آیین گرامی داشت مرحوم «استاد محمدحسین تمدن جهرمی» توسط دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران با همکاری مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری سازمان برنامه و بودجه، خانه اندیشمندان علوم انسانی وموسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در ماه جاری به صورت مجازی برگزار شد. در این نشست ابوالقاسم مهدوی (استاد اسبق دانشگاه تهران)، بایزید مردوخی (اقتصاددان برجسته سازمان مدیریت و برنامهریزی)، گودرز افتخار جهرمی(عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی) ، محسن رنانی (عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان) و حسین میرزایی (عضو هیات علمی دانشگاه تهران) به سخنرانی پرداختند. در ادامه نیز، از کتاب محمدحسین تمدن با عنوان عنوان »منطق علوم اجتماعی» رونمایی شد.
محمدحسین تمدن جهرمی در اول دی ماه ۱۳۰۴ در جهرم به دنیا آمد و پس از گذران یک دوره زندگی علمی در روز ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ درتهران چشم از جهان بست . وی چهره ماندگار اقتصاد ایران بود.
گودرز افتخار جهرمی، نخستین سخنران نشست در ابتدا به ارائه یک بیوگرافی از زندگی محمدحسین تمدن پرداخت و گفت: دکتر محمدحسین تمدن تحصیلات ابتدایی ومتوسط خود را در جهرم و شیراز گذراند و برای ادامه تحصیل در رشته حقوق، دانشکده حقوق دانشگاه تهران را برگزید. او پس از اخد مدرک لیسانس حقوق تا مرداد ۱۳۳۲ فعالیتهای اجتماعی داشت و در جراید آن زمان در زمینه مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مقالات متعددی مینوشت.
وی افزود: وقتی که دانشکده حقوق دانشگاه تهران، دوره دکترای حقوق را افتتاح کرد، تمدن از اولین کسانی بود که وارد دانشکده شد و دانشنامه دکتری حقوق دریافت کرد. هر چند پرونده وکالت دادگستری گرفت، اما علاقه و عشقی به کارهای وکالتی نداشت و بالاخره به انگلستان رفت و علاوه بر اخذ دکتری اقتصادی، مدارک دیگری را نیز از دانشگاههای دیگر گرفت. وی پس از ورود در دنشکده اقتصاد دانشگاه تهران به تعلیم پرداخت و کتاب منطق علوم اجتماعی را در کلاسها تدریس میکرد.
افتخار جهرمی افزود: کتاب منطق علوم اجتماعی، بخشی درباره حقوق دارد. تمدن در صفحاتی از این کتاب به ارائه یک دسته بندی از حقوق به طبیعی و تحققی و خصوصی و عمومی پرداخته است و در خاتمه کتاب، حقوق بین الملل را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
بایزد مردوخی دومین سخنران نشست، ابتدا به کلاسهای درس تمدن جهرمی در تاریخ ۱۳۵۸.۱۰.۱۰ اشاره کرد و سپس گفت: خواندن کتاب منطق علوم اجتماعی، خصوصا ۵۴ صفحه نخست آن، برای هر دانش پژوهی در هر رشته اجتناب ناپذیر است و حتی خواندن این کتاب توسط مسوولان جامعه ضروری است. از جمله موارد مهم اشاره شده در این کتاب، تفاوت علم و عقاید عادی مردم است. بطوریکه عقاید مردم بدون یک ارزیابی انتقادی بین افراد منتقل میشود در حالیکه علم در معرض انتقاد علمی قرار میگیرد.
ابوالقاسم مهدوی نیز سومین سخنران به شخصیت محمد حسین تمدن جهرمی پرداخت و گفت: تمدن، شخصیتی بزرگ بود، او از اهالی اندیشمندان امروزه بود و با تمام افقها نسبت داشت. او اهل اتکا صرف به علم اقتصاد نبود و اقتصاد را از جنس فلسفه، تاریخ، جامعه شناسی، روان شناسی، حقوق و منطق میشناخت. در واقه اقتصاد او جامع الابعاد بود.
وی افزود: تمدن با وجود علاقهای که به رشتههای مختلف داشت اما از آب گل آلود ماهی نمیگرفت و به سرکوب کسانیکه صرفا متکی به علم اقتصاد بودند، نمیپرداخت. او اهل به روز کردن اندیشه بود و هیچگاه از مطالعه دست بر نمیداشت حتی در سالهای پایانی زندگیاش، با وجود اینکه بیمار بود اما دست از مطالعه و مباحثه برنمیداشت. او متانت علمی را با فضایل اخلاقی درآمیخته بود و با تمام عنایت و توجه که به جامعه ایران داشت، اما علم را برای اجتماع میخواست. او به بسیاری از رشتهها اشراف داشت و به یک نظریه عمومی اتکا نداشت. تمدن به تصریح میگفت که ما یک علم و یک دانش کلی که همه چیز را حل کند، نداریم.
حسین میرزایی چهارمین سخنران نشست گفت: یکی از حسرتهای زندگی من این است که دیر با تمدن آشنا شدم. او شخصیت جامع الاطرافی داشت و در رشتههای مختلف مثل فلسفه، تاریخ، حقوق، روانشناسی و روابط بین الملل دانش و آگاهی داشت. توانایی او در بسیاری از زبانهای زنده دنیا، ظرفیت مطالعاتی را مضاعف کرده بود و سبب شده بود که در امور مختلف، دانش فراوانی را کسب کند. با این حال به شواهد خاطرات نقل شده، شخصیتی مستقل و بسیار ملی گرا نیز داشت.
وی گفت: درس گفتارهای او که متعلق به بیش از ۵۰ سال پیش است و اینک در قالب کتابی به نام منطق علوم اجتماعی به چاپ رسیده است، بسیار جای تعجب دارد؛ زیرا مباحثی را عنوان کرده است که اینک در زندگی و علم روز با آنها مواجه هستیم. علاوه بر این، نگاه بین رشتهای و چند رشتهای تمدن ستودنی و بی نظیر است. او مباحثی در خصوص فردگرایی روش شناختی و جمع گرایی روش شناختی عنوان کرده است که سالها بعد اندیشمندان با آن مواجه شدند. او به نحوی پیشگام و پیشرو علم بود.
محسن رنانی آخرین سخنران نشست به مقام خردمندی محمدحسین تمدن اشاره کرد و گفت: تمدن درتحلیل علم از مقام تالیف، گردآوری و کشف عبور کرده بود و به مقام خلق رسیده بود. در واقع از ایده هایی صحبت میکرد که به مرحله خلق رسیده بود. کسانیکه در مرحله کشف و بررسی علم هستند بیشتر در مقام تکنسینها و مهندسین علمی هستند اما آنها که تا سرحد علم پیش میروند واقعا علم را درک کردهاند و تمدن از جمله کسانی است که به این مرحله رسیده است.
رنانی مقصودش از واژه مقام را اینگونه شرح داد که در عرفان اسلامی دو کلمه منزل و مقام وجود دارد. منزل یکی از مراحل سلوک عرفانی است. به این معنا که سالک وقتی صفتی را پرورش میدهد از مراحل مختلفی عبور میکند که به آنها منازل گفته میشود و وقتی صفت در فرد پرورش داده میشود و در ناخودآگاه او جای میگیرد، سالک تبدیل به ملکه میشود.یعنی آن صفت ناخواسته و ناخودآگاه در عمل و کلام او جاری میشود. او میافزاید تمدن کسی است که از این مراحل توانسته به خوبی بگذرد یعنی از انباشت داده و اطلاعات و تحلیل آنها عبور کرده و به مرحله خلق رسیده بود.