ناصر عبداللهی با اینکه زود رفت ولی صدایش ماند و هنوز ترانههایش طرفدار دارد. امروز سالروز تولد ناصر عبداللهی است. خواهرش نسرین عبداللهی پیشتر در گفتوگو با یک نشریه درباره چگونگی روی آوردن ناصر به موسیقی گفته بود: در خانه اتاقی داشتیم که شده بود آزمایشگاه شخصی ناصر، او بیشتر وقتش را در آنجا میگذراند. به یاد دارم ۱۲ سال بیشتر نداشت که بهخاطر آزمایشهایش، از مدرسه میکروسکوپ هدیه گرفت همیشه فکر میکردیم ناصر دانشمند میشود اما زمانی که در ۱۳ سالگی با صداوسیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان همکاری کرد، همه اعضای خانواده باورمان شد که او قرار است یک هنرمند شود.
محمدعلی بهمنی شاعر که در معرفی ناصر عبداللهی به جامعه موسیقی نقش قابلتوجهی داشت در خاطرهای گفته است: ناصر یک روز به من زنگ زد و گفت من در ساحل هستم، بیا با خواهر قدم بزنیم من هم پیش او رفتم و دیدم که تنها بود گفتم پس خواهرت کجاست؟ آن روز متوجه شدم جنوبیها به وضعیت آرامش دریا خواهر میگویند.
اهورا ایمان شاعر و رفیق ناصر عبداللهی در خاطرهای گفته است: ناصر از حس ششم عجیبی برخوردار بود و این را بسیاری از دوستان نزدیک او میدانند. هیچ وقت یادم نمیرود هنگام وقوع زلزله بم خانواده من در بم بودند و من بهدلیل قطعی تلفن از حال آنها بی خبر بودم و بسیار دلشوره داشتم، تا اینکه ناصر در حالی که در بندر بود به من زنگ زد و گفت: اهورا نگران نباش خانواده تو در سلامتی کامل به سر میبرند و هیچ اتفاقی برایشان نیفتاده. او این موضوع را بهواسطه حس قوی اش پیشبینی کرده بود که البته بعدها به صحت آن پی بردم من و ناصر بهواسطه زندگی در جنوب حرفهای مشترک زیادی برای گفتن داشتیم هر دوی ما هوای شرجی جنوب، حرفهای مردم این خطه و بوی دریا را میفهمیدیم و این موضوع ما را به هم نزدیک میکرد و باعث میشد تا حرفهای مشترک زیادی برای گفتن داشته باشیم.