داوری با تاکید بر اینکه مسئله احمدینژاد از تغییر دولتها فراتر رفته است، عنوان کرد: اگر گفتارهای رئیسجمهور پیشین را در ایام انتخابات و یا حتی بعد از انتخابات بررسی کنیم، به اعتقاد من ایشان سکوت نکرده بلکه زمین بازی را عوض کرده است.
این فعال سیاسی تاکید کرد: ما در قانون اساسی جمهوری اسلامی ۲ بال جمهوریت و اسلامیت را داریم که قابل تغییر نیستند. در اصل ۱۷۷ هم به این نکته اشاره شده است هر تغییری در قانون اساسی میتواند اعمال شود به جز « تغییر در جمهوریت و اسلامیت»؛ آقای احمدینژاد کنش تحریمی در انتخابات اخیر داشت و تصورش هم این بود که نرخ مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری در کل کشور زیر ۳۰ درصد است و در تهران هم زیر ۱۰ درصد در این دوره از انتخابات حضور پیدا میکنند و طبیعی هم است با یک چنین نرخ مشارکتی نظام دچار نوعی بحران مشروعیت میشود. رئیس دولتهای نهم و دهم هم عَلم تحریم را بلند کرد و قصدش هم این بود ثمره و نتیجه این بحران مشروعیتی که ایجاد میشود را در کارنامهاش به ثبت برساند و دوگانه خودش با نظام را بسازد.
وی با بیان اینکه مسئله آقای احمدینژاد از تغییر دولتها فراتر رفته است، عنوان کرد: اگر گفتارهای رئیسجمهور پیشین را در ایام انتخابات و یا حتی بعد از انتخابات بررسی کنیم، به اعتقاد من ایشان سکوت نکرده بلکه زمین بازی را عوض کرده است. به طور مثال در مسئله افغانستان- حال فارغ از اینکه ما موافق یا مخالف سیاستهای نظام باشیم- در اوج بحران این کشور و به قدرت رسیدن طالبان وی ۲۷ گفتار و نوشتار را در سایتها و کانالهای تلگرامیاش منتشر کرده و این امر نشان میدهد آقای احمدینژاد سکوت نکرده است.
داوری خاطرنشان کرد: مسئله این است که آقای احمدینژاد در حال حاضر نمیتواند وارد نقد دولت آقای رئیسی و یا حتی حمایت از دولت ایشان شود، چراکه اعلام کرده بود این انتخابات غیرقانونی و آن استانداردهای لازم را ندارد بنابراین طبیعی است که دولت آقای رئیسی به عنوان برآمده از انتخابات اخیر از منظر آقای احمدینژاد نمیتواند مشروعیت داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه تحریم انتخابات از سوی محمود احمدینژاد به سبد رأی سیدابراهیم رئیسی آسیب زد، بیان کرد: آن جریانها و یا بخشهای از جامعه که به آقای احمدینژاد تمایل داشتند اگر پای صندوق رأی حاضر میشدند طبیعتاً در آن صحنه از بین آقایان رضایی، همتی و رئیسی، با توجه به پایگاه و طبقه علاقمند به رئیس دولتهای نهم و دهم به آقای رئیسی رأی میدادند. اما هنگامی که آقای احمدینژاد آنها را از حضور در انتخابات منع میکند و استراتژی تحریم را پیش میگیرد و میگوید من در این انتخابات رأی نمیدهم و پیامی را به هوادارانش میدهد، طبیعی است که آرا از سبد رأی آقای رئیسی کم شد زیرا افراد در خانه نشستند و در انتخابات شرکت نکردند. بنابراین از این منظر آقای احمدینژاد نمیتواند منتقد دولت آقای رئیسی باشد زیرا اساساً انتخابات را که یکی از مهمترین پایههای مشروعیت جمهوری اسلامی است، زیر سوال برده است.
این فعال سیاسی یادآور شد: آقای احمدینژاد حتی بعد از انتخابات در موضوعات بینالمللی در جاهایی میایستد که سیاست جمهوری اسلامی چیز دیگری است. اگر نگاهی به موضع ایشان در موضوعاتی مانند افغانستان و منطقه و یا شرق آسیا بیندازید، خواهد دید که موضعاش، نه تنها همسو با نظام نیست بلکه اتفاقا در تضاد است. به اعتقاد من آقای احمدینژاد از بهمن ماه سال گذشته زمین بازی را عوض کرده است و سفر ایشان را به امارات میتوان در همین چارچوب تحلیل کرد؛ اینکه ایشان بدون دعوت از سوی مقامات اماراتی راهی این کشور میشود را باید در یک چنین بستری بررسی کرد.
داوری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه گفته میشود سکوت رئیس دولتهای نهم و دهم ناشی از این است که سهم خودش را از کابینه ابراهیم رئیسی با حضور وزرا و اعضای دولتش گرفته است و برای همین است که دیگر انتقادی نمیکند، گفت: این تحلیل ژرونالیستی است من شما را ارجاع میدهم به بیانیه ۴۳ وزیر و معاون رئیس جمهور در دولتهای نهم و دهم که در فرودین ۹۷ منتشر شد. تمام کسانی که در دولت نهم و دهم بودند و امروز در دولت آقای رئیسی مسئولیت گرفتند، حال چه مانند آقای سید محمد حسینی معاون پارلمانی شدند و یا آقای مسعود میرکاظمی که به نوعی فرمانده اقتصادی دولت شده است و مابقی افرادی که اسم برده میشود در کابینه سیزدهم حضور دارند اینها تماماً کسانی هستند که در آن بیانیه اعلام برائت خود از آقای احمدینژاد را امضا کردهاند.
وی تاکید کرد: شرط ورود وزرا و کسانی که در دولت نهم و دهم بودند به دولت آقای رئیسی این بوده که هیچ ارتباطی با آقای احمدینژاد نداشته باشند و این افراد از این فیلتر عبور کردند و تاکید شده بود که چه به لحاظ گفتمانی و چه به لحاظ سازمانی حق ندارند هیچگونه همکاری با رئیسجمهور پیشین ایران داشته باشند و یا توصیهای را از طرف ایشان اجرا و پیگیری کنند.
این فعال سیاسی ادامه داد: به نظر میرسد نظام از آقای احمدینژاد عبور کرده است و وی را یک عنصر صالح برای امور اجرایی کشور نمیداند و به همین دلیل افرادی که در گذشته با وی همکاری کردهاند، تحفظ بیشتری دارند با ایشان مرزبندی خودشان را مشخص کنند تا انگ نخورند و زیر سوال نروند و مسئولیتشان تحتالشعاع با رئیس دولتهای نهم و دهم قرار نگیرد؛ چراکه آنها از این منظر خودشان را آسیبپذیر میدانند و سعی میکنند مرزبندی پررنگتری داشته باشند
وی افزود: فردی در دولت آقای رئیسی، به طور مثال آقای زلفیگل وزیر علوم و یا آقای خاندوزی وزیر اقتصاد که هیچگاه ارتباط سازمانی و تشکیلاتی با آقای احمدینژاد نداشتند از آزادی عمل بیشتری در ارتباط با آقای احمدینژاد برخوردار هستند تا وزرا و نیروهایی که در دولت وی بودهاند.
داوری تاکید کرد: اصلا این گونه نیست که ما عکس دوکابینه را کنار هم بگذاریم و بگوییم کابینه دولت سیزدهم بازتولید دولت نهم و دهم است، بله؛ از منظر اسامی حتما این گونه است اما از نظر رسم اصلاً این گونه نیست علاوه بر اینکه این افراد بیانیه اعلام برائت از احمدینژاد را امضا کردند و این یعنی اینکه هیچ نسبتی بین اعضایی که در دولتهای نهم و دهم حضور داشتند و امروز به دولت آقای رئیسی آمدند، با احمدینژاد نیست به طوری حتی در حد ارتباط تلفنی هم دیگر ارتباطی ندارند، بنابراین به نظرم این تحلیل درست نیست که آقای احمدینژاد سهم خودش را از دولت آقای رئیسی گرفته است.
وی ادامه داد: آقای احمدینژاد از روزی که اعلام کرد من رد صلاحیت شدم و در انتخابات شرکت نمیکنم به آقای رئیسی آسیب زد زیرا آنچه که وی تحریم کرد، بخشی از پایگاه اجتماعی آرا خود بود که نگذاشت وارد صحنه انتخابات شوند که اتفاقا اگر میآمدند به آقای رئیسی رأی می دادند. معتقدم اگر آقای احمدینژاد انتخابات را تحریم نمیکرد شاید بین ۲ تا ۲ میلیون و پانصد هراز رأی به آرای آقای رئیسی اضافه میشد و رأی ایشان به بالای ۲۰ میلیون میرسید. چراکه اگر به جغرافیای آرا باتوجه به آنچه که وزارت کشور دولت آقای روحانی منتشر کرد، نگاه کنیم میبینیم که مناطق کمتر برخوردار و روستایی نرخ مشارکت پایینی در این دوره از انتخابات داشتند که اینها شاید بخشی از آنها افرادی بودند که میخواستند احمدینژاد در صحنه باشد.
داوری گفت: شاید احمدینژاد خودش هم میخواهد در فضای سیاسی این بازتاب را نشان دهد که هنوز نیروهایش در قدرت هستند اما در واقعیت اصلا اینگونه نیست.
2323