به گزارش خبرگزاری فارس، رمان «نویسنده» را مسعود سنجرانی، مترجم و مدرس زبان و ادبیات فرانسه در مشهد، ترجمه و انتشارات نگاه روانه کتابفروشیها کرد.
این رمان زندگینامه خودنوشت افسری الجزایری به نام «محمد مولسهول» است که چون نمیخواست به سانسور نظامی تسلیم شود، نام همسرش «یاسمینا خضراء» را برای خود برگزید.
او با این نام مستعار، رمانهای پلیسی زیادی نوشت که در عمق تراژدی الجزایر استعمارزده، گواهی بود بر وحشتِ دوران. چرا نمیخواهیم حقیقت را بشنویم؟ او ارتش را پس از پایان خدمت نظامیاش ترک میکند و هویت خود را آشکار میسازد، هرچند نام مستعاری که او را به شهرت رساند، نگه میدارد.
«نویسنده» حکایت ماجراجوییهای کودکیِ این سرباز وطن است که در سال ۱۹۶۴، وارد مدرسۀ نظام مِشوار در شهر وهران میشود. پدرش که خود افسر ارتش است، رؤیاهایی بلندپروازانه برای او در سر دارد: «اگر بخواهم تصویری از پریشانی ترسیم کنم، بیشک تصویر پدرم خواهد بود. برای شوربختی نیز همینطور. پدرم عادت داشت اگر بخت به او روی آورد، بهجای آنکه آن را سخت در میان دستانش بفشارد، احمقانه انگشتانش را میگشود تا از آن بگریزد. پدر بازندهای بزرگ بود.»
با اینهمه، این عضو ارتش و سرباز نمونه آینده، در دوران خدمتش، استعدادهایی شگرف در خود کشف میکند. اما سربازی شیفتۀ تئاتر و ادبیات که خواب دیگران را آشفته و آنها را متهم میسازد، سوءظن فرماندهانش را بر میانگیزد. «نویسنده» ماجرای تکوین نویسندهای بزرگ و ستایش شکوهمند ادبیات است.
«ایو ویولیه»، منتقد هفتهنامه فرانسوی زندگی، «نویسنده» را : «رمان کودکی الجزایری که مهربانی و حقیقت را بر میانگیزد» نامیده است. در سال ۲۰۰۴، نیوزویک او را به عنوان «یکی از نویسندگان نادری که قادر به معنای خشونت امروز در الجزایر است» تحسین کرد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
« از آنجا که نه بهشت و نه جهنمی در دسترس است و نمیدانیم اتفاق کجا پایان میپذیرد و تقدیر کجا آغاز میشود، تمایل به بخشش داریم. چند بار به بهانه اینکه خوبی مرا میخواهند، باعث رنجم شدهاند؟ من وسواسگونه سعی میکردم در برابر زخم حاصل از نوازش دیگران ناله نکنم و در برابر اقدامات سحرآمیز شلاقزنندگانم فریب آنان را نخورم.
بعدها، بسیاری غمزده خواهند گفت چرا و چطور نتوانستهاند پشت لبخند «رضایت آمیز»م درد و رنجم را بفهمند؛ آنان میدانند که میان رنج خودم و رنج دوستی که به اشتباه فکر میکند ندانسته باعث آزارم شده است، من رنج خودم را ترجیح میدهم. ما آدمها در زندگی مادرمان را انتخاب نمیکنیم، دوستانمان را نیز. گمان میکنیم دنیای خودمان را میسازیم، درحالی که به آنچه هست راضی میشویم. هرگز چیزی جز ابزاری برای خیال واهی خود نیستیم. خواه تسلیم بشویم یا لذت ببریم، دلگیری زمستان مانع رسیدن بهار شاد نخواهد شد. انسان فرزانه برای دگرگونی ناگهانی فصلها فلسفهای دارد. آنکس که فرزانگی ندارد، نمیتواند هیچچیز را تغییر دهد. برای ساختن دنیا، از هرچیزی کمی لازم است و نیز شجاعت بسیار تا خللی در آن وارد کند. شاید به این دلیل بود که در آن صبح پاییز در گوشهای پناه گرفته بودم، در حالیکه ماشین پژو زمان را میشکافت و به جلو میرفت.
رمان «نویسنده» را مسعود سنجرانی، مترجم و مدرس زبان و ادبیات فرانسه در مشهد، ترجمه و مؤسسه انتشارات نگاه در ۲۶۲ صفحه چاپ و منتشر و با قیمت ۷۵ هزار تومان روانه کتابفروشیها کرده است.
انتهای پیام/