این بار نیز پرسپولیس همچون چهار سال قبل در شرایط آرمانی به مصاف الهلال نرفت و بدن شلاق نخوردهی بازیکنان این تیم و در کوران مسابقات نبودن باعث شد تا ضعف بدنی بازیکنان پرسپولیس به شدت در مقابل الهلال به چشم آید. ضمن اینکه میزبانی الهلال نیز کار را برای پرسپولیس دوچندان سخت کرده بود اما این همهی دلایل ناکامی قرمزها نبود .
الهلال در طول نود دقیقه، اجازه سوار شدن پرسپولیس بر بازی را نداد و این مهم را مدیون پرسینگ از بالا در زمین پرسپولیس بود. پرسینگی که گاه با حضور پنج بازیکن در یک سوم دفاعی پرسپولیس اجازه بازیسازی را از شاگردان گلمحمدی گرفت و تا انتهای بازی نیز چارهای برای آن اندیشیده نشد.
با پرسینگ هوشمندانه الهلال ترابی، عالیشاه و امیری آنقدر کم صاحب توپ شدند که انگار در جریان بازی نبودند و مدافعان و هافبکهای پرسپولیس نیز توانی برای بازیسازی پیدا نکردند. فصل قبل کنعانیزادگان قادر بود با پاسهای طولی سالم و مفید پرس از بالای حریف را خنثی کند و نوراللهی نیز در جلوی دفاع توان لازم برای خارج کردن تیم از زیر فشار حریف را داشت. اما فرجی به عنوان جانشین کنعانیزادگان و اسدی به عنوان جانشین نوراللهی توفیقی در این زمینه نداشتند.
آنچه انتظار میرفت تا کادر فنی پرسپولیس برای پوشش دادن این ضعف انجام دهد نزدیک کردن بازیکنانی چون ترابی و عالیشاه به خط دفاع برای گرفتن توپ و استفاده از توان آنها برای پیش بردن توپ بود. هر چند بازی ضعیف اسدی و یک کارته شدن او موجب شد تا یحیی دست به یک تعویض تقریبا اجباری بزند و پهلوان را به زمین بیاورد اما این ضعف در چرخاندن توپ و بازیسازی از عقب زمین برطرف نشد.
پرسپولیس به وضوح برای این شرایط و خنثی کردن توان الهلال در پرسینگ از بالا خوب تمرین نکرده و آماده نبود. جدا از اینکه ضعف بدنی مشهود بازیکنان پرسپولیس نیز مزید بر علت شده بود اما هنر این بود که بتوان با مشخص کردن شعاع حرکتی بازیکنان و نزدیک کردن آنها به هم بتوان این حربهی الهلال را خنثی کرد.
هر چند جدال پرسپولیس و الهلال از نظر سطح بازیکن جدال نابرابری بود و این را میشد در تقابلهای یک به یک مشاهده کرد اما از ضعف تاکتیکی و استراتژی بازی پرسپولیس نیز نباید به سادگی گذشت. اینکه قرمزها در طول بازی تلاشی برای پوشش ضعفهای خود انجام ندادند. به عنوان مثال قبل از گل اول الهلال، چند بار از سمت راست پرسپولیس نفوذهای انجام شد که همه نیز با ارسال پاس بلند و در فضایی بود که سیامک نعمتی با جمع شدن در دفاع و نزدیک شدن به مدافعان میانی به حریف میداد. در حالی که میشد با یک دستور تاکتیکی و کمک خواستن از عالیشاه این منطقه را پوشش داد.
با این همه احتمالا یحیی گل محمدی متوجه شده است که با نبود کنعانی و نوراللهی، بازیسازی تیمش از عقب دچار چه مشکل عمدهای شده و بعید نیست که در ادامه همین مسئله انتخابهای او برای دفاع تیم را در آینده تغییر دهد.
حجت شفیعی