشعار حافظ قرار می گیرد و می گوید :
’’ ای کاش من در زمان حافظ بودم و او را درک می کردم ‘‘ و سپس خطاب به حافظ می گوید :
اگر من نتوانستم در این دنیا تو را ببینم, اما در روز حشر از خدا می خواهم دیدار ما را فراهم کند, تا بتوانم در کنار تو باشم و از دیدگاه ها و سخنان ارزشمند و شیرین تو بهره ببرم.
آری, وقتی خلوص نیت، تعهد ، مهارت ، دانش ، لطافت ، ظرافت ، شعر و شعور باهم همراه شوند و بیامیزند،این گونه بر ذهن ها و دل ها اثر می گذارد.


روزی که روز حافظ شد

گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
هرجا که نام حافظ در انجمن برآید

 
از سال ۱۳۷۶، که به پیشنهاد مرکز حافظ‌شناسی، برای بزرگداشت شعر و اندیشه‌ی حافظ، بیستم مهرماه با عنوان «یادروز حافظ» نام‌گذاری و در تقویم ملی ایران ثبت شد. تاکنون، در این روز (بیستم مهرماه) در شیراز مراسم یادروز حافظ در بخش‌های مختلف آیین گشایش، نشست علمی، برنامه‌های جنبی و… برگزار و یکی از بزرگترین رویدادهای علمی‌فرهنگی کشور قلمداد می‌شود. 
اما بر خلاف خاستگاه مردمی حافظ اکثر برنامه هایی که در طی اینهمه سال به نام حافظ برگزار شده است نتوانسته جایی در میان عموم مردم باز کند.
هر ساله برنامه های ریز و درشت بسیاری از سوی مدیران فرهنگی به نام حافظ اعلام می شود و در نهایت تنها له کام مدیران پایان می پذیرند بی آنکه عموم مردم در آن دیده شوند و بی آنکه خروجی مناسبی در سطح ملی به جا بماند.
برنامه ای که در جوار آرامگاه حافظ برگزار می شود هم 
از این قاعده مستثنی نیست ، همه ساله عده بسیاری می خواهند مخاطب و حاضر در این رویداد باشند اما عملا به جز قطعه موسیقی که آنهم به جبر در انتهای برنامه اجرا می شود ، کدام بخش این برنامه ها توانسته در یاد مردم باقی بماند.
بخش عمده ای از خبرنگاران و عکاسان خبری هر ساله در این برنامه حضور دارند و به جبر شرایط موظفند از ابتدا تا انتها در مراسم شرکت کنند ، آنها هم به جز یکی دو سخنران خوش سخن و با دانش چیز دیگری در یاد ندارند.
آیا زمان آن نرسیده که نسبت به برگزاری انبوهی برنامه رسمی و در نهایت بی خاصیت در طول سال به نام این شاعر و آن بزرگ و عارف نگاهی آسیب شناسانه داشته باشیم؟ 
اگر بنا بر احترام و یادآوری ثمرات فعالیت آن شاعر یا انسان تاثیرگذار است که جز همین عکس و تیترهای باقی مانده در سایت ها و روزنامه ها و خبرگزاری ها چیزی در دست نیست.
برگزاری یاد روز حافظ یا سعدی تا چه حدی توانسته مردمی که بیشترین ارتباط شان با دیوان حافظ فال گیری های شب یلداست را با هویت و عمق اشعار او ، منش و یا دیدگاه های او آشنا کند؟ 
تا به حال چقدر از حضور اهالی فرهنگ و هنری که توان اجرای کار دارند استفاده شده است ؟ چقدر توانسته ایم حافظ را به میان خود مردم ، به محله های مختلف از بالا تا پایین شهر ببریم؟
در پاسخ باید به هیچ قناعت کرد که جز هیچ چیزی در دست نیست. هر ساله مزار حافظ را مدیران و چندتن از اهالی فرهنگ گلباران می کنند ، چند سخنرانی ، دعوت از برخی چهره های سیاسی ، مجددا سخنرانی و در نهایت مکتوب شدن همان سخنرانی ها در ستون های بدون خواننده روزنامه ها و یا صفحات خبرگزاری ها و انبوهی عکس و دیگر هیچ.

جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است
هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق

بی تردید گرامی داشت یاد و اندیشه های بزرگانی همچون حافظ ، سعدی، مولانا و خیام ، فردوسی و... که مایه فخر و غرور ملی ماست کاری پسندیده و مورد احترام است اما آنچه امروز شاهد آن هستیم تنها و تنها گرامیداشت ظاهری و بدون هیچ خروجی قابل دفاعی است گویی رفع تکلیفی بر دوش مدیران استانی تا در دل این یاد روز و هفته منتهی به آن مجددا خود را به صفحه اول بکشانند.
کافی است نگاهی به برنامه سال قبل یا اصلا سالهای قبل و قبل تر بیندازیم ، روند برگزاری این برنامه بدون هیچ تغییری و تنها با تغییر نام ها برگزار می شود ، نکته جالب اینجاست که حافظ پژوهان و محققان چه این گرامی داشت باشد و نباشد به کار و فعالیت خود مشغولند و جالب تر اینکه در اکثر این برنامه ها از اکثریت آنها خبری نیست تنها همان نام های تکراری مجددا تکرار می شوند و با بیانی پر طمطراق که شبیه حرف زدن مردم نیست در خصوص حافظ درفشانی می کنند.
بیاناتی که اگر چه در مورد حافظی است که غزل هایش ورد زبان مردم شهر و روستاست اما آنچنان از مردم دور است که برای فهم آن باید مجددا با توسل به لغت نامه دهخدا ترجمه شود ، ترجمه فارسی به فارسی 

حلـقه بسـتند سر تربت من نـوحه گـران
دلبران، زهره و شان، گلبدنان،سیم بران

اما واقعا چه باید کرد ؟ 
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

شاید اولین تغییر را باید در نوع نگاه جستجو کرد اینکه نیازی نیست تا در خصوص ادبیات کلاسیک سخن می گوییم لحن و نگاهمان جدی و کهن و پیرو ادبیات دیوانی شود که قابل فهم عمومی نباشد.
آنچه باعث تفاوت و نگرش نسبت به حافظ می شود این است که هر کسی می تواند به طریقی با شعر او همراه شود که در عین سادگی سرشار از نوآوری ها و استعاره های بسیار است.
حافظ بسیار ساده و صادقانه سخن گفته، آنقدر که در طی قرن ها هر مصرع و بیت اش بدل به جمله های روزمره مردم شده است ، همانطور که وقتی از شیراز می گوید :
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است

یا زمانی که به سادگی می سراید : 
دایـــم گـــل این بستان شـــاداب نمــــی‌مــاند
دریـــــــاب ضعیـفـــان را در وقــــت تــــوانـایــــی…

متأسفانه نگاه بسته به مقوله هایی همانند شعرای نامدار باعث نوعی عصا قورت دادگی مضحک در این خصوص شده است، اینکه برنامه های یاد روز باید عاری از هر نوع خلاقیت و نوآوری و در دل یک برنامه خسته کننده و طولانی و کسالت بار و مملو از سخنرانی های ادیبانه خلاصه شود بی آنکه مهم باشد مخاطب این برنامه را می پسندد؟ آیا می فهمد؟ و آیا خود مدیران مشاهده نکردند پس از پایان برنامه و اجرای موسیقی همه تنها به سمت آرامگاه حافظ می شتابند، فال حافظ میگیرند و با ژست های مختلف و سلفی حضورشان را ثبت می کنند؟ 

نکته دیگر اینکه سهم کودکان به اندازه آینده سازان کشور در یاد روز حافظ عملا نادیده گرفته شده است، چند کتاب ساده با نقاشی های کودکانه توسط چند مؤلف هوشمند می تواند اشعار این شاعر بزرگ را به کودکانی معرفی کند که همه در آینده شاید ترغیب شوند او را دنبال و از او بگویند و بشنوند.


ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند

در نهایت شیراز به شهر فرهنگ و هنر و ادب شهرتی دیرینه دارد، حضور شعرا و نویسندگان و هنرمندان در این دیار فرصت‌ مغتنمی است که متأسفانه هرگز از سوی متولیان امر جدی گرفته نشده است.
به جز حلقه ای که ردپای آن را در اکثریت این برنامه ها می توان مشاهده کرد عملا نام و نشانی از علاقه‌مندان حضرت حافظ دیده نمی شود.
طرحی همانند جشنواره ملی فرهنگ و هنر حافظ که سالهاست از سوی هنرمندان مختلف ارائه شده است عملا هرگز جدی گرفته نشده، طرحی برآمده از آیین های نمایشی که نخستین بار توسط چند تن از اهالی تئاتر تنظیم شد که هر ساله شیراز میزبان برنامه ای ملی باشد که هنرمندان رشته های مختلف تئاتر، موسیقی، تجسمی و سینما در بخش های گوناگونی همانند اجرای تئاتر های صحنه ای و خیابانی، اجرای موسیقی و ساخت نگارگری های مختلف و ساخت فیلم و نمایشگاه عکس با محوریت زندگی و اشعار حافظ در سطح شیراز و برای عموم مردم اجرا شود.
با یک برنامه ریزی اصولی و با تخصیص اندکی از بودجه این برنامه های بی مخاطب می توان با یاری اهالی فرهنگ و هنر دلداده به حضرت حافظ در طول یک هفته شهر را به نام حافظ آذین بست، در هر محله با اجراهای نمایشی و موسیقی و پخش فیلم و نمایشگاه های تجسمی و عکس از حافظ و اندیشه هایش به زبان مردم کوچه و بازار سخن گفت.
کتاب هایی کودکانه با ایده شناخت حافظ تألیف و به رایگان در مدارس توزیع کرد و امید داشت ۲۰ مهر نه تنها نامی در تقویمی هر ساله که به نامی در دل مردم بدل شود.
اما در طی این سالها گویا برای مدیران سهل تر بوده تا آزموده ای را مجددا بیازمایند تا اینکه دل به تغییراتی بنیادی و مؤثرتر بسپارند.
امسال در آغاز قرن جدید هم امیدی به تغییر نیست ، آنچه از برنامه ریزی های اعلام شده برمی آید این است که اصل برنامه همان است که در همه سالها اعلام شده است و قرار است مجددا عده ای به لطف حضرت حافظ سخن ها بگویند و چند روزی عکسشان زینت بخش رسانه ها باشد تا دوستداران حافظ در پشت نرده ها منتظر بمانند تا سخنرانی ها تمام شود و بتوانند بر آرامگاه شاعری مردمی فاتحه ای بخوانند .

گر به دیوان غزل صدر نشینم چه عجب
سالها بندگی صاحب دیوان کردم
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش

نوید جعفری
نویسنده و منتقد

منبع خبر "ایرنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.