به گزارش اقتصادنیوز، در شرایطی که نتایج اولیه انتخابات در عراق اعلام شده، برخی از نیروها و گروههای سیاسی در این کشور شدیدا به نتایج اعلام شده معترض هستند. به همین بهانه اکونومیست با انتشار گزارشی با عنوان «اول رای بده، بعد بجنگ: انتخابات بغرنج در عراق باعث تهدید به خشونت شده است» به منازعات پس از انتخابات در این کشور پرداخته است.
اصولا انتخابات باید روشی نرم در تغییر قدرت باشد. اما به نظر میرسد در عراق این قاعده حاکم نیست و خود باعث تشدید خصومتها شده است. انتخابات دهم اکتبر، اکثریت شیعه این کشور را به دو بلوک معارض تقسیم کرده است. لیست مقتدی صدر، روحانی و رهبر شبهنظامیان محبوب میان طبقات کارگر شیعه، با بیش از 70 کرسی از 329 کرسی پارلمان –که سی درصد رشد در مقایسه با نمایندگان این لیست در انتخابات سال 2018 داشته- به عنوان جناح پیشتاز انتخاب شده است. نوری المالکی ، نزدیکترین رقیب شیعی او، تنها نیمی از این کرسیها را تصاحب کرده است. اما تنها در عرض چند ساعت مالکی، نخستوزیر ناراضی سابق، ائتلافی از گروههای شیعه و شبهنظامیان را تشکیل داد که از لیست صدر گستردهتر بود.
هر دو نفر ادعا میکنند که میتواند مأموریت تشکیل دولت بعدی را به عهده گیرند. موفقیت در این مسئله بستگی بسیاری به این دارد که کردهای عراق و اعراب سنی از کدام طرف حمایت کنند. نتایج اولیه نشان میدهد حزب دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی 32 کرسی از 63 کرسی احزاب کرد را به دست آورده، بنابراین احتمالاً او مهم ترین کاندیدای ریاست جمهوری خواهد بود. رأیدهندگان سنی که پیش از این دچار اختلافات بیشتری بودند، پشت سر محمد الحلبوسی، رئیس پارلمان ، بسیج شدند و حزب او 38 کرسی به دست آورد.
انتخابات در عراق معمولاً منجر به ماهها مشاجره میان احزاب اصلی در مورد اینکه چه کسانی با کنترل بودجههای کلان مناصب اصلی را به دست میآورند میشود. اما این بار، پیش از رقابت و بدهبستان های متداول، دو بلوک شیعه تهدید به جنگ علیه یکدیگر کردند. صدر در نطق پیروزی خود در تلویزیون وعده خلع سلاح را داده است. او گفته: «سلاح تنها باید در کنترل دولت باشد».
نیروهای نزدیک به ایران به شدت در التهاب هستند. بازوی سیاسی اصلی آنها، جنبش فتح، انتخابات بدی را از سر گذراند. بر اساس نتایج اولیه، تعداد کرسیهای آن از 48 به 14 کاهش یافت. کتائب حزبالله که 31 نامزد معرفی کرد، موفق به کسب تنها یک کرسی شد.
سخنگویان این گروهها نتیجه انتخابات را ثمره بزرگترین تقلب در تاریخ معاصر دانسته و دعوت به گردهم آمدند نیروهای هم سو با خود شدهاند. برای برخی، این صف آرایی تنها نوعی نمایش قدرت و عرضه اندام به حساب میآید. اما برای دیگران این همآوردطلبی مقدمهای بر درگیریهایی از جنس منازعات سال 2008 است که در طی آن مالکی، نخستوزیر وقت، نیروهای خود را برای درهم شکستن نیروهای صدر در بصره، دومین شهر عراق ، اعزام کرد.
صدر زمانی علیه نیروهای آمریکایی میجنگید، اما اکنون ادعا میکند که ایران به استقلال عراق خدشه وارد میکند.
کمیسیون انتخابات عراق باعث تشدید این اختلافات و سوءظنها شده است. ادعای مشارکت 9 میلیون رایدهنده -معادل 41 درصد واجدین شرایط- در شرایطی که جو تحریم انتخابات بسیار قوی بود، باعث حیرت بسیاری شده است. برخی حتی حدس میزدند احتمالاً مشارکت نیمی از این میزان بوده باشد.اتحادیه اروپا که برای اولین بار نقش ناظر در انتخابات عراق را داشت، تخلفات متعددی را در گزارش خود ذکر کرده و نسبت به میزان مشارکت اعلام شده با اندکی تردید نگاه میکند.
میلیونها نفر موفق به ثبت رای خود نشدند. کمیسیون انتخابات چند روز پس از رأیگیری همچنان نتایج را در وب سایت خود تغییر می داد و دلیل آن را در شمارش دستی آرا ذکر کرد. برخی از نامزدهای ناکام و هوادارنشان ادعا کردهاند که در انتخابات رشوه داده شده و راههای اصلی اعتراض را مسدود کردهاند. عدهای هم از هواداران مسلح خود خواستند تا زمان تغییر نتایج به دفاتر کمیسیون مراجعه کنند.
با این حال، اوضاع به طور کامل تیره و تار نیست. نخستوزیر کاظمی، رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی، به صورتی منطقی در خارج از این مناقشات ایستاده است. او ماهها پیش از انتخابات کنارهگیری کرد، اما امیدوار است که بار دیگر به عنوان یک کاندیدای سازشی انتخاب شود و ممکن است همه جناحها بر سر او به توافق برسند.
جوانان عراقی که خود را تشرینی می نامند (الهام گرفته از اعتراضات در سال 2019 که برای اولین بار درخواست تغییرات گسترده را داشتند) نیز تا حدی راضیاند. علی رغم درخواست آن ها برای تحریم گسترده انتخابات، حزب اصلی آنها، امتداد، و مستقلین، حدود 20 کرسی را به دست آوردهاند. نسل جدید، همتای کرد آن ها، 9 کرسی به دست آورده است. به گفته یک معترض در شهر نجف: «در انتخابات بعدی ما هیئت رئیسه را جارو میکنیم». اگر او و دوستانش رای میدادند، شاید لازم نبود منتظر بمانند.
از سوی دیگر، فرید زکریا، تحلیل گر مشهور و ستوننویس روزنامه واشینگتنپست با انتشار یادداشتی با عنوان «موفقیتهای دیده نشده دموکراسی عراق» نسبت به برگزاری انتخابات در عراق اظهار خوشبینی کرده است:
به فاصله چند هفته پس از سقوط بغرنج افغانستان، در کشور دیگری که ایالات متحده طی دو دهه گذشته تجربه بزرگ ملتسازی را در آن امتحان کرده، اتفاق مهمی رخ داد: انتخابات در عراق برگزار شد؛ انتخاباتی که تا حد زیادی آزاد و عادلانه بود. با فرض اینکه این روند به تشکیل دولت جدید منجر شود، این ششمین انتقال مسالمتآمیز قدرت از سال 2004 خواهد بود. اگرچه میزان مشارکت در سطح پایینی قرار داشت، اما این انتخابات حاکی از یک پیشرفت است. همانگونه که یک مقام ارشد عراقی آن را یک «زلزله سیاسی» توصیف کرده است.
هجده سال پس از حمله ایالات متحده، که در دورانی از هرجومرج، جنگ داخلی و ظهور داعش را در پی داشت، نظام دموکراتیک عراق دوام آورده و انتخابات تبدیل به یک امر عادی شده است. احزاب سیاسی با هم رقابت و چانهزنی میکنند و رسانههای آزاد و قوه قضائیه تقریبا مستقلی به طور فزایندهای در حال رشد هستند.
آن مقام ارشد عراقی که نتایج انتخابات را یک زلزله سیاسی توصیف کرده بود این مسئله را حاصل «شکست شبهنظامیان و پیروزی دولت عراق» میداند. پس از انحلال ارتش عراق در پی حمله 2003 ایالات متحده، تمامی نیروها و احزاب سیاسی شبهنظامیان مسلح وابسته به خود را ایجاد کردند. با گذشت زمان، قدرت شبهنظامیان -به ویژه هنگامی فراخوان مبارزه با دولت اسلامی (داعش)- افزایش یافت و به نوعی دولت موازی خود را تشکیل دادند. بسیاری از آنها روابط نزدیکی با دولتهای همسایه داشتند. اما در این انتخابات، کرسیهای وابسته به شبهنظامیان به شکل قابل توجهی کاهش یافته است.
دومین جنبه لرزهخیز انتخابات اخیر، افزایش مشارکت سنیها بوده است. سنیها، که در عراق گروه اقلیت را تشکیل میدهند، کمترین دلبستگی به نظام سیاسی فعلی را دارند. آنها نسبت به رای دادن بدبین و البته ناراضی هستند. حتی گاهی در گذشته به شورشهایی علیه دولت دامن زدهاند. اما این بار، آنها به پای صندوقها آمدند و توانستند آرای خود را روی چند حزب متمرکز کنند. برآورد میشود در صورت ائتلاف میان رهبران آنها، یک بلوک متحد سنی با حدود 50 کرسی در پارلمان 329 نفره عراق ایجاد شود، که قدرت سیاسی بیشتری را از آنچه از سال 2003 به بعد در اختیار داشتند، برای آنها به ارمغان میآورد.
برنده بزرگ انتخابات مقتدی صدر ، روحانی ضدآمریکایی است، که شبهنظامیانش در گذشته با نیروهای آمریکایی مبارزه میکردند. اما اکنون، صدر تبدیل به یک بازیگر سیاسی شده که در چارچوب نظام سیاسی عراق فعالیت می کند. به قدرت رسیدن او اکنون ممکن است او را مجبور به درخواست انحلال برخی از شبهنظامیان وابسته به خود و حمایت شدیدتر از دولت کند.
اما جالب اینکه صدر در این انتخابات از طریق آمیزهای از شیوههای سازماندهی قدیمی و استراتژی ارتباطات هوشمند به پیروزی رسید. حزب او از قوانین جدید انتخاباتی به طور موثری استفاده کرد و برنامهای ایجاد کرد که به حامیانش میگفت کجا و چه زمانی باید رای بدهند، بنابراین به طور موثری آرا را برای کسب حداکثر کرسیها توزیع کرد.
به گفته یک مقام ارشد عراقی، مقتدی صدر هر چه باشد، به وضوح سعی می کند خود را در قامت یک ملیگرای عراقی به نمایش بگذارد که مخالف هرگونه دخالت خارجی-از ناحیه هر طرفی- است.
این مقام عراقی در توضیح علت موفقیت نسبی (و شاید موقت) عراق به دو عامل بزرگ اشاره میکند: اول، پس از شکست سیاستهای اولیه ایالات متحده در عراق، تلاشهای زیادی برای جذب همه گروهها در نظام سیاسی جدید انجام شد. به گفته او: «یکی از موفقیتهای غیرقابل پیشبینی این جهش، تحت رهبری زوج عجیبوغریب دیوید پترائوس و ریموند اودیرنو ، این بود که بسیاری از شبهنظامیان سنی را به مشارکت در سیاست بازگرداندند». این سیاست با سیاستهای در افغانستان که از ابتدا مشارکت طالبان در سیستم سیاسی را رد میکرد ، متفاوت بود.
دومی، به گفته این مقام عراقی، نبرد علیه داعش مربوط میشود. به گفته او: «این نبرد در واقع باعث نزدیکی کشور به هم شد. عراق همیشه احساس یک ملت و یک موجودیت سیاسی را داشته، اما این مسئله باعث تعمیق این هویت شد و وقتی ما در این نبرد پیروز شدیم، همه ما به این دستاورد افتخار کردیم».
با این حال باید در نظر داشت دموکراسی عراق همچنان شکننده است. فساد، مشروعیت دولت و نظام سیاسی را تضعیف میکند.در حال حاضر، چالش فوری این است که بازندگان این انتخابات باید شکست خود را بپذیرند و از خشونت یا ابزارهای خلاف قانون اساسی استفاده نکنند. با این حال، از نگاه آن مقام ارشد نشانههای دلگرم کنندهای هم وجود دارد: «ما عراقیها آموختهایم که هیچ راه دیگری نداریم جز این که اختلافات خود را از طریق سیاست، اعتماد به انتخابات و بیش از همه مصالحه، سازش و سازش حل کنیم».
بازندگان باید شکست خود را بپذیرند و همه طرفها باید مصالحه کنند. یک دهه پیش چه کسی میتوانست باور کند که سیاست عراق میتواند درسهای مفیدی برای دموکراسی ایالات متحده ارائه کند؟