به گزارش الف در آستانه سالگرد شهادت سردار سپهبد «حاج قاسم سلیمانی» اغلب رسانه های عربی به ویژه رسانههای وابسته به مقاومت بخش اصلی اخبار خود را به پوشش گزارش های مربوط به شخص ایشان اختصاص داده اند.
در همین راستا «ناصر قندیل» نماینده سابق لبنان و سردبیر روزنامه البناء در مقاله اختصاصی خود در این زمینه نوشت: بررسی شخصیت شهید قاسم سلیمانی و جایگاهی که ایشان در محور مقاومت و در میان ملتها و کشورهای منطقه در مقابله با پروژه هژمونی آمریکا از فلسطین تا لبنان ،سوریه ،عراق ، یمن و پاکستان و افغانستان داشت باید ما را به کشف اولین واقعیت مربوط به موفقیت سردار ایرانی در این زمینه برساند. حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک سردار ایرانی روابط میان نیروهای مقاومت از کشورهای مختلف و جمهوری اسلامی ایران را به خوبی هماهنگ میکرد و نیازهای محور مقاومت را به خوبی می دانست؛تا جایی که جنبشها و گروههای وابسته به مقاومت از فلسطین تا افغانستان را به شکل یکپارچه در مقابله با پروژه های آمریکایی -صهیونیستی هدایت میکرد.
سردبیر روزنامه البناء افزود: سردار سلیمانی در وهله اول به عنوان یک مشاور متخصص و برادر و سپس به عنوان رهبری که مسئولیت های سنگینی را در طول نبردهای میدانی برعهده داشت همواره در معرض خطراتی بزرگ بود؛ خطراتی که از توطئههای رژیم اشغالگر صهیونیستی و آمریکا شروع شده و تا توطئههای رژیمهای مستبد عربی در حوزه خلیج فارس و تروریستهای تکفیری ادامه پیدا می کرد.
سردار سلیمانی در حالی نیروهای مقاومت را با هماهنگی کامل در جبهه های نبرد هدایت میکرد که کاملا آگاه به شرایط همه میدان های جنگی بود. از جمله ویژگیهای بارز ایشان این بود که در هر شرایطی آمادگی ورود به میدان نبرد را داشت و ماموریت ویژه به این شکل که مثلاً حتماً باید در قالب فرمانده بجنگد برای خود تعریف نکرده بود و در همه شرایط حاضر می شد. اما حاج قاسم عملاً رئیس ستاد ارتش و همه گروه ها بود که بسیاری از نقاط قوت در منطقه را درک میکرد و همین ویژگی های سردار سلیمانی بود که با فرماندهی منسجم خود گروههای مختلف مقاومت را در قالب یک محور متحد کرد.
در ادامه مقاله ناصر قندیل آمده است: این سردار بزرگ ایرانی نیاز به تدوین نظریه مبنی بر اینکه باید با رژیم اشغالگر صهیونیستی در فلسطین اشغالی و جنوب لبنان بجنگد، یا با ائتلاف متجاوز عربی به سرکردگی عربستان سعودی در یمن مبارزه کند و یا برای مقابله با پروژه تکفیری -تروریستی و اخراج اشغالگران آمریکایی از خاک عراق و سوریه در این جبهه ها وارد نبرد شود، نداشت. سردار سلیمانی مقابله با همه این توطئه ها را در یک جنگ واحد می دید و معتقد بود یک ارتباط عمیق میان همه کسانی که این کشتارها را از فلسطین تا عراق به راه انداختند وجود دارد و همه آنها یک هدف مستقیم را دنبال می کنند. به اعتقاد سردار سپهبد قاسم سلیمانی همه آشوب های منطقه در ارتباط با سرنوشت رژیم اشغالگر صهیونیستی بوده و جنگ برای پایان دادن به موجودیت این رژیم چیزی بود که سردار سلیمانی آن را در صدر اهداف خود قرار داده بود. همانطور که حاج قاسم نیرویی را رهبری میکرد که نام آن «نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران» بود که اشاره به مبارزه برای آزادی قدس اشغالی دارد.
ناصر قندیل نوشت: از نظر تاریخی انقلاب ها پس از اینکه مراحل خود را طی کرده و واجد شرایط بودنشان را برای ادامه حرکت تثبیت میکنند نمادهای این انقلاب ها از دل آنها بیرون اومده و مردم مفهوم انقلاب را با این نماد ها می شناسند. در سطح تاریخی نماد انقلابی مداوم و ایستادگی در برابر ظلم با نام امام حسین (علیه السلام) شناخته می شود و کسانی که تاریخ انقلاب ها را می خوانند به جایگاه ویژه ایشان پی می برند. اما انقلاب در دوره اخیر با نام امام خمینی (ره) و پس از ایشان امام «سید علی خامنه ای» در قالب انقلاب اسلامی ایران ظهور یافت و از ابتدا فلسطین در قلب پروژه تاریخی این انقلاب قرار داشت. بر همین اساس همه شهادت طلبان با هدف آزادسازی فلسطین و محافظت از بیتالمقدس هسته اصلی این استراتژی را تشکیل میدهند. از همان ابتدا مشخص شد که انقلاب اسلامی ایران با خواندن تجربه های انقلاب های جهانی و تاریخچه جنبش های فراملی چیزهای زیادی آموخته است. بنابراین از تجربه شکست انقلاب های جهان درس گرفته و وفاداری به ایده مقاومت و فلسطین از ابتدا مهمتریناولویت این انقلاب بود.
طبق اطلاعات مقاله سردبیر البناء، در میان همه کشورهای عضو محور مقاومت، مقاومت اسلامی در لبنان از نظر درک، نقش و موضع نزدیک ترین الگو به جمهوری اسلامی ایران است که به رهبری «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله موفق شد مفهوم محور مقاومت را در لبنان تثبیت کند و سردار سلیمانی نقطه مشترک بین همه اعضای محور مقاومت بود.
ناصر قندیل در پایان تاکید کرد: بر همین اساس فرماندهی و رهبری در چنین پروژهای به مردی نیاز دارد که ویژگی های مقدس شهدا را در خود جمع کرده باشد؛ با درجه بالایی از ایمان، عشق صادقانه به پیامبر و ائمه و آگاهی جنگی بالا و آمادگی برای شهادت در همه لحظات. ویژگی هایی که همه آنها در سردار بزرگ ایرانی دیده می شد، همانند چیزی که همه دنیا در نبرد ایشان مقابل گروه تروریستی داعش در اطراف بغداد و اقداماتی که برای آزادسازی عراق از شر تروریسم تکفیری انجام داد دیدند ،همان طور که فداکاری های سردار سلیمانی در مبارزه با تروریست ها و اشغالگران در سوریه بر کسی پوشیده نیست. در نهایت سردار «حاج قاسم سلیمانی» با شهادت به دست تروریست های آمریکایی مسیر انقلابی خود را کامل کرد و همانطور که زندگی سردار سلیمانی و نماد فرماندهی وی در سپاه قدس به پروژه انقلاب اسلامی ایران اعتبار می بخشید، شهادت ایشان مبارزات تاریخیاش را در راه فلسطین تکمیل کرد.